انقلاب اسلامی ایران در آستانه چهل سالگی توانسته به جریانی تاثیر گذار در سطح منطقه و جهان مبدل شود و اکنون پس از قرنها سکوت در جهان اسلام، الگویی است برای مبارزان اسلامی در خاورمیانه و بسا نقاط جهان و همواره این مبارزات را جهت داده است.
داکتر دانش بختیاری-کابل
انقلاب اسلامی ایران به دلیل اسلامی بودن، استوار بودن بر اعتقادات، ایمان و مهمتر از همه ورود عالمان دین در عرصه مستقیم اداره وسیاست جامعه؛ از بحث برانگیزترین پدیدههای سیاسی معاصر جهان محسوب میشود.
لذا از ابتدی تاسیس تا امروز، سرخط تمام رسانههای بینالمللی را به خود اختصاص داده است.
بنده از اوایل نوجوانی وارد عرصه مبارزات استقلالطلبانه ملی-اسلامی شدم و از برکت جهاد و عنایت خاص استاد شهید پروفیسر برهانالدین ربانی، از امتیاز تحصیل در جمهوری اسلامی ایران بهرهمند شده در سفره پرفیض علم و اندیشه قرار گرفتهام.
حال میخواهم این پدیدههای سیاسی، اعتقادی و اجتماعی را در محضر شما اساتید، دانشجویان و اصحاب رسانه و مطبوعات در مرکز خبرگزاری دید مورد نقد و بررسی اکادمیک قرار دهم.
قبل از تعریف انقلاب و چگونگی شکلگیری آن، باید به تعاریف مختصر و مفید از کودتا، جنبش و نهضتهای اجتماعی داشته باشیم.
کودتا: اقدام بر اندازانه به منظور تغییر ویا حذف رژیم، فرد یا کابینه یک نظام سیاسی حاکم است که به وسیله فشار و اقدام نظامی، سیاسی و یا رسانهای شکل میگیرد. در صورت پیروزی کودتاگران که منجر به تغییر رژیم و حاکم سیاسی کشور میشود، بقیه نهادهای اجتماعی وارزشهای جامعه به جای خود باقی میماند.
جنبشهای اجتماعی: حرکت سازمان یافته با تکیه بر اعتقادات و باورمندیهای جامعه است که در زمان معین برای هدفی خاص در جامعه شکل میگیرد. نهضت برعکس جنبش، یک حرکت بلندمدت فکری و اقتصادی است که باتکیه برایٔدلوژی، به دنبال تغییر و تحول در ساختار سیاسی و اندیشه پیروان یک مکتب شکل میگیرد. مانند نهضت آزادیبخش فلسطین که هم به دنبال تغییر ساختار جغرافیای سیاسی است و هم به دنبال بسیج افکار جهان اسلام در حمایت از اعتقادات اسلامی شان در سرزمین بیتالمقدس که اولین قبلهگاه مسلمانان بوده است.
انقلاب چیست و چگونه شکل میگیرد؟
جامعه شناسان بر این باورند که جنبشهای اجتماعی بستر تحولات اجتماعی را شکل میدهد.
جنبشهای اجتماعی به دلیل سازمان یافتگی و هدفمند بودن، همواره تهدیدی بر نظامهای حاکم تلقی میشود.
هرگاه نظام حاکم بر خواستهای جنبشگران تن دهد در آن صورت نظام سیاسی منجر به اصلاحات میشود و اگر بر خواستهای مردم اعتنا نگردد و صرفاً به دنبال تطمیع رهبران جنبش و تهدید جامعه یا سایر حرکتهای نمادین اقدام کنند در آن صورت جامعه به قهر و خشونت پناه آورده و زمینه انقلاب فراهم میشود.
