۲۰۲۲؛ سال بحرانهای عمیق در افغانستان
غربیها و به ویژه امریکاییها از یک سو، طا-لبان را در معرض شدیدترین تحریمها و تعزیرات اقتصادی قرار دادند و از سوی دیگر با تزریق بستههای حداقل چهل میلیون دالری در هفته، به تقویت بنیههای اقتصادی دولت آنها پرداختند
در دو دهه گذشته سال ۲۰۲۲ بدترین سال برای افغانستان بود. از هر منظر که به این سال نگاه کنیم، هیچ نقطه سفید و امیدبخشی در آن نمییابیم تا به موجب آن اندکی از بار سنگین بد بودن آن بکاهیم. در حالی که سال ۲۰۰۱ مبدأ مهمترین رویدادهای امیدبخش برای آینده افغانستان به شمار میرفت، دو دهه پس از آن افغانستان در سال ۲۰۲۱ به همان وضعیتی باز گشت که پیش از ۲۰۰۱ از سر گذرانده بود؛ وضعیتی که در ۲۰۲۲ چندین برابر تشدید شد و کوچکترین روزنههای امید بازتابنده کمسوترین نور امید را به روی مردم رنجدیده این سرزمین، فروبست.
در مطلب کوتاه پیش رو، از چند زاویه و در گزارههایی گذرا، سال ۲۰۲۲ را مورد بازخوانی قرار میدهیم.
الف: امنیت
در نزدیک به نیم قرن گذشته، افغانستان صحنه جنگها و ناامنیهای گسترده بوده است و هر نظامی که در این بازه زمانی بر سر کار آمده، با وعده بازگرداندن امنیت به عنوان بهشت گمشده مردم افغانستان، زمام قدرت را در دست گرفته است.
طا-لبان اما گامی فراتر گذاشت و در همان آغاز ورود به کابل، بانگ برقراری امنیت سراسری را سر داد و با اطمینان و اعتماد به نفسی وصفناپذیر، از استقرار امنیت سرتاسری خبر داد، اما دیری نپایید که قلمرو حکومت این گروه نیز نطع کشتار بسیار و بیشمار هموطنان ما در سراسر کشور شد.
طا-لبان بارها مدعی نابودی داعش شده، اما این گروه تروریستی عملگرا هر بار با به خاک و خون کشیدن دهها هموطن دانشآموز و نمازگزار و… بر ادعای نابودی خود خط بطلان میکشد و قدرت امنیتی طا-لبان را در خشونتبارترین وجه ممکن، به چالش میکشد.
تنها در هشت ماهه پسین سال ۲۰۲۲ نزدیک به بیست حمله تروریستی در سراسر افغانستان صورت گرفت که در هر کدام دهها انسان بیگناه افغانستان قربانی شدند. این نشانه آن است که طالبان در برقراری امنیت، قدرت و دستاورد قابل اعتنایی نداشته است.
ب: سیاست
در سال ۲۰۲۲ افغانستان تجربه سیاسی تلخی را پشت سر گذاشت؛ تجربهای که هیچ نسبتی با آزادی سیاسی دو دهه گذشته افغانستان نداشت و در کام انباشته از شهد شیرین آزادی سیاسی گروههای اجتماعی و جریانهای سیاسی، تلختر از زهر کشنده هلاهل بود.
اندکی پس از تشکیل کابینه تکقومیتی یکدست و تسطیحشده حکومت سرپرست طا-لبان، تلاشها و تبلیغات گستردهای برای برپایی حکومت فراگیر و همهشمول انجام شد و فشارهای بینالمللی نیز بر طا-لبان برای توسعه پایههای حکومت و فراگیرسازی سیاسی ـ قومیتی آن وارد شد، اما هیچ کدام کارگر نیفتاد و طا-لبان، چیزی به نام مشارکت ملی در ساختار قدرت را به رسمیت نشناخت.
این تجربه افغانستان را با آیندهای سراسر سیاهی و تباهی روبرو کرده و چشمانداز تیره و تاریکی از سیاستورزی را فراراه آن قرار داده است. به موجب شرایط موجود سیاسی، هر تحول ساختاری در آینده، متضمن حذف دیگران از سازوکار قدرت خواهد بود و امکان وحدت ملی بر محور منافع فراگیر افغانستانشمول را به صفر تقلیل خواهد داد. عقدههای انباشته در نزدیک به یک و نیم سال گذشته از ناحیه انحصار قدرت از یک سو و ستمگری بیسابقه بر اقوام بازمانده از مناصب اجرایی در حکومت از سوی دیگر، روزی زبانه خواهد کشید و هرگونه تعامل مبتنی بر همدگرپذیری سیاسی ـ اجتماعی را از اساس، منتفی خواهد کرد.
