ایران و خروج از NPT؛ تغییر قواعد بازی در نظام بینالملل
محسن موحد
خبرگزاری دید: به دنبال آغاز روند فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی بریتانیا، فرانسه و آلمان، مجلس شورای اسلامی ایران طرح سهفوریتی برای خروج جمهوری اسلامی از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و توقف همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تصویب کرد. این تصمیم را میتوان نقطه عطفی در تاریخچه تعاملات ایران با نظام هستهای جهانی دانست. این اقدام، نه یک نمایش سیاسی مقطعی، بلکه نشانهای از تغییر رویکرد راهبردی تهران در برابر رفتارهای غیرمتعهدانه غرب است؛ تغییری که میتواند به بازتعریف معادلات قدرت در خاورمیانه و حتی در سطح بینالمللی بینجامد.

زمینههای حقوقی و سیاسی تصمیم
طبق ماده ۱۰ معاهده NPT، هر کشور عضو در صورت احساس تهدید جدی نسبت به منافع عالی و امنیت ملی خود، حق دارد از این پیمان خارج شود. ایران سالها در قالب برجام، بیش از تعهدات الزامآور این پیمان، شفافیت و همکاری با آژانس را به نمایش گذاشت؛ از محدودیتهای سختگیرانه در غنیسازی گرفته تا اجازه بازرسیهای فراپیمانی، اما در مقابل، آمریکا با خروج یکجانبه از برجام و بازگرداندن تحریمها و اروپا با ناتوانی یا بیمیلی در عمل به تعهدات خود، عملاً روح و متن توافق را نقض کردند. حال، با فعالسازی مکانیسم ماشه و تلاش برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت، شرایط برای ایران دقیقاً منطبق با ماده ۱۰ NPT است: تهدید مستقیم منافع حیاتی جمهوری اسلامی. از این منظر، تصمیم مجلس ایران، نه تنها خلاف قواعد بینالمللی نیست، بلکه اقدامی مبتنی بر حقوق مشروع ایران در چارچوب معاهدات جهانی محسوب میشود.
پیام راهبردی به غرب
غرب طی سالهای اخیر سیاست «فشار بدون هزینه» را در برابر ایران دنبال کرده است؛ از یکسو اعمال تحریمها و فشارهای سیاسی و از سوی دیگر، انتظار تداوم پایبندی ایران به محدودیتهای برجامی و تعهدات NPT. خروج احتمالی ایران از NPT این معادله را به کلی برهم میزند. این پیام آشکار است: اگر طرفهای مقابل قواعد بازی را نقض کنند، ایران هم الزامی به پایبندی یکجانبه ندارد. در واقع، تهران با این تصمیم به طرف غربی یادآور میشود که هزینه فشار و بیتعهدی میتواند به مراتب بیشتر از منافع کوتاهمدت آنها باشد.
بازدارندگی سیاسی و هستهای
ناظران این تصمیم را نوعی «کارت گریز هستهای» میدانند. به این معنا که ایران ابزار حقوقی و سیاسی لازم برای خروج از محدودیتهای سنگین NPT را در اختیار گرفته و هر زمان لازم بداند میتواند آن را فعال کند. این به معنای حرکت به سمت ساخت سلاح هستهای نیست، بلکه در اصل ایجاد بازدارندگی راهبردی است. پیام روشن به واشنگتن و بروکسل این است که تهران توانایی تغییر قواعد بازی را دارد و هرگونه خطای محاسباتی علیه ایران میتواند موازنه قدرت را در کل منطقه برهم بزند.
انسجام داخلی و نمایش اقتدار
نکته مهم دیگر در این روند، انسجام داخلی است. حضور اعضای شورای نگهبان در صحن علنی برای بررسی همزمان طرح خروج از NPT نشان میدهد که این تصمیم فقط ارادهای مقطعی و محدود در مجلس نیست، بلکه اجماع کل حاکمیت بر سر دفاع قاطع از منافع ملی است. این انسجام، پیامی دوگانه دارد: در داخل ایران بهعنوان نمایش اقتدار و همبستگی ملی در برابر فشار خارجی و در خارج ایران بهعنوان هشدار به غرب مبنی بر اینکه ابزارهای فشار سیاسی قادر به شکستن اراده ملی ایران نخواهد بود.
هزینهها و دستاوردها
بیتردید خروج از NPT میتواند با فشارها و تبلیغات منفی گسترده رسانههای غربی و حتی تلاش برای اجماعسازی علیه ایران همراه شود، اما باید توجه داشت که ایران سالها است با شدیدترین تحریمهای یکجانبه و چندجانبه دستوپنجه نرم کرده و اقتصاد ملی به تدریج به مسیر «مقاومسازی» روی آورده است. در مقابل، دستاورد این تصمیم میتواند بسیار مهمتر باشد: پایان دادن به فضای «فشار بدون پاسخ» و ایجاد موازنه واقعی در روابط ایران و غرب. در شرایطی که غرب تصور میکرد میتواند با استفاده از مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمها، ایران را در موضع انفعال قرار دهد، اکنون تهران با خروج از NPT ابتکار عمل را در دست گرفته است.
جمعبندی
تصمیم ایران برای حرکت به سوی خروج از NPT را باید بیش از هر چیز یک هشدار راهبردی دانست: ایران آماده است قواعد بازی را تغییر دهد اگر غرب همچنان بر مسیر نقض تعهدات و فشار یکجانبه اصرار ورزد. این تصمیم از نظر حقوقی مشروع، از نظر سیاسی بازدارنده و از نظر داخلی تقویتکننده انسجام ملی است. در نهایت، آنچه اکنون در برابر اروپا و آمریکا قرار دارد انتخابی ساده اما حیاتی است: یا بازگشت به تعهدات و احترام به حقوق ایران، یا پذیرش یک واقعیت جدید در معادلات هستهای و امنیتی منطقه. در هر دو حالت، ایران نشان داد که دیگر حاضر نیست بهای بیتعهدی دیگران را با محدود کردن حقوق مسلم خود بپردازد.