هانتینگتون مولف کتاب « سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی» بر این باور است که انقلاب محصول جوامع در حال گذار است؛ لذا در کشورهای توسعهیافته انقلاب شکل نمیگیرد. چرا که نظامهای سیاسی در کشورهای توسعهیافته به دلیل مردمی و کارا بودن، میتواند بین مطالبات اجتماعی و توسعه سیاسی در کشور تعادل ایجاد کنند. اما در کشورهای غیر توسعهیافته و در حال گذار، به دلیل آن که نظامهای سیاسی نمیتوانند بین مطالبات اجتماعی و توسعه سیاسی تعادل ایجاد کند، لذا اعتراضات به شورشها و شورشها به جنبشها و سپس به انقلاب و سرنگونی نظام حاکم میانجامد.
هانتینگتون معتقد است، دمکراسی در جوامع غیر توسعهیافته محقق نمیشود چرا که حاکمان سیاسی شان غیر دمکرات و نظامهای سیاسی شان توانمندی و قدرت پاسخگویی مطالبات اجتماعی را ندارد و به همین دلیل است که حاکمان سیاسی در جوامع غیر توسعهیافته، علیرغم شعارها و باورمندیهای دمکراتیک، زمانی که به قدرت سیاسی دست پیدا میکنند به خاطر حفظ قدرت و منافع شان به شدت غیر دمکرات شده و در چالش بین سنت و مدرنیزم در یک حرکت ارتجاعی به سنتهای غلط جامعه متوسل میشوند.
مارکسیستها بر این باورند: انقلاب در صورتی تحقق پیدا میکند که شرایط عینی و شرایط ذهنی یک جا فراهم شود
شرایط عینی انقلاب: موجودیت عواملی مانند بحرانهای سیاسی، اقتصادی و تشدید بیچارگی اکثریت خاموش در یک جامعه است.
شرایط ذهنی انقلاب: موجودیت عواملی مانند ایدئولوژی، اعتقاد، رشد آگاهی جامعه و رهبری خردمند در یک جامعه میباشد.
مارکسیستها بر این باورند که انقلاب در صورتی در یک جامعه تحقق پیدا میکند که شرایط عینی با بسیج تودههای مردمی علیه نظام فاسد به وسیله رهبری خردمندانه برسرنگونی قهر آمیز آن بینجامد.
لنین معتقد بود: حکومتهای فاسد هیچگاه حتی در بدترین دوره بحران و بیچارگی مردم و کشور اگر سقوط داده نشود از قدرت کنار نخواهد رفت.
عوامل انقلاب اسلامی ایران:
انقلاب ایران محصول تلاشهای مبارزاتی جریانات همانند:
۱: روحانیون انقلابی به رهبری خردمندانه و کاریزماتیک امام خمینی بود.
وی توانست با روحیه کاریزمای خود تمام اقشار مردم را مقهور معنویت خویش سازد.
۲: جوانان معترض نسبت به وضع موجود پیرو دیدگاههای داکتر علی شریعتی که به دنبال تلفیق بین روح اعتقادی و خدامداری با اصول مبارزاتی و ضد امپریالیزم نظام سرمایداری بودند. بدینوسیله نسل جوان را در مبارزه علیه شاه ذهنیت میدادند.
۳: کمونستهای چپ و حزب توده به هدف همگرایی با اتحاد جماهیر شوروی سابق.
۴: لیبرالها مانند نهضت آزادی با داشتن اشخاصی مانند مهندس مهدی بازرگان که با تکیه و تاکید بر سوابق تمدنی ایران و اقتصاد نفتی و جغرافیایی آن علیه استبداد و وابستگی مطلق شاه مبارزه میکردند.
۵: هیئتهای مذهبی، مساجد و طبقه تجار و بازاریان که محور اصلی تجارت ایران را تشکیل میدادند، بنا به سنتی بودن روحیه اعتقادات، در کنار روحانیون انقلابی از عوامل عمده انقلاب تلقی میشدند.
