آخرین اخباراجتماعافغانستانایرانگزارشورزش

اگر ایرانی بودم، رییس فدراسیون ایران می‌شدم

در آخرین لحظات، سلامی از استاد می‌شنوم. دست می‌دهیم و خودم را معرفی می‌کنم و می‌گویم از خبرگزاری دید، یکی از رسانه‌های افغانستان هستم و می‌خواهم مصاحبه‌ای داشته باشم. اسمش سید بنیاد احمد حسینی است و با کمال، مصاحبه را می‌پذیرد و مرا به خانه‌اش دعوت می‌کند.


این روزها، در اصفهان ایران هستم. اصفهان از شهرهای قدیمی، بزرگ و پرجمعیت این کشور است. برای رفتن از تهران به سمت این شهر باید دستِ کم شش ساعت سفر کرد.
در این جغرافیای بزرگِ پرجمعیت، همانند دیگر شهرهای ایران افغان‌های مهاجر بسیار زندگی می‌کنند. اکثر مهاجران افغان در ایران مصروف کار فیزیکی (کارگری) در شرکت‌های تولیدی، ساختمان، گاوداری‌ها، کارخانه‌های تولید مبل و فرنیچر و یاهم نگهبانی از ساختمان‌های بزرگ ایرانی‌ها هستند که به آن سرای‌داری گفته می‌شود.
‌مدتی برای دیدار دوستان و دانشجویان افغانستانی که در دانشگاه‌های اصفهان مشغول تحصیل هستند، این‌جا هستم. در اطراف شهر بزرگ اصفهان محله‌ معروفی به‌ نام «رهنان» است که اغلباً افغان‌ها آن‎را «رینون» یاد می‌کنند. جالب به نظر می‌رسد که بخش عمده‌ افغان‌های مهاجر در همین رهنان به‌سر می‌برند. در گشت و گذاری که در رهنان با دوستانم دارم ورزشگاه بزرگ «کیک‌بوکس» بیش‌ از همه توجهم را جلب می‌کند. از یاسین دوستم که هم مشغول تحصیل هست و هم اصفهان را بلدیت دارد در باره این ورزشگاه می پرسم.
یاسین:« ای کلپ از یک افغانی ما و شما است. او خیلی تکره «توانمند» و قوی است. چندین مدال آورده. حیفش که د افغانستان نیست اگه نی حالی کلان آدم می‌شد.»
این موضوع توجهم را بیشتر جلب می‌کند. ‌وارد ورزشگاه می‌شوم تا گپ و گفتی با استاد این ورزشگاه داشته باشم. وقتی وارد می‌شوم تعدادی از بچه‌های افغان را می‌بینم که مشغول تمرین هستند. ‌مردی با سبیل‌های تراشیده و قد رسا در میان این جمع ایستاده است و تمرین می‌دهد. یک ساعتی از این برنامه می‌گذرد و من مشغول تماشای صحنه‌های این ورزش هستم.
در آخرین لحظات، سلامی از استاد می‌شنوم. دست می‌دهیم و خودم را معرفی می‌کنم و می‌گویم از خبرگزاری دید، یکی از رسانه‌های افغانستان هستم و می‌خواهم مصاحبه‌ای داشته باشم. اسمش سید بنیاد احمد حسینی است و با کمال، مصاحبه را می‌پذیرد و مرا به خانه‌اش دعوت می‌کند.
حسینی در یکی از ساختمان‌های رهنان اصفهان به‌ صورت کرایی زندگی می‌کند.
بعد از صرف غذای شب می‌خواهم وارد گفت‌وگو با او در باره زندگی، اهداف، کارکردها و دستاوردهایش شوم. حسینی متولد سال ۱۳۵۳ در استان بامیان است. در کودکی به ایران مهاجر شده و بیش از سی سال است که در این کشور زندگی کرده است. از او در باره‌ ورزشگاهش می‌پرسم و چنین می‌گوید:« بیست و هفت سال است که همراه ورزش زندگی می‌کنم. نوجوان بودم که به این رشته روآوردم و بیش از شش سال نزد یک افغان که از ولایت غزنی بود، در همینجا تمرین کردم و یادگرفتم.»
حسینی می‌افزاید که تیم ورزشی که فقط شاگردان او بوده‌اند، برای سه سال پی‌هم در ایران رتبه اول را در مسابقات گرفته‌اند. به قول حسینی، این بزرگترین افتخار یک افغانی بی‌پشتیبان است که بهترین مدال‌های رتبه اول را از آن خود می‌کند.
حسینی شاگردانش را مدت ده سال «کانگفو» آموزش داده است و بعد از مدتی به کیک‌بوکس روآورده است. او اکنون بهترین استاد ورزش در استان اصفهان در رشته‌ کیک‌بوکس است.
او شاگردان بسیار در رشته‎های کانگفو و کیک‌بوکس تربیت کرده است که بعضی از آنان در افغانستان استاد این رشته‌ها هستند.
وی اضافه می‌کند:« یکی از شاگردانم در مزارشریف همین الآن کلپ داره. شاگرد دیگرم در خنجان بغلان این رشته را به هموطنانم تمرین میده. این افتخار منه که چنین خدمت بزرگی کرده‌ام.»
این استاد کیک‌بوکس در ایران ازداوج کرده است و اکنون دو دختر و یک پسر دارد. به قول خودش، فرزندانش همه مشغول آموزش در مدرسه (مکتب) هستند.
حسینی علاقه شدیدی به افغانستان دارد و می‌‎گوید در صورتی که فضای خوبتر و آرام‌تر برای زندگی فرزندانش در وطنش فراهم شود، به ‌زودی به افغانستان بر می‌گردد و آنجا کلپ بزرگ کانگفو و کیک‌بوکس باز می‌کند.
از او می‌پرسم، اگر افغانستان برود، چه آینده‌‌ای را برایش پیش بینی می‌کند. او از این‌که افغانستانی است، افتخار دارد، اما می‌گوید:« من نمایندگی کلپ کیک‌بوکس تمام افغان‌ها را در ایران دارم. ای کار بزرگی است که یک افغانی، چنین کاری کنه. چندین مرتبه در مسابقات شرکت کردم و برنده شدیم. نمیتانم بگویم در افغانستان اگر برم چه می‌شم، اما مطئنم اگر ایرانی بودم، امروز رییس فدراسیون ایران بودم.»
یکی از مسایلی که افغان‌ها در ایران از آن رنج می‌برند، اعتیاد به مواد مخدری چون تریاک، هیروئین و شیشه است. بسیاری از افغان‌های کارگر به دلیل‌های زیاد، به این مواد رو می‌آورند. اما حسینی یکی از پیامدهای تاثیرگذار ورزش را در زندگی‌اش، دوری از مواد مخدر و دور نگهداشتن هموطنانش از این مواد می‌داند.

او می‌گوید: صدها شاگرد که تاهنوز تربیه کرده‌ام، به دلیل اخلاق ورزشی و احترام به این حرفه‌ی مقدس دارند؛ حتی سیگار نمی‌کشند و از دخانیات دور هستند.
حسینی ده‌ها تقدیرنامه و لوح سپاس از سوی وزارت‌خانه‌ها، فدراسیون و مقام‌های ایرانی دریافته است. او توانسته بارها چوب‌های بزرگ را با سر، شانه و کمرش بشکند و رکورد شکستاندن هژده تا سنگ موزائیک را با پیشانی نیز باخود یدک کشیده است. حسینی از شخصیت‌های قابل احترام در حوزه تربیت بدنی میان افغان‎ها و ایرانی‌ها است.
گزارش از سید بصیر مصباح – ایران

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا