نقش سرمایهگذاران افغانستانی در اقتصاد ایران و رویکرد جدید تهران
خبرگزاری دید: تأکید بر جذب سرمایهگذاران افغانستان، فعال کردن کمیسیونهای مشترک، توسعه زیرساختهای مرزی و ریلی، و تدوین برنامه جامع همکاری، همگی نشان میدهد که ایران به دنبال ایجاد چارچوبی پایدار برای تعاملات دو کشور است؛ چارچوبی که فراتر از مدیریت بحران و مبتنی بر منافع مشترک بلندمدت باشد.

سخنان محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور ایران، در جلسه هماهنگی امور افغانستان، تنها یک موضعگیری اداری نبود؛ بلکه نشانهای روشن از تغییر رویکرد تهران در قبال کابل است. روابط دو کشور که سالها تحتتأثیر مسائل امنیتی، مرزی و مهاجرت قرار داشت، اکنون بهسمتی حرکت میکند که پایه اصلی آن همکاری اقتصادی، مشارکت توسعهای و برنامهریزی بلندمدت است.
تأکید بر جذب سرمایهگذاران افغانستان، فعال کردن کمیسیونهای مشترک، توسعه زیرساختهای مرزی و ریلی، و تدوین برنامه جامع همکاری، همگی نشان میدهد که ایران به دنبال ایجاد چارچوبی پایدار برای تعاملات دو کشور است؛ چارچوبی که فراتر از مدیریت بحران و مبتنی بر منافع مشترک بلندمدت باشد.
در سوی دیگر، افغانستان نیز در چهار سال گذشته با وجود ساختار سیاسی متفاوت جهتگیری اقتصادی خود را آشکار کرده است. تمرکز بر تجارت، حفظ جریانهای درآمدی، مدیریت بنادر و تلاش برای گسترش صادرات، نشان میدهد که کابل همچنان به همکاری اقتصادی با همسایگان وابسته است. در این میان، ایران نه فقط یک شریک سیاسی، بلکه مسیری راهبردی برای اتصال افغانستان به بازارهای جهانی است.
سرمایهگذاران افغانستانی؛ پل طبیعی میان دو اقتصاد
سرمایهگذاران افغانستان سالهاست که در ایران حضور دارند؛ از فعالان حوزه ساختمان و صنایع کوچک گرفته تا تجار و بازرگانانی که در شبکههای منطقهای فعالیت میکنند. این حضور امروز از حالت پراکنده و فردی به یک ظرفیت رسمی و موردتوجه در سیاست ایران تبدیل شده است.
سرمایهگذاران افغانستانی با شناخت عمیق از بازار ایران، پیوندهای فرهنگی و زبانی، و تجربه فعالیت در محیطهای تجاری متنوع، میتوانند بهطور طبیعی نقش پل میان بازرگانی دو کشور را ایفا کنند. این ظرفیت بهویژه در حوزههایی مانند صنعت، معدن، کشاورزی، خدمات و حملونقل منطقهای اهمیت دارد.
از سوی دیگر، نسل تازهای از تاجران کشور که پس از تحولات افغانستان به ایران یا سایر کشورهای منطقه مهاجرت کردهاند، بهدلیل تجربه تجارت چندجانبه و ارتباط با شبکههای اقتصادی فراملی، میتوانند بازیگران مؤثرتری در زنجیره ارزش منطقهای باشند. توجه تهران به این گروه، نشاندهنده درک دقیقتر از ماهیت اقتصاد معاصر و نقش جریانهای فراملی سرمایه است.
بااینحال، چالشهایی همچنان پابرجاست؛ از پیچیدگیهای اداری در ایران گرفته تا محدودیتهای بانکی و مالی که ریشه در تحریمها دارد. همچنین در افغانستان نبود نظام مالی شفاف و نبود تضمینهای حقوقی، فعالیت اقتصادی بلندمدت را دشوار میکند. اما همین چالشها ضرورت ایجاد سازوکارهای رسمی میان دو کشور را برجسته میسازد.
چشمانداز همکاری پایدار و حلوفصل مسائل مزمن
رویکرد جدید ایران فقط بر اقتصاد متمرکز نیست. گنجاندن موضوعات مزمنی مانند حقابه هیرمند، همکاریهای فرهنگی و علمی، و مدیریت یکپارچه مرزها، نشان میدهد که تهران میخواهد روابط را از وضعیت واکنشی و مقطعی خارج کند و در قالب یک برنامه جامع و بلندمدت بازآرایی نماید.
وقتی پایه همکاری اقتصادی تقویت شود، دو کشور مجبور خواهند بود برای حفظ جریان تجارت و سرمایهگذاری، مسائل ساختاری مانند مدیریت آب، استانداردهای تجاری، امنیت مرزی و حتی تبادل فرهنگی را در چارچوبی پایدار حل کنند. این روند میتواند نهتنها تنشها را کاهش دهد بلکه به ایجاد ثبات منطقهای و رشد اقتصادی دو طرف کمک کند.
در مجموع، توجه ایران به سرمایهگذاران افغانستانی نه یک اقدام تاکتیکی، بلکه بخشی از یک رویکرد جدید و واقعگرایانه است؛ عبور از نگاه امنیتی و مهاجرتمحور و حرکت به سمت تعامل اقتصادی، اتصال منطقهای و همکاری پایدار. اگر این مسیر با برنامهریزی دقیق و حمایت قانونی همراه شود، میتواند فصل تازهای از روابط دو کشور را رقم بزند؛ فصلی که هم زمینهساز سود اقتصادی است و هم بسترساز ثبات و همکاری در مرز شرقی ایران و قلب آسیای مرکزی را فراهم می کند.
خبرگزاری دید