روسها برای بازی بزرگ با امریکاییها در زمین افغانستان بر میگردند؟
نارضایتی از دولت مورد حمایت امریکا و به خصوص از رییس جمهور غنی و تیم ارگ که در صدد اداره و مدیریت افغانستان در سده بیست و یکم با شیوه سده نوزدهم امیر عبدالرحمن خانی هستند، در درون جامعه عمیق و گسترده شده است.
لحن بیان سر گئی لاوروف وزیر خارجه روسیه که امروز با واژۀ «فوری» خواستار مذاکرات دولت افغانستان با طالبان میشود، غیر عادی و حتی غیر منتظره است. این، نوعی از هوشدار و اولتیماتوم برای امریکاییها و دولت مورد حمایت شان در افغانستان تلقی میشود که مسکو به صورت جدی در صدد وارد شدن به زمین افغانستان در بازی با امریکا و غرب است.
آیا روس ها توان وظرفیت این بازی و رقابت را با حریف امریکایی و غربی خود در این زمین دارند؟
ممکن است در نگاه به امکانات و ظرفیت دو طرف بازی از زاویۀ مالی و نظامی، تفاوت زیادی وجود داشته باشد و روس ها دچار ضعفها و کمبودیهای بسیاری باشند، اما شرایط زمانی شکل گرفته در یکو نیم دهه اخیر، تاثیرگذاری این تفاوت را، هم در افغانستان و هم در بیرون از افغانستان به سود مسکو و زیان واشنگتن و لندن تغییر داده و یا در حال تغییر دادن است:
۱- امریکاییها در افغانستان پس از هفده سال حضور نظامی و جنگ با تروریزم، آن حمایت و اجماع جهانی را که حتی رقیبان و دشمنان شان چون روسیه و ایران را با خود داشتند، ندارند.
۲ -روسیه در اوکرایین ضرب شصت خود را بر طرفداران امریکا و متحدان اروپاییاش وارد کرد و کریمه را بیسرو صدا و بدون هیچ درگیری در برابر چشمان بهتزده غرب به خاک خود منضم ساخت.
۳- روسها در سوریه نقش و نیت امریکا و غرب را در سرنگونی حکومت بشار اسد، نقش بر آب کردند.
۴- امریکاییها با سیاست حمایت از کردهای سوریه، مخالفت ترکیه عضو ناتو و متحد استراتژیک خود را تا مرز دشمنی کسب کردند و ادامه این سیاست، ترکها را در جبهه مسکو و تهران میبرد.
۵ – پاکستان متحد استراتژیک دیگر امریکاییها در جنگ سرد، در مسیر سرپیچی و جدایی از امریکاییها قرار گرفته است و امریکا هیچتوفیق در مهار این متحد خود در این هفده سال حضور نظامی در افغانستان نداشت تا به کشتن سربازان و نظامیان امریکایی توسط طالبان مورد حمایت آنها نقطه پایان بگذارد.
۶ – دولت مورد حمایت امریکا در افغانستان از ۲۰۰۱ تا اکنون(۲۰۱۸) به جای آنکه در مسیر مشروعیت و پایداری بیشتر و رو به افزایش در درون جامعه افغانستان قرار بگیرد، از وابستگی آن به کمکهای امریکا و غرب متدرجاً در طول این سال ها کاسته شود، سیرمعکوس و رو به عقب داشته است. صریحترین حرف را در این مورد دو روز قبل رییس این دولت، اشرف غنی در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «سیبیاس نیوز» گفت و زمان دوام این دولت را بدون کمک مالی امریکا شش ماه تعین کرد.
دولتی که پس از هژده سال کمک بلا انقطاع و هنگفت نظامی و مالی امریکا در صورت قطع این کمک نتواند بیشتر از شش ماه عمر کند، عمق فاجعه ناتوانی و ناکامی امریکاییها و دولت مورد حمایت شان را در افغانستان نشان میدهد.
۷ – نارضایتی از دولت مورد حمایت امریکا و به خصوص از رییس جمهور غنی و تیم ارگ که در صدد اداره و مدیریت افغانستان در سده بیست و یکم با شیوه سده نوزدهم امیر عبدالرحمن خانی هستند، در درون جامعه عمیق و گسترده شده است.
بنا بر این، روس ها اگر در چنین شرایط برای بازی با امریکاییها در زمین افغانستان بر گردند، که نشانههای روشن این برگشت را نیز در یک سال اخیر و به خصوص در ماههای اخیر بروز دادهاند، برتریها و تواناییهای مالی و نظامی امریکا تعین کننده و سرنوشتساز در این بازی نخواهد بود.
شیوه امیر عبدالرحمن خانی رییس جمهور غنی در اداره و مدیریت افغانستان، افغانستان را بیشتر و سریعتر به میدان بازی روسها و امریکاییها تبدیل میکند. بازنده این بازی قبل از هر کشور و مردمی، کشور و مردم افغانستان است.
نویسنده: محمد اکرام اندیشمند
منبع: جمهوری اعتماد