خبرگزاری دید: چهار دهه جنگ بیوقفه، انفجار مینهای کاشتهشده در دل کوچهها و کوهپایهها و حملات انتحاری، فهرست قربانیان را طولانیتر کردهاند. این ارقام نه تنها نشاندهنده عمق فاجعه است، بلکه هشداری است درباره آیندهای که در آن نادیدهگرفتن این جمعیت، به معنای فلجکردن بخش بزرگی از ظرفیت ملی خواهد بود.

امروز چهارشنبه، دوازدهم قوس، مصادف است با سوم دسمبر و روز جهانی افراد دارای معلولیت؛ فرصتی برای بازاندیشی در وضعیت یکمیلیارد و ۳۰۰ میلیون انسانی که در سراسر جهان با معلولیت زندگی میکنند.
سازمان ملل متحد این روز را در سال ۱۹۹۲ به هدف افزایش آگاهی عمومی نامگذاری کرد، اما در افغانستان، این مناسبت بیش از یک یادآوری ساده است؛ آینهای است که بحران انسانی عمیقتری را بازتاب میدهد که در سکوت در حال گسترش است.
هیئت معاونت سازمان ملل در کابل (یوناما) برآورد میکند که یکونیم میلیون افغان با معلولیتهای قابل توجه زیست میکنند، اما واقعیت تلختر از این آمار رسمی است. چهار دهه جنگ بیوقفه، انفجار مینهای کاشتهشده در دل کوچهها و کوهپایهها و حملات انتحاری، فهرست قربانیان را طولانیتر کردهاند. این ارقام نه تنها نشاندهنده عمق فاجعه است، بلکه هشداری است درباره آیندهای که در آن نادیدهگرفتن این جمعیت، به معنای فلجکردن بخش بزرگی از ظرفیت ملی خواهد بود.
چالش اصلی، تنها شمار معلولان نیست؛ نوع و شدت محرومیتهایی است که آنان با آن دستوپنجه نرم میکنند. بیش از ۸۰ درصد افراد دارای معلولیت زیر خط فقر زندگی میکنند و تگدیگری یا کارهای طاقتفرسای فیزیکی، تنها راه بقای آنان شده است. دسترسی کودکان معلول به آموزش از ۱۰ درصد فراتر نمیرود، و زنان معلول در برابر تبعیض مضاعف قرار دارند؛ وضعیتی که ناتوانی جسمی با تبعیض جنسیتی، ازدواج اجباری و خشونت خانگی درهم میآمیزد. این وضعیت نه تنها کرامت انسانی را پایمال میکند، بلکه چرخهای از فقر و معلولیت را به نسل بعدی منتقل میسازد.
فروپاشی زیرساختهای توانبخشی، بحران را عمیقتر کرده است. برخی گزارشها حاکمی از آن است که تنها چند مرکز محدود در کابل و هرات فعالیت دارند، درحالیکه بیش از ۹۰ درصد معلولان روستایی به وسایل کمکی، فیزیوتراپی یا پروتز دسترسی ندارند.
افزون بر این، بستهشدن پروژههای بینالمللی پس از سال ۲۰۲۱ و کاهش شدید بودجه دولتی، این وضعیت را بیش از پیش بحرانی کرده و مشکلات افراد دارای معلولیت را تشدید کرده است. در چنین شرایطی، معلولیت نه یک محدودیت فردی، بلکه محکومیتی اجتماعی است.
با این همه، دستیابی به آینده پایدار، مستلزم توجه به نیازهای منحصربهفرد افراد دارای معلولیت است. این توصیه برای افغانستان، بیش از هر کشور دیگری حیاتی است. حمایت از معلولان نه یک لطف، بلکه یک تعهد حقوق بشری و اسلامی است و نیز ضرورتی ملی برای حفظ ثبات اجتماعی و جلوگیری از فروپاشی کامل.
رسیدگی فوری به آموزش، توانبخشی، اشتغال و دسترسی به خدمات پایه، هزینه نیست؛ بلکه سرمایهگذاری در آینده است. کشوری که معلولانش را به حاشیه براند، در واقع بخش بزرگی از نیروی انسانی خود را محروم کرده و راه را برای بحرانهای انسانی بزرگتر هموار میسازد. افغانستان توان نادیدهگرفتن پنج میلیون شهروند خود را ندارد؛ چراکه هر گامی که امروز برنداشته شود، فردا به سنگی در راه توسعه ملی تبدیل خواهد شد.
نویسنده: احمدذکی نویسا-خبرگزاری دید