خبرگزاری دید: رسانههای پاکستانی با هدف فشار ژئوپولیتیکی و حفظ نفوذ در تحولات داخلی کابل، روایتهای بیثباتکننده منتشر میکنند. آنها بر فعالیت گروههای شبهنظامی علیه پاکستان و ناکامیهای طالبان در اداره افغانستان و محدودیتهای اجتماعی، به ویژه حقوق زنان، تمرکز میکنند تا افکار عمومی افغانستان و جامعه بینالمللی را تحت تأثیر قرار دهند.

با حاکمیت طالبان در افغانستان، روابط کابل و اسلامآباد وارد دورهای پیچیده و پرتنش شده است. اختلافات تاریخی، مسائل مرزی و فعالیت گروههای شبهنظامی، زمینه را برای افزایش روایتسازی رسانهای پاکستان فراهم کرده است. رسانههای این کشور با استفاده از اصطلاحاتی مانند «رژیم طالبان» و سناریوهای «تغییر رژیم»، تلاش میکنند افکار عمومی افغانستان و منطقه را تحت تأثیر قرار دهند. این روایتها، همزمان با چالشهای داخلی افغانستان، نگرانی و اضطراب مردم را افزایش داده و ثبات روانی جامعه را تحت فشار قرار میدهد.
رسانههای پاکستانی با هدف فشار ژئوپولیتیکی و حفظ نفوذ در تحولات داخلی کابل، روایتهای بیثباتکننده منتشر میکنند. آنها بر فعالیت گروههای شبهنظامی علیه پاکستان و ناکامیهای طالبان در اداره افغانستان و محدودیتهای اجتماعی، به ویژه حقوق زنان، تمرکز میکنند تا افکار عمومی افغانستان و جامعه بینالمللی را تحت تأثیر قرار دهند. در دو ماه اخیر، رسانههای پاکستانی بارها اصطلاحاتی مانند «رژیم طالبان» به جای «حکومت» به کار بردهاند و به طور مداوم از احتمال تغییر قدرت و بروز بحران سیاسی در افغانستان سخن گفتهاند.
همچنین تحلیلگران و دیپلماتهای پیشین پاکستانی از جمله آصف درانی و امجد علی شیر هشدار دادهاند که طالبان در اداره افغانستان با چالشهای جدی مواجه هستند و اپوزیسیون در شمال و بدخشان فعال است. آنها معتقدند جریانهایی مانند تحریک طالبان پاکستان و جبهه آزادی به رهبری یاسین ضیا میتوانند فضای ناامنی را در افغانستان و منطقه افزایش دهند. این واقعیتها نشان میدهد که روایت رسانهای پاکستان با مسائل امنیتی و فعالیت گروههای مسلح ارتباط دارد و نحوه انتشار این روایتها اغلب پیامدهای روانی منفی برای مردم افغانستان دارد.
پیامدهای روانی و اجتماعی و توصیهای به طالبان
روایتسازی رسانهای خارجی همراه با مشکلات داخلی پیامدهای ملموسی برای مردم افغانستان دارد. نخست، احساس بیثباتی و اضطراب عمومی افزایش یافته و اعتماد مردم به توانایی طالبان برای اداره افغانستان کاهش یافته است. تمرکز بر بحرانها فرصت پرداختن به مسائل توسعهای، اقتصادی و اجتماعی را محدود کرده و فشار روانی جمعی را تشدید میکند. مردم بیش از هر چیز نگران ثبات، امنیت و آینده خود هستند و این نگرانیها در مناطق شمالی، شرقی و میان گروههای قومی غیرپشتون شدیدتر است.
در این شرایط، طالبان اگر واقعاً به فکر مردم افغانستان هستند، باید برای بهبود اوضاع و مقابله با روایتسازی رسانهای پاکستان اقدام کنند. اقداماتی مانند شفافسازی درباره عملکرد حکومت، ارائه اخبار و تحلیلهای مستند از طریق رسانههای داخلی مستقل، پاسخ رسمی و مستند به ادعاهای خارجی و ارتقای آگاهی رسانهای شهروندان میتواند به کاهش فشار روانی و افزایش اعتماد عمومی کمک کند. همچنین ایجاد حمایت اجتماعی و روانی از مردم برای کاهش اضطراب ناشی از اخبار نگرانکننده و تنشهای مرزی ضروری است.
علاوه بر این، طالبان باید به مشکلات اقتصادی و اجتماعی توجه جدی داشته باشند. محدودیتها در دسترسی به کالاهای اساسی، کاهش فرصتهای شغلی و محدودیت آموزش دختران و زنان، علاوه بر تشدید فشار داخلی، زمینه را برای سوءاستفاده رسانههای خارجی و تولید روایتهای منفی فراهم میکند. با اقدامات عملی در این حوزهها، میتوان اثرات روانی روایتهای بیاساس را کاهش داد و سطح اعتماد عمومی را افزایش داد.
به طور کلی، روایتسازی رسانهای پاکستان درباره تغییر قدرت در افغانستان و نگرانیهای داخلی مردم، یک تهدید جدی برای ثبات سیاسی و روانی جامعه است. این مسئله نه تنها برای طالبان، بلکه برای آینده اجتماعی، اقتصادی و روانی مردم افغانستان حیاتی است و نیازمند تدبیر و اقدام فوری است.
نویسنده: سلیمان صابر – خبرگزاری دید