هر چند جنوب آسیا در گذشته جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران نداشت، اما اگر به اهمیت هند در سیاست خارجی آینده ایران توجه کنیم، در واقع هند با جمعیتی بیش از یک میلیارد و دوصد میلیون نفر، گستردگی سرزمینی بیش از دو برابر ایران و عضویت در باشگاه هستهای، دارای توانایی بالایی در تأثیرگذاری منطقهای و حتی جهانی است.
پیشینه روابط:
نزدیكیهای زبانی، فرهنگی و نژادی ایرانی و هندی در حداقل سه هزار سال رابطه مستمر تاریخی، دو تمدن را دارای روابط پردامنهای كرده و در طول سدههای طولانی نیز ادامه داشته است. ایران و هند تا سال ۱۹۴۸ مرزهای مشترک طولانی زمینی و دریایی و حوزه جغرافیایی و تاریخی مشترکی داشتند. در دوران نوین نیز ایران و هند پس از استقلال هند برقرار و پیمان دوستی با نام «صلح و دوستی ابدی» را امضا نمودند. روابط ایران و هند پس از انقلاب اسلامی با توجه به نقش متغیرهای مختلف تا پایان جنگ سرد، بهبود قابل توجهی را به خود ندید، اما با فروپاشی شوروی، بروز بحران افغانستان و اهمیت یافتن کشورهای آسیای مرکزی برای هندوستان بسترهایی برای نزدیکی بیشتر ایران و هند فراهم شد.
در چند سال گذشته سفر نارندرا مودی نخست وزیر هند به ایران در خرداد ماه(جوزا) سال ۹۵ (اولین دیدار نخست وزیر هند از ایران در ۱۵ سال گذشته) و امضای تفاهمنامهای به ارزش ۵۰۰ میلیون دالر برای توسعه بندر «چابهار» و سرمایهگذاری برای احداث خطآهن، توافق سهجانبه ایران، هند و افغانستان برای احداث کریدور حمل و نقل بینالمللی در چابهار به گسترش روابط كمک كرد.
بایستههای گسترش روابط با دهلینو:
جایگاه رو به افزایش هند در جهان
از میانه قرن بیستم اهداف اقتصادی وزنی فزاینده در سیاست خارجی دولتهای هندی کسب کرد و تغییر ایتلافهای نخبگان سیاسی در درون هند به گونهای رقم خورد که تا اوایل دهه ۱۹۹۰، «نهروئیستها» جایگاه مسلط شان را به نفع ایتلاف لیبرالها و سپس ملیگرایان هندو از دست دادند. رشد ایتلاف نخبگان لیبرال و ملیگرایان هندو بر سیاست داخلی و خارجی هند با كاهش وزن اهداف ایدئولوژیکی و افزایش ضریب اهداف رفاهی در کنار حفظ جایگاه نسبی اهداف امنیتی شد و باحضور توسط ملیگرایان هندو تداوم یافت. در این بین تغییرات محیط بینالمللی سبب بازتعریف اهداف سیاست خارجی کشور در حوزههای مختلف ژئوپلیتیکی خارجی شد.
در این میان جهان شاهد افزایش جایگاه هندوستان بهعنوان قدرت اقتصادی و قدرت منطقهای است. هندیان نیز با درک جایگاه و اهمیت استراتژیک روندهای جهانی به تکاپو افتادهاند تا جایگاهی درخور، دستوپا کنند. در این بین هند خواهان ایفای نقشی جهانی در تحولات بینالمللی، احیای ارتباطات سنتی با کشورهای مختلف در حوزههایی چون خاورمیانه و آسیای مرکزی و فراتر از آن است و این افزایش اهمیت به یکی از مهمترین اولویتهای استراتژیک دولت هندوستان تبدیل شده است. در همین راستا هند تلاش کرده است تا با راهاندازی اندیشکدهها و نهادهای علمی جای پای این کشور را در جهان محکمتر سازد و به بررسی راهکارهای موجود برای گسترش حضور این کشور در مناطق نزدیکتر به خود بپردازد.
در وضعیت كنونی نیز به نظر میرسد هر چند بیشترین علاقه هندیها معطوف به حضور در منطقه شرق و جنوب شرق آسیا و نیز منطقه شبهقاره و آسیای غربی و کشورهای همجوار خود مانند افغانستان و پاکستان باشد، اما باید توجه داشت كه هندوستان از قدرتهای اقتصادی جهان بوده و در حال گسترش این قدرت است. این كشور بزرگترین دموکراسی جهان را داشته و با روابط دو جانبه و چند جانبه در مسایل منطقهای میتواند نقش بسیار موثر در حوزه بینالمللی ایفا کند و از جناحهای رقیب امتیاز گیرد. در سیاست خارجی واقعگرایانه هند در جهت نظم بخشی به آینده نظام بینالملل برای شکلدادن آینده نظم جهانی این كشور با استمرار وضعیت گذشته و استقلال در بازیها به ایفای نقش بسیار مهمتری چشم دوخته است. گذشته از این، این کشور دارای مولفههای اصلی قدرت؛ یعنی گستردگی، جمعیت و قدرت نظامی است و اندیشه کسب حق «وتو» در شورای امنیت را در سر میپروراند. همچنین هند با عضویت در جنبش غیرمتعهدها و گروه بریکس، حضور در مجامع بینالمللی جایگاه رو به افزایش هند در جهان كسب كرده است.
آنچه مشخص است، هر چند جنوب آسیا در گذشته جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران نداشت، اما اگر به اهمیت هند در سیاست خارجی آینده ایران توجه کنیم، در واقع هند با جمعیتی بیش از یک میلیارد و دوصد میلیون نفر، گستردگی سرزمینی بیش از دو برابر ایران و عضویت در باشگاه هستهای، دارای توانایی بالایی در تأثیرگذاری منطقهای و حتی جهانی است.
