حکمتیار در حکومت یا حکومت حکمتیار؟
باید گفت نزدیکی میان خواست رهبر حزب اسلامی و طرح ایجاد ارتش محلی حکومت وجود دارد و انتظار میرود، ارگ منافع ملی را در نظر گرفته نسبت به پیشنهاد آقای حکمتیار با در نظر داشت خواستهای جوانب دیگر سیاسی در کشور عمل کند و اگر نه اتفاق وحشت ناک سال ۱۹۸۹ رقم خواهد خورد.
گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی سال گذشته پس از بیست و یک سال وارد کابل شد. ریاست جمهوری افغانستان میگوید؛ آقای حکمتیار در نتیجه مذاکرات صلح بینالافغانی به دولت پیوست و دست از جنگ کشید و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز ایشان را از فهرست تحریمهایش خارج کرد.
محمد اشرف غنی رییس جمهور کشور، پیوستن او را به حکومت وحدت ملی از دستاوردهای حکومتاش عنوان کرده است.
گلبدین حکمتیار، در پایتخت معروف است به « به قصاب ». مردم کابل او را مسئول ویرانی شهر شان و قتل هموطنان شان میدانند؛ چنانچه سیما سمر رییس کمیسیون حقوق بشر در سال ۱۳۹۵ در صحبت با صدای امریکا گفته بود که مخالف صلح نیست، اما گلبدین باید از مردم معذرت بخواهد که تا هنوز نه تنها معذرت نخواسته بلکه از خود دفاع نیز کرده است.
خانم سیما سمر در آن سال گفته بود که در جنگهایی که رهبر حزب اسلامی دخیل بوده نزدیک به هزاران تن کشته شدهاند و جنایت جنگی محسوب میشود.
با آن که خیلی از احزاب سیاسی در افغانستان با آمدن رهبر حزب اسلامی به کابل اعلام مخالفت کرده بودند، اما این اتفاق افتاد.
طی سال اخیر احزاب سیاسی، آگاهان امور و مردم، حضور گلبدین را بیتاثیر بر روند تامین صلح میدانند. ارگ در اوایل سال روان در نخستین روزهای آمدن حکمیتار به کابل، گفته بود که با پیوستن رهبر حزب اسلامی بخشی از ناامنیهای کشور از میان برداشته خواهد شد.
رهبر حزب اسلامی در صحبتهای جداگانه به مواردی اشاره کرده است که احساساتی قومی و سمتی را تقویت کرده، او بارها جنگ جاری افغانستان را قومی خوانده و مردم یک ولایت را نسبت به ولایت دیگر تحریک کرده است.
اما ریاست جمهوری نسبت به سخنان وی هیچ واکنشی از خود تبارز نداده و این مورد برای نگارنده خیلی پرسش برانگیز به نظر میرسد. حتماً یاد تان است که سخنان محمد محقق، در ایران چقدر ارگ ریاست جمهوری را پریشان و عصبانی ساخته بود.
روز گذشته نیویارک تایمز در نوشتهای، گلبدین حمتیار را فرد غیر قابل اعتماد و منفور توصیف کرده بود.
به تازهگی حکمتیار در گفتوگو با نیویارک تایمز گفته است که او یک طرح صلح با طالبان را به اشرف غنی داده است. به گفته رهبر حزب اسلامی بربنیاد این طرح، نیروهای امنیتی وطنی و مشاوران بینالمللی آنان، حد اقل چند ولایت را تخلیه کنند و اجازه دهند که طالبان به صورت خودمختار آن ولایات را مدیریت کنند.
حکمتیار گفته است، ولایاتی که تخلیه میشود باید مناطق صلح یا ساحات مصئون نامگذاری شود. این پیشنهاد حکمتیار رویدادهای سال ۱۹۸۹ را در افکار عمومی تازه میکند.
در چنین وضعیتی، سپردن کنترول مراکز برخی از ولایات برای طالبان اشتباه استراتژیک است. چیزی که دولت میخواهد این است که طالبان خشونت را کنار بگذارند و از طریق ایجاد یک حزب سیاسی، در آینده سیاسی و انتخاباتی افغانستان نقش ایفا کنند.
حکومت هم میخواهد که طالبان در نتیجه توافق صلح تشکیلات نظامی خود را منحل کنند. پس از کنفرانس بن، دیگر سازمانهای سیاسی- نظامی هم خلع تشکیلات نظامی شدند و چهرههای مطرح آنها در بازیهای سیاسی و انتخاباتی نقش ایفا کردند. اما به نظر میرسد که صلح مورد نظر حکمتیار و شاید برخی از رهبران طالبان این است که گروه طالبان حتا در صورت امضای یک توافق صلح با کابل هم، تشکیلات نظامی خود را حفظ کنند و بخشی از قلمرو افغانستان را در کنترول داشته باشند.
با این همه، روز گذشته وزارت دفاع اعلام کرد که طرح ایجاد ارتش محلی را ترتیب کرده و در حال حاضر کار روی تشکیلات آن جریان دارد. این طرح بار نخست از سوی پنتاگون به وزارت دفاع پیشنهاد شد تا تامین امنیت هر منطقه به باشندهگان آن سپرده شود.
باید گفت نزدیکی میان خواست رهبر حزب اسلامی و طرح ایجاد ارتش محلی حکومت وجود دارد و انتظار میرود، ارگ منافع ملی را در نظر گرفته نسبت به پیشنهاد آقای حکمتیار با در نظر داشت خواستهای جوانب دیگر سیاسی در کشور عمل کند و اگر نه اتفاق وحشت ناک سال ۱۹۸۹ رقم خواهد خورد.
اختر سهیل