سختافزارها و نرم افزارهای ارتباطی نظام رسانهای افغانستان
بیشتر رسانههای کشور باتوجه به حمایت مالی که دارند، توانستهاند تاحدی در عرصه سختافزارها قناعت مخاطب را حاصل کنند، اما جای خالی نرمافزارها در این میان هنوز بهصورت آشکار دیده میشود.
رسانههای جمعی از منابع و مجراهای مهم تشکیل دادههای فکری و فرهنگی بشر بهشمار میرود. تمرکز رسانهها بر رویدادها باعث شده است که بعضی اتفاقات بهعنوان خبر مطرح شود و آنهایی که از دوربینها پنهان میماند و نوشته نمیشود، هرچند که خیلی مهم باشد، خبر نیست و کمتر اهمیتگذاری میشود.
در این میان، آنعده از رسانهها که از دو نیروی خیلی مهم ارتباطی – سختافزار و نرمافزارهای ارتباطی – بهتر و کاملتر برخوردارند، نقش و تاثیر عمیقتر و گستردهتر در راستای پالیسیهای نشراتی شان دارند. در واقع، هر رسانهای که از این دو فاکتور مهم برخوردار باشد، میتواند در راستای تشکیل، ترغیب و یا سازماندهی حوزه عمومی مطمئنتر عمل کند.
اگر اندیشه «مارشال مک لوهان» را که «رسانه، پیام است» بپذیریم؛ محتوای رسانه در صورتی میتواند درست اشاعه شود که رسانه مورد نظر، دارای ظرفیت بالفعل و بالقوه مناسب جهت انجام این عمل باشد.
اما باید کارکرد عملی و جایگاه این دو نقطه قوت را تفکیک کرد، چرا که سختافزارها حاملان مادی پیامها نظیر: ماهوارهها، تجهیزات فرستنده و گیرنده و سایر ابزارهای تکنیکی نشر و پخش و نرمافزارها مهارتهای فنی و روشهای بهرهوری از سختافزارها را دربر میگیرد که میتوان از: برنامه، محتوا، مهارتهای انسانی، سواد رسانهای و… یاد کرد.
با این تحلیل، لزوم توجه به این دو مولفه تاثیرگذار و محوری در میان کارورزان رسانهای افغانستان، از اهمیت خاص برخوردار است. کارکنان و سیاستگذاران رسانهای افغانستان، چه در سطح کلان و خرد باید باتوجه به نیازمندیها، شرایط مالی، اهداف نشراتی، نوع مخاطب و رقابتهای بزرگ ملی و بینالمللی که در این عرصه وجود دارد، ظرفیتسازی روی سختافزارها و نرمافزارهای رسانهای تمرکز و آنرا اولویتبندی کنند.
در سطح کلی، بازخورد پیامهای وسایل ارتباط جمعی در افغانستان نشان میدهد که بیشتر رسانههای کشور باتوجه به حمایت مالی که دارند، توانستهاند تاحدی در عرصه سختافزارها قناعت مخاطب را حاصل کنند، اما جای خالی نرمافزارها در این میان هنوز بهصورت آشکار دیده میشود. به بیان دیگر، ظرفیتهای تکنیکی بعضی رسانههای افغانستان باتوجه به تجربه و وضعیتی که کشور از لحاظ رسانهای دارد، قابل ستایش است، اما در عرصه نیروی بشری باسواد و فنی که استفاده مطلوبی از این ابزارها بهعمل آورند، هنوزهم با مشکلاتی روبهرو هستیم.
استخدام افراد حرفهای، شایسته و مستقل که فعالیت ارتباطی از طریق رسانهها را جز زندگی شان میدانند و کار رسانهای از فعالیتهای همیشگی شان بهشمار میرود، در این راستا نیاز جدی است و بالعکس، توجه به مصئونیت جانی، شغلی و دورنمایی فعالیتهای روزنامهنگاران نیز بههمین اندازه از اهمیت بلندی برخوردار است.
سیدعبدالبصیر مصباح- استاد دانشگاه بغلان و پژوهشگر ارتباطات