جایگاه و اهمیت ایران از نگاه هند
هند به ایران به مثابه قدرت بزرگ منطقهای و تاثیرگذار بر تحولات منطقهای و بینالمللی نگاه میکند. همچنین در گذشته بسیاری از احزاب هند از برنامه هستهای ایران حمایت کردهاند و افکار عمومی هند نیز دید مثبتی به ایران داشته است. به علاوه دو حزب مهم کنگره و «بی جی پی» ( از احزاب عمده و اصلی) نگاه مثبتی به ایران دارند. در واقع رهبران هندی با وجود چالشهای یک دهه گذشته، همواره کوشیدهاند سطحی از روابط با ایران را حفظ و با درک نقش ایران ضمن حفظ روابط با قدرتهای بزرگ حاضر به چشمپوشی از روابط خود با تهران نباشند.
حوزههای گسترده همکاریهای منطقهای، سیاسی، ژئوپلتیک و بینالمللی دو كشور هندوستان و ایران در دهههای گذشته منافع مشترک فراوان منطقهای داشتهاند. آنها دارای منافع استراتژیک و قانونی در ثبات و امنیت افغانستان، نقش مهمی در بازسازی و توسعه افغانستان، عضویت در پیمان «شانگهای» هستند. به علاوه ایران و هند به عنوان دو قدرت منطقهای در حال رشد، میتوانند بسترهای همکاری استراتژیکی موثری در منطقه داشته باشند. چنانچه در حوزه آسیای مرکزی منافع مشترک فراوانی چون توسعه بندر چابهار و آسانتر شدن دسترسی آنها به آسیای مرکزی، توسعه بندرهای ایران برای هندوستان در رویارویی با فعال شدن بندر گوادر پاکستان توسط چین و.. دارند.
بسترهای همكاری دفاعی – امنیتی
منافع اقتصادی و امنیتی پیوند نزدیکی با یکدیگر دارد. به عبارتی قدرت نظامی و نفوذ سیاسی از مولفههای مهم هستند که به پیشبرد اهداف اقتصادی هند در سیاست خارجی هند کمک میکنند. دراین بین هند بعد از استقلال با چالش اسلامگرایی افراطی مواجه بوده و مقابله با جداییطلبی، تروریزم، جرایم سازمانیافته فراملی از قبیل مواد مخدر و امتداد این نوع همکاری به عرصههای دیگر مد نظر دهلی بوده است. در واقع از آنجا که امنیت ملی هندوستان در جهت ایجاد منطقهای امن و با ثبات، جلوگیری از رشد گروههای رادیکالی چون داعش و… است هر دو کشور نسبت به پیشرفت تروریزم در خاورمیانه، در سوریه، عراق، افغانستان و سایر مناطق همسایگی خود نگرانیهایی دارند. لذا دو کشور میتوانند همکاریهایی امنیتی و اطلاعاتی در حوزههای مدنظر چون مقابله با تروریزم و مواد مخدر داشته باشند. به علاوه در بعد دفاعی دو دولت تاکنون چندین دور گفتوگوی استراتژیک در زمینه همكاری دفاعی امنیتی انجام دادهاند و اكنون زمینههای همكاری برای دو كشور فراهم است.
بسترها و فرصتهای اقتصادی:
هند با جمعیتی بیش از یک میلیارد و دوصد میلیون نفری چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا و دومین کشور پرجمعیت جهان است.
رشد اقتصادی حدود ۸ درصدی باعث شده هندوستان، از مصرفکننده بزرگ انرژی در دنیا باشد و در آینده به سومین مصرفکننده بزرگ انرژی پس از امریكا و چین بدل گردد. لذا هندوستان همچنان به ایران به عنوان منبعی جهت تامین انرژی خود مینگرد و دو کشور میتوانند در راستای تنوعسازی بازارهای صادراتی و وارداتی انرژی خود همكاریهای بیشتری داشته باشند. گذشته از این ساختار اقتصادی دو کشور ایران و هند مکمل یکدیگر هستند و در بسیاری از زمینهها نقش مکمل را دارد. لذا هر چند حجم مبادلات غیرنفتی دو کشور هندوستان و ایران در یک دهه گذشته فراز و نشیبهایی داشته است، اما شرایط نوین میتواند به همكاری دو کشور در بخشهای گوناگون خودرو، فناوری اطلاعات و منسوجات ایران، تولید دارو، خدمات فنی و مهندسی و … کمک کند. علاوه بر این، جدا از توجه به بسترهای همكاری در اتحادیه اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای و توافق چابهار کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب، سیستم حملونقل چندمنظوره (کشتی، ریل و جاده) ۷۲۰۰ کیلومتری برای اتصال اقیانوس هند و خلیجفارس به دریای كاسپین از طریق ایران از حوزههای مهم همكاری آینده است. در بعد دیگری بر اساس برخی برآوردها، مسیر چابهار به همراه کریدور میتواند تجارت را به مجموع ۱۷۰ میلیارد دالر از هند به اوراسیا افزایش دهد.
بسترها و فرصتهای فرهنگی:
در واقع پیشینه روابط فرهنگی ایرانیان و هندیها شناخته شده است. ارتباط عمیق تمدنی و فرهنگی گذشته، حضور قدرتمند فارسی در سدههای گذشته در هند، حضور ۱۵۰ میلیون مسلمان، جمعیت شیعه نزدیک به ۳۰ میلیون، پارسیان ایرانی تبار و… از بسترهای مهم گسترش روابط بین ایران و هند است.
فرزاد رمضانی بونش – پژوهشگر مسایل منطقهای
منبع : شمس