اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهسیاست

افغانستان و مارپیچ شوم فساد؛ از سقوط دولت‌ها تا شبح فروپاشی ملت‌ها

خبرگزاری دید: سقوط دولت جمهوریت در اسد ۱۴۰۰ را نمی‌توان بدون تحلیل نقش فساد سیستماتیک فهمید. این فساد در هیئت یک بیماری همه‌گیر، تمام ارکان حکومت را آلوده کرده بود، در نهادهای امنیتی، با پدیده «سربازان خیالی» و فروش تجهیزات، بنیان دفاعی کشور تخریب شد.

افغانستان و مارپیچ شوم فساد؛ از سقوط دولت‌ها تا شبح فروپاشی ملت‌ها

در تقویم جهانی، نهم دسمبر روزی نمادین برای بازخوانی یکی از مهلک‌ترین بلایای ساخت‌بشر است؛ فساد، آن پدیده‌ای که نه با گلوله و انفجار، بلکه با تخریب تدریجی نهادها، جوامع را از درون می‌پوساند و بنیان تمدن‌ها را بر باد می‌دهد. در افغانستان، فساد تنها یک معضل اداری نبوده، بلکه عاملی کلیدی در شکل‌دادن به تاریخ معاصر، فروپاشی دولتها و تعمیق فاجعه انسانی بوده است.

بررسی این پدیده نیازمند عبور از نگاه کمی صرف به شاخص‌ها و ورود به تحلیل کیفیِ تأثیرات مهلک آن بر سرنوشت یک ملت است.

آسیب‌شناسی یک فروپاشی
سقوط دولت جمهوریت در اسد ۱۴۰۰ را نمی‌توان بدون تحلیل نقش فساد سیستماتیک فهمید. این فساد در هیئت یک بیماری همه‌گیر، تمام ارکان حکومت را آلوده کرده بود، در نهادهای امنیتی، با پدیده «سربازان خیالی» و فروش تجهیزات، بنیان دفاعی کشور تخریب شد. در قوه قضائیه، عدالت به کالایی لوکس تبدیل گشته بود که تنها برای داراها قابل خریداری بود. در خدمات عمومی، از صدور تذکره تا پذیرش در شفاخانه، رشوه‌گیری به یک هنجار غیررسمی اما ضروری مبدل شده بود. نتیجه این شد که مردم، حکومت را نه به عنوان یک نهاد حامی، بلکه به مثابه یک ساختار غارتگر و غیرقابل اعتماد می‌دیدند. هنگامی که موج سقوط آغاز شد، این بی‌اعتمادی عمیق، هرگونه اراده جمعی برای دفاع از نظام را از بین برده بود. به بیان دیگر، فساد، پاشنه آشیل حکومت بود و طالبان تنها بر این زخم کهنه ضربه نهایی را وارد آوردند.

نقشه جهانی فساد و جایگاه افغانستان در قعر جدول


نگاه به شاخص ادراک فساد (CPI) سازمان شفافیت بین‌الملل، افغانستان را در میان فاسدترین کشورهای جهان در سال‌های اخیر ثابت نگه می‌دارد. این آمار خشک و بی‌روح، اما ترجمه‌ای است از واقعیت‌های تلخ روزمره؛ کاهش امید به زندگی، افزایش مرگ و میر مادران و کودکان به دلیل کمبود خدمات بهداشتی و نابودی فرصت‌های تحصیلی برای یک نسل. فساد در افغانستان یک مالیات نامرئی بر فقرا تحمیل کرده و شکاف طبقاتی را به  پرتگاهی غیرقابل عبور تبدیل کرده است. در مقیاس جهانی، فساد در کشورهای توسعه‌نیافته و درگیر منازعه، پیوندی ناگسستنی با ناامنی، قاچاق بین‌المللی و مهاجرت اجباری دارد. بحران افغانستان تنها یک نمونه افراطی از این الگوی جهانی است.

وقتی چشم‌های بیدار جامعه بسته می‌شوند


پس از تغییر حکومت، یکی از بزرگترین تلفات غیرنظامی در افغانستان، فضای مدنی و رسانه‌ای مستقل بوده است. روزنامه‌نگاران تحقیقی، فعالان شفافیت و نهادهای نظارت بر حکمرانی، یا کشور را ترک کرده‌اند یا در سکوت اجباری به سر می‌برند. این خاموشی، فضای ایده‌آلی برای تداوم و رشد فساد در اشکال جدید فراهم می‌آورد.

 تاریخ جهان نشان می‌دهد مبارزه با فساد در نبود مطبوعات آزاد، قوه قضائیه مستقل و نهادهای مدنی توانمند، ناممکن است. در شرایط کنونی، بار نظارتی به طور خطرناکی بر دوش شهروندان عادی و شبکه‌های اجتماعی افتاده است، که این خود آنان را در معرض خطرات بزرگتری قرار می‌دهد.

از شفافیت دیجیتال تا عدالت بین‌المللی


راه مبارزه با فساد در افغانستان هرچند دشوار، اما ترسیم‌شدنی است و نیازمند اقدام هماهنگ در چند جبهه است؛

شفافیت دیجیتال: پیاده‌سازی سیستم‌های دولتی الکترونیک حتی در سطح ابتدایی، می‌تواند فساد خرد در ارائه خدمات را کاهش دهد.

عدالت بین‌المللی: جامعه جهانی باید تعهد خود به بازگرداندن دارایی‌های به غارت رفته افغانستان را جدی‌تر پیگیری کند. این کار هم نشانه‌ای از همبستگی با مردم افغانستان است و هم پیام بازدارنده‌ای به فاسدان آینده می‌فرستد.

حمایت از صدای مردم:  جامعه بین‌الملل می‌تواند و باید از کانال‌های موجود برای تقویت ظرفیت گزارش‌دهی و نظارت شهروندان بر عملکرد نهادها حمایت کند.

آموزش نسل آینده: ترویج ارزش‌های درستکاری، مسئولیت‌پذیری و شفافیت باید هسته هر برنامه آموزشی آینده در افغانستان را تشکیل دهد.

فساد برای افغانستان یک چرخه معیوب تاریخی ایجاد کرده است، فساد موجب ضعف دولت می‌شود، ضعف دولت به بی‌ثباتی و جنگ می‌انجامد و جنگ و بی‌ثباتی، بستر ایده‌آلی برای رشد فسادهای جدید فراهم می‌آورد. شکستن این چرخه شوم، نیازمند خلق یک اراده جمعی تاریخی است که در آن، حاکمان حاضر به محدود کردن قدرت خود، شهروندان پافشاری کننده بر احقاق حق خود و جامعه جهانی متعهد به حمایت قاطع از فرآیندهای شفاف باشند.

در روز جهانی مبارزه با فساد، یادآوری این نکته ضروری است که پیروزی در این نبرد، نه با شعار، بلکه با ساختن نهادهای تاب‌آور و تربیت شهروندانی هوشیار و مسئول ممکن خواهد شد. آینده افغانستان، و در مقیاسی بزرگ‌تر، ثبات جهانی، در گرو همین مبارزه ظریف اما تعیین‌کننده است.

نویسنده: سلیمان‌صابر – خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا