اسلایدشوافغانستانتحلیلخبرسیاست

نشست ویانای پنجم؛ تقلای بازنده‌ها

نویسنده: حفیظ‌الله رجبی – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: موفقیت نیروهای مخالف طالبان که در قالب نشست ویانا جمع شده‌اند از آنجایی نزدیک به صفر است که برخلاف آنچه ادعا می‌کنند، روی هیچ نقطه‌ای اجماع نظر ندارند و بدون نقشه راه می‌باشند؛ از سویی هم نیروهای مخالف طالبان که خود را مدعی تهیه نقشه راه مشترک برای افغانستان را دارند، از کدام مردم مشروعیت گرفته‌اند؟

نشست ویانای پنجم؛ تقلای بازنده‌ها

پنجمین دور از سلسله نشست‌های نیروهای مخالف طالبان موسوم به نشست ویانا روز گذشته در پایتخت اتریش آغاز شد.
به گزارش رسانه‌ها، در این نشست دو روزه بیش از صد چهره سیاسی و مدنی حضور به هم رسانده‌اند. تدوین یک نقشه سیاسی برای آینده افغانستان هدف اصلی این نشست بیان شده است.

این درحالی‌ست که نشست ویانای پنجم نیز همانند دوره‌های قبلی، نمایش سیاسی بیش نیست و «عدم اجماع سیاسی، پر رنگ بودن قومیت، عدم استقلال و ماهیت نظامی داشتن ستون اصلی» درصد موفقیت نشست را به صورت قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌دهد.
براساس تجربیات تاریخی، انتقال قدرت در افغانستان همواره با جنگ و خشونت همراه بوده است و دلیل اصلی آن نیز عدم تفاهم سیاسی رهبر نماهای قدرت طلب بوده‌اند؛ این مسأله در مورد نحوه تشکیل گروه‌های اصلی مخالفان طالبان شاید بیشتر از موارد تحربه شده دیگر صدق کند.

با سقوط حکومت جمهوری پیشین و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان در سال دو هزار و بیست و یک میلادی، یکی از اتفاقات مهمی که افتاد، شکسته‌شدن جزایر قدرت بود، جزایر قدرتی که توسط رهبرنماهای فاسد و برای فرونشاندن عطششان برای زر و زور ایجاد شده بود و مانع از اتحاد و همدلی میان تمام مردم افغانستان می‌شد و هرگونه دادخواهی برای عدالت و حقوق مردم می‌بایست از کانال قومی پیگیری می‌گردید.

به عبارت ساده با سقوط جمهوری پیشین، جامعه از وجود رهبرنماهای فاسد پاک شد و مردم احساس کردند از زیر یوغ رهبرنماهای تشنه قدرت رها شده‌اند.
درست در چنین فضایی بود که چهره‌های غرق در فساد نظام پیشین که اینک زر و زور خود را از دست رفته دیده بودند، به دور یک چهره جوان که سیاست را به دور از افغانستان و از روی کتاب آموخته بود و شهرت را از پدر به ارث برده است، جمع شوند.

از طرفی؛ موفقیت نیروهای مخالف طالبان که در قالب نشست ویانا جمع شده‌اند از آنجایی نزدیک به صفر است که برخلاف آنچه ادعا می‌کنند، روی هیچ نقطه‌ای اجماع نظر ندارند و بدون نقشه راه می‌باشند؛ از سویی هم نیروهای مخالف طالبان که خود را مدعی تهیه نقشه راه مشترک برای افغانستان را دارند، از کدام مردم مشروعیت گرفته‌اند؟
چالش دیگر نشست ویانا، پر رنگ بودن قومیت در ستون اصلی آن یعنی جبهه مقاومت‌ملی می باشد؛ بسیاری از مهره های اصلی جبهه مقاومت ملی را تاجیک‌های تندرو تشکیل می‌دهند و براساس نوع تفکری که دارند به سختی می توانند در قدرت با اقوام دیگر سهیم شوند.

این مسأله در مورد کنفرانس بن در سال دو هزار و یک میلادی نیز به وضوح تجربه شد جائیکه رهبران قومی قدرت طلب، فرصت پیش آمده را مدیون تلاش‌ها و مبارزات خود می‌دانستند در حالیکه همه چیز از سوی آمریکا و غرب اداره می‌شد.
مسأله سوم، ماهیت نظامی جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی به عنوان بدنه اصلی نشست ویانا می‌باشد؛ براساس تجربه‌های تلخ تاریخی گزینه نظامی، هیچگاه راه حل درستی در افغانستان نبوده و نیست.
و در نهایت وابستگی و عدم استقلال، چالش کلان دیگر نشست ویانا می‌باشد؛ آمریکا و غرب استعمارگر، همواره برای حفظ بقای حضور خود در یک کشور، از چندین گزینه متضاد به صورت همزمان علیه همدیگر استفاده کرده‌اند. این نکته در مورد نیروهای مخالف طالبان نیز صدق می‌کند و با توجه به اوضاع کنونی، این نیروها ابزاری برای سرگرمی، بیش نیستند.
تنها چیزی که سبب دلگرمی نیروهای مخالف طالبان در نشست ویانا شده حضور و چراغ سبز نشان دادن برخی سیاسیون خارجی است که آن هم موقتی‌ست؛ نشست ویانا با این ترکیب هیچگاه هدف جامعه جهانی برای کمک به افغانستان نیست!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا