یکی از مباحث محوری در فهم تحولات معاصر جهان اسلام، رابطه میان آموزههای حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ظهور جریانهای افراطی و تکفیری است. این جریانها که در دهههای اخیر با توسل به خشونت، ترور و تحریف مفاهیم دینی، فعالیت کرده و میکنند، در بسیاری از موارد، مدعی هستند که عمل شان برگرفته از سنت پیامبر است. تحلیل علمی و تاریخی این ادعا نشان میدهد که اصول و رفتارهای این گروهها با سنت، اخلاق و سیره حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم در تضاد کامل است.

حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم در طول زندگی خود همواره بر اخلاق، مدارا، عدالت و همزیستی مسالمتآمیز تأکید داشتند. قرآن و احادیث معتبر، ایشان را الگویی برای حفظ جان، مال و حیثیت افراد معرفی میکنند و از تجاوز به حقوق دیگران و افراط در قضاوت منع کردهاند. در مدینه، حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم با قبایل گوناگون و اقلیتهای دینی متعدد، از جمله یهودیان و مسیحیان، قراردادهایی منعقد کردند که نشاندهنده احترام به تفاوتها و ضرورت همزیستی مسالمتآمیز است. در سیره ایشان، خشونت تنها در شرایط دفاع مشروع و برای حفظ امنیت جامعه مشروعیت دارد و هرگونه تجاوز یا اهانت به غیرنظامیان شدیداً ممنوع اعلام شده است.
جریانهای تکفیری اما آموزههای پیامبر را به صورت گزینشی و تحریفشده تفسیر میکنند. آنان با استفاده از تئوریهای خشونت و تفسیری محدود و قشری از احکام جهاد، افراد و گروههایی را که با عقایدشان همسو نیستند، تکفیر میکنند و مشروعیت قتل و تجاوز به مال و جان آنان را مُجاز و مُباح میشمارند. این رفتار نه تنها با اصول عدالت، مدارا و اخلاق پیامبر مطابقت ندارد، بلکه با قرآن کریم و آموزههای آسمانی نیز ناسازگار است. به عنوان مثال، پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم در پیماننامههای صلح مدینه به صراحت حقوق اقلیتها را تضمین کرد و از تعرض به آنها جلوگیری فرمود، در حالی که جریانهای افراطی بدون هیچ مبنای قانونی یا اخلاقی، دیگران را هدف خشونت قرار میدهند.
تحلیل تاریخی نشان میدهد که افراطگرایی و تکفیر در جهان اسلام محصول عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. ضعف حکومتها، بحرانهای هویتی، جنگها و مداخلات خارجی زمینه رشد این جریانها را فراهم کرده است. این جریانها با تحریف آموزههای دینی، مشروعیت فریبندهای برای اعمال خشونتآمیز خود ایجاد میکنند، اما این مشروعیت تنها بر مبنای تفسیرهای نادرست و گزینشی از سنت پیامبر است و هیچ قرینه تاریخی یا حدیثی معتبر آن را تأیید نمیکند.
از دیگر ویژگیهای برجسته سیره پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم که بهروشنی در تضاد با افراطگرایی قرار دارد، روحیه رحمت، بردباری و اهتمام به اصلاح اجتماعی است. آن حضرت در برابر دشمنان مکه، با وجود سالها ظلم و آزار به ساحت مقدس ایشان، با صبر و حکمت وارد مدینه گردید و در جهت مصالح عمومی و پاسداشت وحدت جامعه اسلامی کوشید.
آموزههای ایشان بر هدایت به جای اجبار، نصیحت به جای خشونت و اصلاح به جای تنبیه افراطی تأکید دارد. جریانهای تکفیری اما این اصول را نادیده میگیرند و از ابزار خشونت برای اعمال اراده خود بهره میبرند، در حالی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم با هرگونه تجاوز به حقوق انسانی مخالف بود.
از منظر علمی، بررسی تطبیقی میان سیره پیامبر و رفتارهای جریانهای تکفیری نشان میدهد که این گروهها نه تنها آموزههای اخلاقی و قانونی اسلام را تحریف کردهاند، بلکه جامعه مسلمانان را نیز با بحران هویتی و امنیتی مواجه ساختهاند. روش پیامبر اسلام، مبتنی بر تدبیر، مشورت، عدالت و احترام به تفاوتها بود؛ در حالی که رویکرد افراطی و تکفیری بر تحمیل عقیده، خشونت و حذف مخالفان مبتنی است.
در نهایت، روشن است که جریانهای افراطی و تکفیری، برخلاف ادعای خود، نه تنها ادامهدهنده سنت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیستند، بلکه تحریفکننده آن هستند. شناخت دقیق سیره پیامبر و آموزههای قرآن کریم میتواند راهی برای مقابله با این جریانها باشد و جامعه اسلامی را از تحریف دینی و خشونتگرایی محافظت کند. آموزش، پژوهشهای دینی و گسترش آگاهی تاریخی و اخلاقی، ابزارهای کلیدی در مقابله با تکفیر و افراطگرایی هستند.
بنابراین، بررسی علمی و تاریخی نشان میدهد که سنت و سیره حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم، الگویی مبتنی بر عدالت، مدارا و صلح است و هرگونه خشونت، تکفیر و افراط، برخلاف آموزههای پیامبر اسلام قرار دارد. جامعه مسلمانان با تکیه بر این آموزهها میتواند مسیر صحیح دینی، اجتماعی و اخلاقی را بازسازی کند و از نفوذ جریانهای افراطی و تکفیری جلوگیری نماید.
نویسنده: محسن موحد