خبرگزاری دید: نیم قرن پس از ورود هند و چین به اقتصاد جهانی، مسیر رشد دو کشور کاملاً متفاوت بود. چین توانست صدها میلیون نفر را به طبقه متوسط برساند، اما هند همچنان گرفتار نابرابری ساختاری و فقدان نهادهای پایدار است. نتیجه: حضور رو به زوال هند در نقشه طبقه متوسط جهانی.

در سال ۱۹۸۰، نه چین و نه هند سهم قابل توجهی در طبقه متوسط جهانی نداشتند. امروز اما نتیجهها متفاوت است: چین به مرکز تولید و رفاه درآمد متوسط تبدیل شده، در حالی که هند به دلیل نابرابری ساختاری و ضعف نهادی، از این گروه حذف شده است.
اقتصاد هند با تمرکز بر یک نخبه کوچک و اکثریتی فقیر، به طبقه متوسط واقعی اجازه رشد نداده است. برخلاف چین که کارخانهها، زیرساختها و نهادهای منظمی برای ارتقای وضعیت اقتصادی ایجاد کرده، هند بر شعارها، سوبسایدیها و حمایتهای سیاسی متکی بوده است. در نتیجه، مصرفکننده پایدار و بازار گستردهای شکل نگرفته است.
ریشه این ناکامی تنها اقتصادی نیست؛ هند با مشکلات فرهنگی و نهادی عمیقی روبهرو است:
سلسلهمراتب اجتماعی و کاستگرایی فرصت شایستهسالاری را محدود کرده است.
فساد به یک رفتار نورمال تبدیل شده و قوانین نقض میشوند.
نهادها، میانخالی و اعمال قانون خودسرانه است، اعتماد مدنی پایین است.
سیاستهای حمایتگرایانه، رقابت را برای تولیدکنندگان و برندهای خارجی دشوار کرده است.
پیامدهای جهانی این شرایط واضح است: رشد اقتصادی شکننده، ضعف ژئوپلیتیکی و بازار مصرف محدود برای سرمایهگذاران جهانی.
در واقع، حذف هند از نقشه طبقه متوسط جهانی نه یک ناهنجاری موقت، بلکه نتیجه طبیعی جامعهای است که فاقد ارزشهای شایستگی، انصاف و پاسخگویی است. تا زمانی که این چالشها برطرف نشود، هند همچنان با نابرابری عمیق و فقدان رفاه برای اکثریت مردم روبهرو خواهد بود.
بین الملل – خبرگزاری دید