دو علت دیگر مضاف بر عوامل فوق، روحیه مبارزاتی انقلابیون را علیه شاه تشدید بخشید
۱: افزایش قیمت نفت، چرا که نفت در خاورمیانه همواره مبنای سیاست را تشکیل میدهد. شاه با ایجاد یک پلان استراتژیک با استفاده از سود حاصله از نفت، میخواست زیر بناهای اقتصادی و نظامی ایران را تقویت و به دنبال دسترسی بر انرژی هستهای بود که پایگاه هستهای بوشهر نمونه آن تلقی میشود. چنانچه همین روش در حال حاضر در قبال عربستان سعودی اعمال میگردد.
مقامات سیاسی و امنیتی امریکا بر این باور بودند که با موجودیت لیبرالهایی همانند بازرگان، قطب زاده، بنی صدر و حسن آیت….. در کنار امام خمینی و عدم آشنایی و توانمندی روحانیون به سیاست و اداره کشور به راحتی میتوانند انقلاب را به نفع خود شان مصادره کنند. چنانچه در اولین جلساتی که خط مشی انقلاب تعیین میشد، یکی از لیبرالها به نام حسن آیت که تحصیل کرده انگلیس بود، طرح ولایت فقیه را با توجه به کتاب « حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» امام خمینی در جلسه پیشنهاد داد.
۱: امام خمینی و روحانیون انقلابی ایران بر این باور بودند که جهان اسلام و امت اسلامی منتظر یک فریاد و یک محور مبارزاتی علیه عملکرد خصمانه مارکسیزم و لیبرالیزم علیه اسلام است و خواستار استقلال جهان اسلام بودند. لذا در شروع مبارزات انقلابی شان به دنبال حمایت جهان اسلام بودند؛ چرا که جنبشهای صد سال اخیر اسلام نتوانست به نظام سیاسی مبدل شود. حاکمان جور و ظلم به راحتی با تطمیع رهبران جنبشها و تهدید هواداران شان، آنها را قلع و قمع کردند.
عوامل فوق باعث شد که در ۲۲ بهمن( دلو۱۳۵۷ خورشیدی ) انقلاب به رهبری امام خمینی به پیروزی برسد و در ۱۲ فروردین(حمل) طی یک رفراندم ملی با ۹۸ درصد آرا نظام سیاسی کشور ایران تحت نام جمهوری اسلامی جایگزین نظام شاهنشاهی گردید.
امام خمینی که در ابتدای پیروزی انقلاب طرفدار مسئولیتپذیری اجرایی روحانیون نبود، لذا چهرههای لیبرال همانند مهندس مهدی بازرگان نخستین رییس حکومت موقت مسئولیت را به عهده گرفت و سپس در نخستین انتخابات ریاست جمهوری چهره غیر روحانی ابوالحسن بنیصدر با کسب آرای مردم به مقام ریاست جمهوری تکیه زد.
رقابت شدید جریانات و احزاب سیاسی در اوایل پیروزی و دخالت نیروهای امنیتی امریکا از درون سفارت اوضاع سیاسی و امنیتی کشور را به شدت زیر سوال قرار برد.
جوانان و روحانیون انقلابی به منظور حفظ نظام نوپا و جلوگیری از آشفتگی سیاسی و امنیتی کشور وارد عمل شدند و به تسخیر سفارت امریکا در تهران پرداختند.
مقامات امریکا به خاطر حفظ اقتدار و حیثیت حاکمیت جهانیشان برای نجات امریکاییهایی که در اسارت دانشجویان پیرو خط امام خمینی در تهران بودند.
دو اقدام عملی را در دست اجرا قرار دادند.
یکی کودتای «نوژه» با استفاده از نیروهای نظامی ارتش با گرایش لیبرال سلطنتی و چهرههای سکولار. و دیگری حمله و تهاجم نظامی طیارات امریکایی در صحرای طبس و هجوم کماندوهای امریکا در سفارت امریکا.
شکست این دو اقدام نظامی امریکا در قبال انقلاب اسلامی باعث شد که مقامات امنیتی امریکا به دو اقدام دیگر علیه انقلاب متوسل شوند.
