گفتمان سیاسی؛ ضرورتها و پیآمدها
او برخلاف تیم ارگ که تنها به گروه خاصی اعتماد داشته و با نظریات آنها ساختار جامعه را تعریف میکند، نخبگان سیاسی زیادی را برای یک گفتمان ملی به ولایت بلخ دعوت کرد و از آنها خواست تا در مورد بحران کنونی بحث کرده و راه حل مناسبی برای برونرفت از این وضعیت انتخاب کنند.
جامعه پیوسته دچار نزاع گفتمانی یا نزاع برای تفسیر جهان است و این نزاع سرنوشت جامعه را تعیین میکند. با آنکه مدت زیادی از طرح نظریه «گفتمان» نمیگذرد، اما در همین مدت کوتاه این نظریه اهمیت بخصوص خود را ثابت کرده است؛ زیرا این نظریه شناخت دقیقی از جامعه دارد. طرفداران نظریه «گفتمان» معتقد هستند که جامعه همواره دچار نزاع گفتمانی برای تفکیک درست از غلط است. این نظریه در علوم اجتماعی و بخصوص علم سیاست کاربرد بسیار مفیدی دارد. طرح گفتمان سیاسی در کشورهای چند قومی بسیار طرح ارزنده و کارا است؛ زیرا ایجاد گفتمان سیاسی در این نوع کشورها باعث میشود که تمام اقوام خواستها و مشکلات خودشان را در میان بگذارند. همچنان گفتمان سیاسی همچون آیینهای عمل میکند که تمام اقوام خود را در آن میبینند. جامعهشناسان و علمای سياست طی دهههای اخير به شکل گستردهای از اين نظريه در تحليل پديدهها و ساختارهای اجتماعی و سياسی بهره بردهاند. از اين رو، میتوان آن را يکی از نظريات غالب در حوزه روششناسی در «عصر فرامدرن» به حساب آورد.
عطا محمد نور طی یک همایش بزرگ با حضور نخبگان سیاسی، نشستی را با عنوان «گفتمان ملی مشورتی با نخبهها» در شهر مزار شریف برگزار کرد. برگزاری این گفتمان نشان میدهد که آقای نور به پختگی سیاسی خاصی رسیده است. او برخلاف تیم ارگ که تنها به گروه خاصی اعتماد داشته و با نظریات آنها ساختار جامعه را تعریف میکند، نخبگان سیاسی زیادی را برای یک گفتمان ملی به ولایت بلخ دعوت کرد و از آنها خواست تا در مورد بحران کنونی بحث کرده و راه حل مناسبی برای برونرفت از این وضعیت انتخاب کنند.
نفس این «گفتمان» نشان میدهد که تیم سیاسی به رهبری آقای نور کوشش میکند خود را با معیارهای دموکراسی نوین محک بزند. گفتمان و بخصوص گفتمان سیاسی برای حل بحرانها یکی از شاخصههای دموکراسی عصر حاضر است. همچنان که ذکرشد گفتمان سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است که باعث میشود تا با گوشفرادادن به نظریات تمام نخبگان سیاسی، بحران را عمیقتر نکرده و راه حلی برای برون رفت از آن پیدا کنیم. چنان که باید میشد اتفاق افتاد و این گفتمان سیاسی پیشنهادهای بسیار خوبی را برای آقای نور پیشکش کرد که از آن جمله به «تعویق انداختن موقت تظاهرات بزرگ مردمی در سراسر کشور» بود و آقای نور نیز آن را پذیرفت. معلوم نبود که با به خیابان آمدن هزارن موتر و موترسایکل در خیابانهای کابل چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا باز شاهد انفجار در میان این مظاهره کنندگان (با این سکتور امنیتی دولت بیکفایت) میبودیم یا اینکه نه، مثل اعتراضات «جنبش رستاخیز تغییر» خود دولت آنها را به گلوله میبست. در این گفتمان سیاسی مشورت ملی همچنان پیشنهاد شد تا در صورت ادامه تکروی و انحصارگری و نیاوردن اصلاحات در نظام انتخابات کنونی، دولتی موقت تعیین شود. این مورد از دیگر پیشنهادهای خوبی بود که در این گفتمان سیاسی مطرح شد و میتواند جاگزین خوبی برای انتقال قدرت و اصلاحات شود.
پیآمدهای نبود گفتمان سیاسی در جوامع
قرار گرفتن در جمله کشورهای استبدادی، قرار گرفتن در رتبه چهارمین کشور فاسد جهان، ناامنی، بیکاری و فرار مغزهایی که سالها برای آنها سرمایهگذاری شده است، همه و همه پیآمدهای جامعهای هستند که در آن گفتمان سیاسی وجود ندارد. به فرض که آقای اشرف غنی متفکر دوم جهان باشد ولی به یاد داشته باشید که شهر «آتن» به عنوان اولین پایگاه علم دنیا با داشتن استادانی چون سقراط، افلاطون و ارسطو که هنوز هم نظریههای آنها پیرو و کاربرد دارد، جمله مشهوری را تا کنون در ذهن دموکراسی خواهان جهان حک کرده است و آن جمله چنین است: «درست است که من یک کفاش هستم اما این مشتریهای من هستند که تصمیم میگیرند آیا کفشی که برای آنها ساختهام در پایشان راحت است یا نه» این جمله را یک کفاش آتنی رو به افلاطون که نظریه «فلیسوف-شاه» را داده بود گفته است. این جمله دقیقاً همان چیزی است که ما امروزه دچار آن هستیم، درست است که شما متفکر دوم جهان هستید اما این مردم افغانستان هستند که میتوانند تصمیم بگیرند که آیا دولتی که شما برای آنها ساختهاید مناسب حالشان هست یا نه. اما همین جمله را تنها زمانی میشود شنید که به فرهنگ گفتوگو و گفتمان باور داشته باشیم. چنان که آتنیها با جمعشدن در میدانی در آتن به گفتوگو میپرداختند و در مورد چالشها و آینده شهرشان بهطور مشترک نظر میدادند.
مهدی سرباز- خبرگزاری دید