آزادی بیاناجتماعاسلایدشوافغانستانتحلیلتروریسمحقوق بشرسیاستمهاجرت

بازداشت مهاجران افغان در آمریکا؛ واقعیت آماری و مظنون‌نمایی رسانه‌ای

اخیراً بازداشت چند مهاجر افغان در ایالات متحده، به ویژه پس از تیراندازی در واشنگتن دی‌سی، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشته و نگرانی‌های امنیتی زیادی را ایجاد کرده است. بسیاری از گزارش‌ها، بازداشت‌ها را به عنوان نشانه‌ای از «نفوذ تروریست‌ها» معرفی کرده‌اند و تصویری تهدیدآمیز از جامعه افغان‌ها ارائه داده‌اند. با این حال، داده‌های رسمی نشان می‌دهد که این روایت تا حد زیادی مغایر با واقعیت است.

بر اساس اطلاعات موجود، تنها یک نفر از بازداشت‌شدگان افغان در فهرست ۱۸ هزار نفره مراقبت تروریستی آمریکا حضور داشته است. این آمار روشن می‌کند که اکثریت بازداشت‌شدگان هیچ ارتباط شناخته‌شده با تروریسم نداشته‌اند و بازداشت‌ها بیشتر جنبه رسانه‌ای و جنجالی داشته‌اند تا امنیتی.

جهان شاه صافی، تنها فرد حاضر در فهرست، پیش از ورود به آمریکا در چارچوب برنامه «عملیات استقبال از متحدان» دولت بایدن منتقل شد و پیش‌تر مقام امنیتی افغانستان بوده است. وی متهم است که برای نیروهای داعش در افغانستان کمک کرده و برای پدر خود، فرمانده یک گروه شبه‌نظامی، سلاح فراهم کرده است. در مقابل، دو بازداشت‌شده دیگر، رحمان‌الله لکنوال و محمد داوود الکوزی، هیچ‌کدام در این فهرست حضور نداشته‌اند. این شکاف میان روایت رسانه‌ای و داده‌های رسمی نشان می‌دهد که تصویر تهدیدآمیز از کل جامعه افغان‌ها اغراق شده است و نوعی مظنون‌نمایی گروهی رخ داده است.

ابعاد رسانه‌ای این پرونده قابل توجه است. پوشش‌های خبری غالباً با تأکید بر جنجال و هیجان، زمینه را برای شکل‌گیری تصویر نادرست از مهاجران افغان فراهم کرده‌اند. این نوع روایت می‌تواند باعث ایجاد ترس عمومی، کلیشه‌سازی و فشار غیرضروری بر جامعه مهاجران شود، در حالی که داده‌های واقعی نشان می‌دهد اکثر افغان‌ها مهاجرانی قانونی و بی‌گناه هستند. رسانه‌ها مسئولیت دارند که بین موارد مشخص جرم و جامعه مهاجران تفاوت قائل شوند و از بزرگنمایی و اغراق اجتناب کنند.

این پرونده همچنین نمونه‌ای از تعارض میان سیاست مهاجرتی شتاب‌زده و واقعیت‌های امنیتی است. پذیرش سریع مهاجران افغان پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، فرصت بررسی دقیق پیشینه افراد را محدود کرده و در برخی موارد بازداشت‌هایی ایجاد کرده که بیشتر سیاسی یا رسانه‌ای هستند و بر اساس واقعیات امنیتی نیستند. در چنین شرایطی، بدون داده‌های دقیق، ایجاد تصویر تهدیدآمیز برای کل جمعیت افغان‌ها قابل نقد است.

ابعاد انسانی نیز نباید فراموش شود. بسیاری از افغان‌ها به دلیل جنگ، سرکوب طالبان و بحران‌های انسانی مجبور به ترک کشور شده‌اند و در مهاجرت قانونی به آمریکا تلاش دارند زندگی در امنیت داشته باشند. حتی برخی از این جامعه با تاسیس پلتفرم‌های آموزش آنلاین و مستندسازی نقض حقوق بشر، تلاش می‌کند نسل آینده افغان‌ها را از شست‌وشوی مغزی و تبلیغات افراطی حفظ کند و در عین حال به اهداف مثبت آمریکا کمک کند.

بیانیه مرکز جورج بوش نیز به صورت ضمنی بر همین نکته تأکید دارد که جرم یک فرد نباید به کل جامعه افغان‌ها تعمیم داده شود و بی‌گناهان نباید بار جرم دیگران را تحمل کنند. این بیانیه، هرچند کوتاه، تأییدی بر واقعیت آماری و اجتماعی است که نشان می‌دهد اغلب افغان‌ها تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا ایجاد نمی‌کنند.

در نهایت، تحلیل این پرونده نشان می‌دهد که بازداشت‌های اخیر باید از دو زاویه بررسی شوند:

نخست واقعیت آماری و داده‌های رسمی که نشان می‌دهند اکثریت بازداشت‌شدگان هیچ ارتباط شناخته‌شده با تروریسم ندارند.

و دوم روایت رسانه‌ای و پیامدهای سیاسی که می‌تواند منجر به تصویر غلط و کلیشه‌ای شود.

تمرکز باید بر مسئولیت فردی مجرم و حفاظت از حقوق مهاجران قانونی باشد، نه بر انگ‌زنی به کل جامعه افغان‌ها.

به بیان دیگر، بازداشت‌های اخیر مهاجران افغان در آمریکا بیشتر شبیه مظنون‌نمایی رسانه‌ای و اغراق در روایت خبری است تا تهدید امنیتی واقعی. بررسی دقیق داده‌ها و پرهیز از بزرگنمایی، هم به عدالت کمک می‌کند و هم به انسجام اجتماعی، بدون ایجاد ترس یا پیش‌داوری بی‌مورد. افغان‌ها، همانند سایر نسل‌های مهاجر، می‌توانند به جامعه میزبان کمک کنند و نباید به دلیل اعمال یک فرد، مورد قضاوت نادرست قرار گیرند.

نویسنده: سلیمان صابر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا