خبرگزاری دید: مسکو در سالهای اخیر با تمرکز بر امنیت آسیای مرکزی و روابط راهبردی با ترکیه و دیگر بازیگران منطقهای فعالیت میکند و به همین دلیل، ممکن است پاکستان را به عنوان متحد بالقوه آمریکا در نظر بگیرد؛ کشوری که در صورت تقویت روابط با واشنگتن، نمیتواند گزینه اول مسکو در معادلات منطقهای باشد.

نشست «مجمع بینالمللی صلح و اعتماد» در عشقآباد ترکمنستان بهطور غیرمنتظرهای موقعیت دیپلماسی پاکستان را در معرض دید عموم قرار داد، زمانی که شهباز شریف نخستوزیر این کشور، بیش از ۴۰ دقیقه منتظر دیدار دوجانبه با ولادیمیر پوتین ماند و در نهایت تنها توانست برای ۱۰ دقیقه وارد نشست مشترک با رجب طیب اردوغان شود.
این رخداد بهروشنی محدودیتهای اسلامآباد در تعامل با قدرتهای بزرگ را نشان داد و همزمان پیامدهای نزدیکی اخیر پاکستان به ایالات متحده، بهویژه در روابط با مسکو را برجسته میکند.
پاکستان در دهههای گذشته همواره تلاش کرده جایگاه خود را میان قدرتهای منطقهای و جهانی تثبیت کند. اما نزدیکی اخیر اسلامآباد به واشنگتن، به ویژه در زمینه همکاریهای امنیتی و اقتصادی، به شکلی ملموس جایگاه پاکستان نزد روسیه را کاهش داده است. مسکو در سالهای اخیر با تمرکز بر امنیت آسیای مرکزی و روابط راهبردی با ترکیه و دیگر بازیگران منطقهای فعالیت میکند و به همین دلیل، ممکن است پاکستان را به عنوان متحد بالقوه آمریکا در نظر بگیرد؛ کشوری که در صورت تقویت روابط با واشنگتن، نمیتواند گزینه اول مسکو در معادلات منطقهای باشد.
انتظار طولانی شهباز شریف برای دیدار با پوتین و عدم حضور رئیس جمهور روسیه، میتواند یک سیگنال ضمنی باشد که نشان میدهد اسلامآباد در سیاستهای روسیه در اولویت دوم قرار دارد.
ورود غیررسمی نخستوزیر پاکستان به نشست پوتین و اردوغان و حضور کوتاه او نیز محدودیتهای عملی دیپلماسی اسلامآباد را برجسته میسازد. حتی اگر این اقدام به منظور حفظ پرستیژ دیپلماتیک و استفاده از فرصتهای محدود تعاملی انجام شده باشد، نشان میدهد که پاکستان در مواجهه با قدرتهای بزرگ، توان تعیینکنندهای ندارد و مجبور است خود را با اولویتهای دیگر بازیگران وفق دهد.
ترکیه و روسیه در سالهای اخیر روابط پیچیدهای داشتهاند که شامل همکاریهای اقتصادی، نظامی و استراتژیک است؛ در چنین چارچوبی، پاکستان در تلاش است موقعیت خود را حفظ کند، اما نزدیکی به آمریکا باعث شده وزن سیاسی آن نزد مسکو کاهش یابد.
پیامدهای داخلی این وضعیت نیز قابل توجه است. نخستوزیر پاکستان با انتظارات بالای جامعه و نخبگان داخلی روبهرو است، و انتظار طولانی در مقابل رئیس جمهور روسیه میتواند نشانهای از محدودیت واقعی اسلامآباد در شکلدهی سیاست خارجی مستقل باشد. این وضعیت بر اهمیت توازن دیپلماتیک بین بازیگران بزرگ و کوچک در منطقه تاکید میکند و ضرورت تدوین استراتژیهای جایگزین و انعطافپذیر برای پاکستان را برجسته میسازد.
تحلیلگران بر این باورند که نزدیکی پاکستان به آمریکا اگرچه مزایای اقتصادی و امنیتی کوتاهمدت فراهم میکند، اما در عین حال هزینههایی برای جایگاه بینالمللی اسلامآباد به همراه دارد. کاهش وزن سیاسی نزد روسیه، محدودیت دسترسی به مذاکرات راهبردی مستقیم و نیاز به مدیریت مداوم روابط با ترکیه، نمونههایی از پیامدهای این نزدیکی است. اسلامآباد اکنون در موقعیتی قرار دارد که باید میان منافع اقتصادی و امنیتی حاصل از روابط با واشنگتن و ضرورت حفظ نفوذ در تعامل با قدرتهای سنتی منطقهای، توازن ایجاد کند.
از منظر ژئوپلیتیک، تجربه اخیر شهباز شریف در عشقآباد درسهای مهمی برای پاکستان دارد. کشورهایی مانند پاکستان که با بازیگران بزرگ منطقهای و جهانی تعامل دارند، باید ضمن حفظ پرستیژ و امنیت ملی، واقعیتهای قدرت و اولویتبندیهای دیگر بازیگران را نیز مد نظر قرار دهند. نزدیکی به یک قدرت بزرگ میتواند مزایای فوری به همراه داشته باشد، اما همزمان وزن دیپلماتیک در برابر دیگر قدرتها را کاهش میدهد.
در نهایت، انتظار طولانی و دیدار کوتاه شهباز شریف نماد وضعیتی است که اسلامآباد با آن مواجه است؛ تلاش برای حفظ موقعیت در برابر قدرتهای بزرگ و مدیریت روابط پیچیده با بازیگرانی که منافع متفاوتی در منطقه دنبال میکنند.
نزدیکی به آمریکا فرصتی برای ارتقای امنیت و اقتصاد فراهم کرده است، اما همزمان کاهش وزن نزد روسیه و محدودیت نفوذ در مذاکرات راهبردی، هزینهای است که اسلامآباد باید آن را بپذیرد و استراتژی دیپلماتیک خود را با واقعیتهای جدید منطقهای تطبیق دهد.