ج: اقتصاد
پیشبینی میشد که با بر سر کار آمدن طا-لبان و وضع تحریمهای گسترده بینالمللی علیه آنها، افغانستان با مرگبارترین فاجعه بشری روبرو خواهد شد. این اتفاق اما نیفتاد؛ یکی از دلایل مهم آن دوگانهرفتاری غرب با حکومت طا-لبان بود. غربیها و به ویژه امریکاییها از یک سو، طا-لبان را در معرض شدیدترین تحریمها و تعزیرات اقتصادی قرار دادند و از سوی دیگر با تزریق بستههای حداقل چهل میلیون دالری در هفته، به تقویت بنیههای اقتصادی دولت آنها پرداختند. این کمکها اگرچه هرگز در اختیار مردم قرار نگرفت و موارد استفاده از آن همچنان مبهم و آمیخته با سؤال است، اما برای جلوگیری از سونامی گرسنگی در کشور، عمیقا به حکومت طا-لبان کمک کرد.
با این حال، در یک سال و اند گذشته، فقر و بیکاری در قلمرو حکومت طا-لبان به درجه نهایی خود رسید و مهاجرت اقتصادی، به صورت بیسابقهای رو به فزونی گذاشت و درنتیجه مردم افغانستان، سختترین شرایط اقتصادی را در دو دهه گذشته تجربه کردند.
د: بحران مشروعیت
افغانستان پس از فروپاشی نظام جمهوری، با فقدان قانون و بحران مشروعیت روبرو شد. این بحران در سال ۲۰۲۲ نیز ادامه یافت و حکومت سرپرست طا-لبان، حتی از همراه کردن دولتهای حامیاش برای به رسمیت شناختن خود ناتوان ماند.
به این ترتیب، سال ۲۰۲۲ نیز سال انزوای دیپلماتیک افغانستان بود و کشور ما در هیچ نهاد و نشست مهم بینالمللی، نمایندهای نداشت که از منافع آن دفاع و نمایندگی کند.
عامل عمده عدم مشروعیت بینالمللی، فقدان مشروعیت ملی حکومت طا-لبان دانسته میشود؛ زیرا به استثنای اقلیت کوچک بر سر قدرت، هیچ یک از شهروندان افغانستان، حکومت طا-لبان را به رسمیت نمیشناسد و با آن همراه و همدل نیست. و البته نباید از یاد ببریم که به رسمیت نشناختن مردم از سوی حکومت، مسبب اصلی به رسمیت نشناختن خود حکومت از سوی مردم است. حکومتی که به مردم خود اهمیت و احترام نمیدهد و به آراء و اراده آنان برای تعیین نوع نظام و چگونگی حکومتداری و تدوین یا اجرای قانون مراجعه نمیکند و در یک کلمه آنان را به رسمیت نمیشناسد، چگونه انتظار دارد که مردم از چنان حکومتی، حمایت کنند یا آن را به رسمیت بشناسند؟
هـ: حذف زنان
رویکرد طا-لبان از همان ابتدا و حتی پیش از بازگشت به قدرت، نسبت به زنان، برای مردم افغانستان آشنا و شناختهشده بود. طا-لبان میراثدار تفکر زنستیزانه بر پایه قرائتهای قشری و رادیکال از متون مقدس هستند. بر پایه این نوع نگرش، بدیهی بود که نه در کابینه طا-لبان و نه در ادارات حکومتی، جایی برای زن افغانستان وجود داشته باشد. طا-لبان در اولین اقدام، کابینهای کاملا مردانه تأسیس کرد و به دنبال آن به ممنوعیت ورود دختران بالاتر از صنف ششم مکاتب روی آورد و در نهایت، دروازههای دانشگاههای دولتی و خصوصی را به روی زنان و دختران قفل کرد؛ اتفاقی که در آخرین روزهای سال ۲۰۲۲ روی داد و این، نشانهای آشکار از عدم تغییر نگاه طا-لبان نسبت به زن بود و تصور میشود در طول مدتی که در افغانستان بر سر قدرت باشد، این نگاه نیز دچار دگرگونی نخواهد شد؛ چیزی که در سایر موارد پیشگفته نیز هم ادامه خواهد یافت و هم تشدید خواهد شد.