خبرگزاری دید: آنچه مقامات طالبان گهگاه در سخنرانیهای رسمی بیان میکنند—از جمله هشدارهای اخیر محمد یونس آخوندزاده وزیر احیا و انکشاف دهات درباره دیدهشدن «هواپیماهای بدون سرنشین بیگانه»—تنها یادآور یک واقعیت است که آسمان افغانستان دیگر بهطور مؤثر کنترل نمیشود و این وضعیت هم پیامدهای امنیتی دارد و هم ابعاد سیاسی و منطقهای.

پرواز پهپادهای ناشناس در آسمان افغانستان به یکی از مهمترین نشانههای خلأ امنیتی و ضعف زیرساختهای نظارتی این کشور پس از خروج نیروهای خارجی تبدیل شده است. آنچه مقامات طالبان گهگاه در سخنرانیهای رسمی بیان میکنند—از جمله هشدارهای اخیر محمد یونس آخوندزاده وزیر احیا و انکشاف دهات درباره دیدهشدن «هواپیماهای بدون سرنشین بیگانه»—تنها یادآور یک واقعیت است که آسمان افغانستان دیگر بهطور مؤثر کنترل نمیشود و این وضعیت هم پیامدهای امنیتی دارد و هم ابعاد سیاسی و منطقهای. در چنین شرایطی، هر پرواز بیسرنشین به میدان رقابت تازهای میان طالبان، آمریکا، پاکستان و حتی قدرتهای منطقهای بدل شده است.
آسمان بدون رادار؛ پیامدهای امنیتی خلأ نظارت هوایی
پس از فروپاشی دولت پیشین، یکی از اولین بخشهایی که آسیب دید، سامانههای راداری و مراقبت هوایی بود. طالبان میگویند بخش مهمی از این شبکه پیش از خروج آمریکا تخریب شد و اکنون توانایی آنها برای شناسایی و رهگیری پروازهای بیگانه محدود است. نتیجه، وضعیتی است که هر مقام طالبان هنگام سخن گفتن از «پروازهای ناشناس» ناخواسته آن را تأیید میکند که اشراف ملی بر حریم هوای وجود ندارد.
این خلأ چند پیامد مستقیم دارد. نخست، افغانستان در معرض عملیات شناسایی و هدفگیری بدون هشدار قرار میگیرد. پهپادهای آمریکایی در گذشته نشان دادهاند که قادرند بهصورت مستقل، طولانیمدت و دقیق عملیات انجام دهند؛ بنابراین نبود رادار، نهتنها دست طالبان را در تعیین منشأ پروازها میبندد، بلکه امکان پیشگیری یا واکنش را نیز از آنها میگیرد.
دوم، این وضعیت فرصت ایجاد فضای رقابتی میان قدرتها را فراهم میکند: هر بازیگری که بتواند از آسمان افغانستان برای نظارت یا پیام سیاسی استفاده کند، بدون هزینه و با حداقل خطر این کار را انجام میدهد.
سوم، خلأ نظارتی باعث تولید شایعات و فرضیههای امنیتی میشود؛ از ادعای عبور پهپادهای آمریکا از فضای پاکستان گرفته تا احتمال عملیات مستقل گروههای مسلح یا تلاش قدرتهای منطقهای برای رصد فعالیت طالبان.
در این میان، طالبان مجبورند از یکسو «اقتدار امنیتی» خود را به نمایش بگذارند و از سوی دیگر محدودیتهای عملی و تکنولوژیکشان را پنهان نکنند. همین تناقض به تکرار سخنانی میانجامد که در ظاهر تهدیدآمیزند اما در باطن نشانه ضعف ساختاریاند؛ مانند اینکه «پاسخی برای این پروازها نداریم» یا اینکه «تلاشهایی برای تقویت امنیت هوایی» آغاز شده است.
رقابت منطقهای و استفاده سیاسی از پهپادها
پهپادهای حاضر در آسمان افغانستان فقط حامل دوربین یا موشک نیستند؛ بلکه حامل پیامهای سیاسیاند. در نخستین لایه، این پروازها یادآور حضور راهبردی آمریکاست. واشنگتن نشان میدهد که خروج نیروهایش به معنای پایان نظارت یا توانایی عملیات در افغانستان نیست. از عملیات ادعایی علیه ایمن الظواهری گرفته تا گزارشهای پراکنده درباره پروازهای طولانیمدت پهپادها، همگی نماد این واقعیتاند که آمریکا میتواند حتی بدون حضور زمینی، «اشراف هوایی» خود را حفظ کند.
در لایه دوم، این پهپادها ابزار فشار بر طالباناند. در شرایطی که طالبان تلاش میکنند تثبیت حکومتی خود را نشان دهند، هر پرواز ناشناس به افکار عمومی داخلی یادآوری میکند که آسمان کشور تحت کنترل نیست. این برای یک حکومت مبتنی بر وعده «استقلال» و «ممانعت از نفوذ خارجی» یک ضربه نمادین محسوب میشود.
در لایه سوم، پاکستان در کانون جدل قرار دارد. بارها از سوی طالبان ادعا شده که پهپادهای آمریکایی از فضای پاکستان عبور میکنند. اسلامآباد این ادعاها را رد میکند، اما واقعیت جغرافیایی نشان میدهد که مسیر پاکستان از نظر فنی محتملترین مسیر برای دسترسی آمریکا به آسمان افغانستان است. همین موضوع بستر بدگمانی و تنش را میان دو طرف تقویت کرده است. اینکه طالبان گاه از «ناتوانی پاکستان» سخن میگویند و گاه از «حلقههای نظامی» که با قدرتهای خارجی همکاری میکنند، نشان میدهد که این بحث تنها امنیتی نیست، بلکه بخشی از رقابت بزرگتر میان کابل و اسلامآباد بر سر تحریک طالبان پاکستان، مرزهای جنوبی و نفوذ اطلاعاتی است.
در لایه چهارم، بازیگران منطقهای مانند ایران، چین و روسیه ترجیح دادهاند نسبت به پرواز پهپادهای آمریکایی واکنش علنی نشان ندهند. همین سکوت به این برداشت دامن میزند که آنها یا این فعالیتها را تهدید فوری محسوب نمیکنند یا حضور محدود آمریکا را ابزاری برای مهار طالبان و جلوگیری از شکلگیری خلأ کامل امنیتی میبینند.
در مجموع، پهپادها صرفاً ابزارهای پرنده نیستند؛ آنها نماد صحنهای هستند که در آن افغانستان بدون داشتن توان نظارت هوایی مؤثر، میان رقابت قدرتها گرفتار شده است. برای طالبان، این پروازها نه صرفاً نقض حاکمیت، بلکه یادآوری مداومی است از اینکه کنترل آسمان به همان اندازه کنترل زمین اهمیت دارد و این کنترل، هنوز به دست نیامده است.
نویسنده: سلیمان صابر – خبرگزاری دید