توافق بُن؛ درسهای تاریخی و چالشهای امروز افغانستان
خبرگزاری دید: توافق بن با هدف کاهش شکافهای قومی و سیاسی و ایجاد پایهای برای انسجام ملی، نشان داد که بازسازی سیاسی بدون مشارکت همهجانبه تقریباً غیرممکن است.

پنجم دسمبر۲۰۰۱، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی افغانستان بود؛ روز امضای توافق بن، توافقی که پس از سقوط طالبان و حملات ۱۱ سپتامبر، امید به بازسازی دولت و آغاز فرایند صلح را در کشوری که دو دهه جنگ و بحران را تجربه کرده بود، زنده کرد. این توافق، با وجود محدودیتها و انتقادهای فراوان، مسیر سیاسی افغانستان را برای سالها شکل داد و تجربهای مهم برای هر حکومتی که در این کشور به قدرت میرسد، از جمله طالبان، باقی گذاشت.
مهمترین دستاورد توافق بن، ایجاد شورای عالی انتقالی و تعیین رئیسجمهور موقت بود که اولین گام عملی در بازسازی نهادهای حکومتی افغانستان محسوب میشد. این اقدام زمینه را برای تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات فراهم کرد و برای نخستین بار در سالها امکان مشارکت نسبی گروههای مختلف قومی و سیاسی را در ساختار دولت ایجاد نمود.
توافق بن با هدف کاهش شکافهای قومی و سیاسی و ایجاد پایهای برای انسجام ملی، نشان داد که بازسازی سیاسی بدون مشارکت همهجانبه تقریباً غیرممکن است. همچنین این توافق مسیر قانونی و سیاسی برای برگزاری انتخابات ملی و تصویب قانون اساسی را هموار ساخت و بازسازی نهادهای دولتی و امنیتی را ممکن کرد، که به جامعه بینالملل و مردم افغانستان امیدی نسبی بخشید.
سه ستون توافق بن
با وجود موفقیتهای اولیه، چالشهای عملی توافق بن به سرعت نمایان شد. نخستین مسئله، بازگشت طالبان و محدودیت توانایی دولت انتقالی در کنترل امنیت کشور بود. نیروهای دولتی و نهادهای تازه تأسیس با کمبود تجربه و منابع مواجه بودند و حتی حضور نیروهای بینالمللی نتوانست خلأ امنیتی را بهطور کامل پر کند. دومین چالش، فساد و ناکارآمدی نهادهای دولتی بود که بسیاری از وعدههای توافق را تحت تاثیر قرار داد و مشروعیت دولت را کاهش داد. سومین مسئله، شکافهای سیاسی و قومی بود که علیرغم تلاش توافق برای تعدیل آن، عمق تضادها و رقابتهای محلی مانع شکلگیری دولت متحد و پاسخگو شد.
این مسائل نشان میدهد که هرچند توافقهای سیاسی میتوانند ثبات کوتاهمدت ایجاد کنند، اما پایداری بلندمدت بدون نهادهای قانونی و پاسخگو، مشروعیت مردمی و مدیریت تعارضهای قومی و سیاسی امکانپذیر نیست.
طالبان و درس های توافق بن
درسهای توافق بن، امروز برای طالبان بهعنوان حاکم فعلی افغانستان نیز اهمیت دارد. نخست آنکه مشارکت سیاسی گروههای مختلف و اقوام متعدد برای ثبات ضروری است؛ تمرکز صرف بر یک جریان یا گروه باعث تضعیف مشروعیت و افزایش مقاومت محلی میشود.
دوم، تجربه بن نشان میدهد که ثبات کوتاهمدت تنها با کنترل نظامی یا قدرت سیاسی محدود قابل دستیابی نیست و ایجاد نهادهای دولتی پاسخگو و ارائه خدمات پایه، کلید دوام حکومت و مشروعیت آن است.
سوم، شفافیت و پاسخگویی، همانگونه که در دولت پس از بن مشخص شد، یکی از مهمترین عواملی است که مشروعیت دولت را تقویت یا تضعیف میکند.
چهارم، تعامل محدود اما هوشمند با جامعه بینالملل برای دسترسی به منابع و حمایت سیاسی، لازمه اداره کشور است و انزوای کامل، مشکلات اقتصادی و سیاسی را تشدید میکند.
بیست و چهار سال پس از امضای توافق بن، مرور این تاریخ نه تنها یادآور تلاشهای جامعه بینالملل و افغانها برای صلح و بازسازی است، بلکه هشداری روشن برای آینده نیز محسوب میشود. توافق بن نشان داد که حل بحرانها بدون مشارکت همهجانبه، بدون نهادهای قانونی و بدون نهادهای پاسخگو ممکن نیست و هر حکومتی در افغانستان، برای دوام و مشروعیت، ناگزیر به یادگیری این درسهاست.
این توافق، با وجود ناکامیهایش در تضمین ثبات کامل و طولانیمدت، نقطه شروعی برای ساختارهای سیاسی، قانونی و مشارکتی بود و تجربهای است که امروز، هم برای تحلیلگران و هم برای حاکمان کنونی افغانستان، از جمله طالبان، میتواند به عنوان منبع درسهای راهبردی مورد استفاده قرار گیرد.
در نهایت، توافق بن به ما یادآوری میکند که ثبات واقعی، مشارکت سیاسی گسترده، نهادهای پاسخگو و تعامل با جامعه جهانی اجزای غیرقابل تفکیک هر حکومتی هستند که میخواهد در افغانستان دوام یابد. یادآوری ۵ دسمبر نه تنها فرصتی برای ارزیابی مسیر گذشته است، بلکه هشداری برای آینده، مبنی بر اهمیت حکمرانی پاسخگو، عدالت سیاسی و مدیریت تعارضها در شکلدهی به ثبات واقعی، به شمار میرود.