یکی تشدید ناامنیهای خیابانی همانند انفجار و ترور در سطح شهرها و دیگری تحریک و تشویق صدام حسین رییس جمهور وقت عراق به اعلان جنگ و تجاوز به جغرافیای ایران.
حضور روحانیون و جوانان انقلابی در خطوط مقدم جبهات جنگ علیه تجاوز عراق عامل شکلگیری و سازمان یافتگی نهادهای انقلابی شد از جمله نهاد جدید به نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی شکل گرفت.
در این مرحله احزاب و جریانات سیاسی سکولاریستی و مارکسیستی که در دفاع از خاک شان در مقابل تجاوز صدام حسین عقب نشستند به دو بخش تقسیم شدند.
یک بخش آنها اقدام به فرار به کشورهای غربی نمودند چنان چه ابوالحسن بنی صدر رییس جمهور وقت ایران مخفیانه از کشور فرار کرد و یک بخش دیگر به اقدامات مسلحانه علیه انقلاب در داخل شهرها و خیابانها پرداختند تا بدینوسیله شهرها را ناامن و انقلابیون را بیروحیه و جبهات جنگ را در مقابل تجاوز صدام به شکست نظامی وا دارند.
اما موفقیت و پیروزیهای نهادهای انقلابی چون سپاه پاسداران در جبهات جنگ باعث تصفیه درونی و تحکیم روحیه ملی در جامعه اسلامی ایران شد. مخالفان مسلح انقلاب اسلامی که در سطح شهرها و جبهات هیچ جای را در ایران برای خود امن نمیدیدند در یک اقدام سازمان یافته، با جلب حمایتهای خارجی در سرزمین عراق به کمک صدام حسین علیه هموطنان خویش قرار گرفتند. به همین دلیل در افکار عموم بنام «منافقین» مشهور شدهاند.
جنگ عراق علیه ایران ۸ سال طول کشید و در نتیجه آن، سازمان ملل با متجاوز خواندن صدام، ایران را به پذیرش قطعنامه صلح ۵۹۸ واداشت.
انقلاب اسلامی که بعد از ختم جنگ به یک اقتدار و توانمندی بالا دست یافته بود، در یک چرخش انقلابی از فضای نظامی به بازسازی و نو سازی کشور پرداخت. در این مرحله نیروهای انقلابی با استفاده از تجارب جنگ نقش چشمگیر در توسعه کشور ایفا نمود که دستاوردهای بزرگ ملی و انرژی هستهای نمونههای بارز آن تلقی میشود.
چرا که مقامات جمهوری اسلامی ایران طی ۸ سال تقابل با جهان متوجه شدند که واقعیت روابط بینالمللی مبتنی بر ۴ اصل عمده: ۱-تسلیم ۲-تهدید ۳-تقابل ۴-تعامل است و تعامل بادنیا زمانی به دست میآید که یک کشور از توانمندی اقتصادی-نظامی بهرهمند گردد.
لذا مسئولان ایران با اطمینان از توانمندی اقتصادی و قدرت بازدارندگی نظامی به تقویت سازمان سیاسی خویش پرداخته و به منظور تعامل با جهان توافق برجام را امضا کرد.
با فسخ «برجام» به وسیله ترامپ رییس جمهور امریکا، ایرانیها با استفاده از ظرفیت بالای دیپلماسی خود توانستند تمام مظلومیت و اجحاف حقوقی را که در گذشته علیه ملت ایران به وسیله دشمنان و مخالفین آن صورت گرفته بود در افکار عموم جهان تثبیت نموده و رقبای سیاسی منطقهای خود را در انزوای کامل قرار دهند.
انقلاب اسلامی ایران در آستانه چهل سالگی توانسته به جریانی تاثیر گذار در سطح منطقه و جهان مبدل شود و اکنون پس از قرنها سکوت در جهان اسلام، الگویی است برای مبارزان اسلامی در خاورمیانه و بسا نقاط جهان و همواره این مبارزات را جهت داده است.