چرا برخی ولایتها نامزد انتخاباتی ندارد؟
تقابل میان مردم بیقدرت و مخالفان مسلح قدرتمند باعث شده است که در برخی مناطق، شهروندان زندگی را بر کرسی و رای ترجیح دهند، چرا که رفتن به پای صندوقهای رای و یا ثبت نام کردن ریسک بزرگی میخواهد که احتمال مرگ در آن نیز وجود دارد
در هیاهوی انتخابات مجلس و شوراهای ولسوالی، آنچه که بیش از همه توجه را جلب میکند؛ حضور پر رنگ نامزدان جوان در این پروسه است. اما در میان این جمعیت پررنگ، در برخی ولایتها هیچ رنگی دیده نمیشود. گزارشها حاکی از این است که تاکنون هیچکس در ولایات جوزجان، تخار، غزنی، کاپیسا و کندز برای انتخابات نامزد نکرده است. این خبر، جدی و قابل تامل است و به نظر میرسد که عوامل سیاسی، امنیتی و اجتماعی آن برجستهتر از سایر عوامل باشد.
تخار، غزنی و کندز از مناطق خیلی ناامن کشور بهحساب میروند. در برخی جغرافیای این ولایتها عملاً طالبان نقش دارند و باعث عدم حضور عموم در پروسه ثبت نام انتخاباتی میشوند. این ناامنیها ریشههای دیرینه و سیاسی دارند. جنگ کندز و ناامنیهای غزنی از عوامل مهم آن بهشمار میرود.
تقابل میان مردم بیقدرت و مخالفان مسلح قدرتمند باعث شده است که در برخی مناطق، شهروندان زندگی را بر کرسی و رای ترجیح دهند، چرا که رفتن به پای صندوقهای رای و یا ثبت نام کردن ریسک بزرگی میخواهد که احتمال مرگ در آن نیز وجود دارد. از لحاظ سیاسی، این مسئله باعث میشود که انتخابات در کشور بدنام شود. بزرگترین پروسه ملی و دموکراتیک، نتواند پاسخگوی مشکل مردم افغانستان باشد. این موضوع باعث تغییر در دیدگاهها و احتمال دگرگونیهای دیگر در سطح کلان خواهد شد.
عوامل اجتماعی عدم اشتراک در پروسههای انتخاباتی، به بیباوریهای شهروندان نسبت به برآیند این فرایند به تجربههای تلخ گذشته آنان بر میگردد. انتخابات در چند دور گذشته بدنام، بدنتیجه و مملو از تقلب بود. ادعاهای زیادی مطرح شد و رسیدگی کمتری به ادعاها صورت گرفت. گزارشهایی هنوز وجود دارد که انتخابات با تقلب همراه بوده است و رای مردم به بازی گرفته شد. این موارد باعث شده است که شهروندان برخی ولایتها، به انتخابات پیشرو نیز اعتماد نکنند. تنها راه نجات از تقلب و یا صیانت از رای شانرا، عدم اشتراک در این پروسه تشخیص دادهاند.
با وجود چنین مولفهها، به این نتیجه میرسیم که سه عامل بسیار جدی و خطرناک بهعنوان عناصر بازدارنده در فرایند شکلگیری بینقص انتخابات افغانستان وجود دارد. این سه فاکتور مهم را نمیتوان نادیده گرفت و از کنار آن بهسادگی گذشت. هرچند حکومت افغاستان به دلیل عدم رسیدگی به وعدههایش کمتر مورد اعتماد است، اما اهمیت و حساسیت موضوع ایجاب میکند که دولت و نهادهای ناظر جهت تامین اعتماد عمومی باید دست به کار شوند. دکترین و تئوریسنهای انتخاباتی کشور باید روی این موضوع تمرکز کنند و در راستای تضعیف عوامل نامبرده همراه با مقامهای مسئول امنیتی و سیاسی کشور اقدام کنند، در غیر آن، انتخابات پیشرو بدتر از انتخابات چند دوره گذشته خواهد بود. اگر این دور باطل دوباره تکرار شود، افغانستان در عرصه مشق مردمسالاری و تطبیق پروسه انتخابات، از ناکامترین کشورها خواهد بود.
سیدعبدالبصیر مصباح، استاد دانشگاه بغلان