۲۰ سال مداخله غربیها در افغانستان؛ چه وقت به صلح میرسیم؟
گفته میشود که میلیاردها دالر از پولهای «کمکی» از افغانستان خارج شده و بیشتر آنها از بازار املاک دوبی سر برآوردند. هزینه برای غیر نظامیان افغانستان نیز حیرتآور بوده است، بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار کشته طی دو دهه، همه به تلافی «میزبانی» از عاملان حملات ۱۱ سپتمبر بود.
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب_خبرگزاری دید
طولانیترین، بیهدفترین و ناموفقترین جنگی که بریتانیا در ۷۰ سال گذشته در آن جنگیده، مداخلهاش در افغانستان است که در ماه سپتمبر پایان مییابد. من شک دارم کسی به آن توجه کند. ملتها پیروزیها را جشن میگیرند نه شکستها را.
۲۰ سال پیش ایالات متحده تصمیم گرفت برای تسلی درد و رنج ناشی از حملات ۱۱ سپتمبر نه تنها به پایگاه اسامه بن لادن در کوههای افغانستان حمله کند، بلکه کلیت رژیم موجود در افغانستان را سرنگون کند. این امر در حالی رخ داد که میانهروهای طالبان، بن لادن را «مهمان ناخوانده» اعلام کرده و این رژیم خواهان خروج او از کشور بود. امریکا سپس تصمیم گرفت نه تنها به کابل حمله کند، بلکه از ناتو دعوت کرد تا آمده و کارهایش را به عنوان مسئله امنیت جهانی توجیه کند. بریتانیا نفعی در این جنگ نداشت و تنها به خاطر این که تونی بلر از جورج دبلیو بوش خوشش میآمد به آن پیوست.
سربازان امریکایی و بریتانیایی در این کشور پرسه زدند، جنگسالاران را جلب خود کردند یا والیان جدید تعیین کردند. من در سفر آن زمان به کابل درباره بلندپروازی ناتو برای محو تروریزم، ایجاد یک دموکراسی جدید، آزاد کردن زنان و ایجاد «یک دوست در منطقه» شنیدم. من حس وهمآور اولین جنگ بریتانیا در سال ۱۸۳۹ علیه افغانستان را پیدا کردم.
در آن زمان، اکثر امریکاییها میخواستند خارج شوند و روی دولتسازی در عراق تمرکز کنند. این بریتانیاییها بود که مشتاق ماندن بودند. بلر حتی یک وزیر به نام «کلیر شورت» را به منظور از بین بردن محصول خشخاش اعزام کرد. هر کاری که او انجام داد منجر به افزایش تولید این محصول از ۶ ولایت به ۲۸ ولایت شد و درآمد مربوط به خشخاش را به رکورد ۲.۳ میلیارد دالر (۱.۷ میلیارد پوند) رساند.
در هلمند همه چیز اشتباه پیش رفت. ایالات متحده مجبور به نجات این اردوکشی با ۱۰ هزار تفنگدار دریایی شد. ۴۵۴ بریتانیایی کشته شدند.
روسها که یک دهه قبل مجبور به خروج از افغانستان شده بودند، به طور خصوصی از بیکفایتی عملیاتهای غرب حیرت کرده و علناً از این مسئله خوشحال شدند. «گوردون براون» نخستوزیر وقت بریتانیا مجبور شد در سال ۲۰۰۹ به شکلی غیرموجه توضیح دهد که سربازان بریتانیایی در هلمند میمیرند تا خیابانهای انگلیس را امن نگه دارند.
اکنون ۲ هزار و ۳۰۰ نظامی امریکایی و پشتیبانی هواییشان همراه با ۷۵۰ سرباز بریتانیایی این کشور را ترک خواهند کرد. (همانطور که یک منبع از نظام دفاعی بریتانیا به گاردین گفت: «اگر آنها (ایالات متحده) برود، همه ما نیز مجبور خواهیم شد برویم.» برای امریکا، هزینه زیاد بوده است: ۲ هزار و ۲۱۶ کشته و بیش از دو تریلیون دالر هزینه شده. گفته میشود که میلیاردها دالر از پولهای «کمکی» از افغانستان خارج شده و بیشتر آنها از بازار املاک دوبی سر برآوردند. هزینه برای غیرنظامیان افغانستان نیز حیرتآور بوده است، بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار کشته طی دو دهه، همه به تلافی «میزبانی» از عاملان حملات ۱۱ سپتمبر بود. آیا این چیزی است که ما آن را ارزشهای غربی میخوانیم؟
همانطور که یک مقام ارشد امریکایی این هفته گفت، وقتی رییس جمهور بایدن ضربالاجل جدیدش را تعیین کرد: «تهدید علیه سرزمین از جانب افغانستان در سطحی است که ما میتوانیم به آن رسیدگی کنیم.» این امر به طور حتم سالهاست که در بریتانیا و ایالات متحده به همین روال بوده، اما ما هنوز آنجا هستیم.
مداخله ایالات متحده و بریتانیا چه دستاوردی داشت؟ جنرال «سر روپرت اسمیت» نظریهپرداز نظامی در کتابش تحت عنوان «کارآمدی نیرو» به این اشاره کرده که ارتشهای مدرن در جنگهای ضد شورش تقریباً بیفایده هستند. آنها در خاورمیانه از افغانستان تا لیبیا پرسه زدند و «پشت سر هم ملتهای ویران ایجاد کردند».