اسلامآباد واشنگتن و کابل را دور میزند
سوال اصلی این است که چرا همهچیز یک شبه تغییر میکند؟ چرا یک روز پاکستان دشمنی عنوان میشود که جنگی مخفی علیه کابل به راه انداخته است و روز دیگر از نخستوزیر همین کشور برای سفر به کابل دعوت میشود؟
دیر زمانی است که دولتمردان و حلقات سیاسی پاکستان را در بیثبات ساختن افغانستان متهم میکنند و اما طرف مقابل که پاکستان باشد، همواره با ادبیات تشریفاتی خود را حامی آبادانی کابل عنوان میکند. بحث حمایت پاکستان از شبکههای تروریستی حرف تازه نیست و سالهاست که از آدرس کابل مطرح می شود.
جنگ و صلح و نقش پاکستان برای پایان جنگ در افغانستان یکبار دیگر این روزها گفتمان غالب در سیاست افغانستان است. تا زمانی که پاکستان زیر فشار ایالات متحده امریکا قرار نگیرد، اسلامآباد حاضر نیست در قبال افغانستان رویکردش را عوض کند. برخی از آگاهان سیاسی در کابل به این باورند که پاکستان تلاش دارد بدون هیچفشار سیاسی واشنگتن و کابل را فریب دهد.
در راهبرد تازه ایالات متحده امریکا برای افغانستان، هیچ تاکید نشده است تا اسلامآباد زیر فشار سیاسی قرار بگیرد و دست از پناهدادن به هراسافگنان در خاک خود بکشد. محمد اشرف غنی روز گذشته نخست وزیر پاکستان را به مذاکرات مستقیم دعوت کرده و در دیدار با ناصر جنجوعه مشاور امنیت ملی پاکستان در ارگ، از نخست وزیر پاکستان به منظور آغاز مذاکرات دولت با دولت، برای سفر به کابل دعوت کرد.
امریکا به عنوان بزرگترین حامی حکومت افغانستان که ۱۷ سال است در جنگ افغانستان هزینه میهد، میبایست برای شکست استراتژیک طالبان و دیگر گروههای تروریستی، خط فشار بر پاکستان را قوت بخشد. پاکستان عقبه استراتژیک طالبان و دیگر گروههای تروریستی است. همه گروههای تروریستی ضد امریکا در آن کشور پناهگاه دارند و کل قلمرو پاکستان در اختیارشان است. سیاست حمایت از ترور در پاکستان چنان پرطرفدار است که حتا دستگاه قضایی آن کشور، نمیتواند از آن فاصله بگیرد.
شبکه تروریستی حقانی هم به بسیار صراحت در پاکستان، متحد طبیعی و استراتژیک آن کشور خوانده میشود. برخی از رهبران نظامی پاکستان سران این شبکه را پاکستانیتر از خودشان معرفی میکنند. بنا بر این برای شکست استراتژیک طالبان و دیگر گروههای تروریستی، لازم است که ایالات متحده به پاکستان فشار اعمال کند.
امریکا، سازمان ملل متحد و کشورهای غربی، فکر میکنند که جنگ افغانستان در نهایت باید با یک توافق سیاسی میان حکومت افغانستان و طالبان به پایان برسد. آنان به توافقی شبیه به متارکه حکمتیار با کابل میاندیشند که براساس آن، شبهنظامیان گروه حکمتیار از جنگ دست کشیدند و به فعالیتهای سیاسی روی آوردند. اما این هدف هم تا زمانی تحقق نخواهد یافت که گروههایی مثل طالبان از حمایت استراتژیک پاکستان برخوردار باشند. تا زمانی که قلمرو، منابع و امکانات پاکستان در اختیار طالبان باشد، این گروه، دلیلی نمیبیند که با حکومت افغانستان صلح کند.
امریکا و جامعه جهانی نباید اجازه بدهند که به رغم قربانیهای کشورهای عضو ناتو، پاکستان همچنان پناهگاه امن گروههای تروریستی باشد و ارتش این کشور، از گروههای تروریستی ابزار رسیدن به اهداف سیاست خارجی و امنیتیاش بسازد.
رییس جمهور غنی پیش از این گفته بود که تا عوامل انفجارهای تروریستی کابل که در پاکستان زندهگی میکنند از آن کشور اخراج نشوند، با مقامهای پاکستانی گفتوگو نخواهد کرد، اما پس از نشست پروسه کابل شاهد تغییر آرام و بی سروصدای سیاست افغانستان در قبال پاکستان هستیم. گفتگوهای علنی و مخفی کابل و اسلامآباد بهتر شده است. همانطوری که در بالا آمد، دیگر کابل روی روابط ارتش پاکستان و طالبان صحبت نمیکند و پاکستان هم از طرح صلح کابل استقبال کرده است. اما سوال اصلی این است که چرا همهچیز یک شبه تغییر میکند؟ چرا یک روز پاکستان دشمنی عنوان میشود که جنگی مخفی علیه کابل به راه انداخته است و روز دیگر از نخستوزیر همین کشور برای سفر به کابل دعوت میشود؟
این فکتها نشاندهنده آن است که پاکستان به سیاست امنیتی هندمحور در قبال افغانستان ادامه میدهد. حکومت وحدت ملی باید توضیح بدهد که به چه دلیل اینقدر روابط با پاکستان را گرم کرده است و حتا حاضر است که از نخست وزیر پاکستان پذیرایی کند؟ مردم افغانستان میخواهند که حکومت همهچیز را به اطلاع آنان برساند.
اختر سهیل_ خبرگزاری دید کابل