خبرگزاری دید: مسئولیت اصلی نیز بر دوش حکومت طالبان است؛ حکومتی که باید امنیت، سرپناه و خدمات اولیه بازگشتکنندگان را فراهم کند، درحالی که محدودیتها و سیاستهای این حکومت، به ویژه در حوزه آموزش و حقوق زنان، نه تنها توان جامعه برای پذیرش بازگشتکنندگان را کاهش داده بلکه بار بحران انسانی را سنگینتر کرده است.

سرزمین افغانستان در زمستان جاری، زیر بار سرمای استخوانسوز و سختیهای بیرحمانهای است که زندگی میلیونها انسان را تحت تأثیر قرار داده است. خانوادههایی که سالها در برخی کشورهای همسایه زندگی کرده بودند، اکنون به خانه بازگشتهاند، اما با دستانی خالی، سرپناهی ناامن و آیندهای نامعلوم روبهرو هستند.
کودکان در سرمای زمستان، سالمندان در شرایط دشوار و خانوادهها در انتظار حمایتهایی که کمتر از شعارهای جهانی تحقق یافتهاند، چشم به افق دوختهاند. در این میان، پیامهای روز جهانی مهاجران که هر سال در ۱۸ دسمبر گرامی داشته میشود، پر از یادآوری حقوق بشر و عدالت اجتماعی است، اما در عمل، تصویری از واقعیت تلخ افغانستان را نمیتواند پنهان کند.
سال ۲۰۲۵، افغانستان شاهد یکی از بزرگترین موجهای بازگشت مهاجران از ایران و پاکستان بوده است. میلیونها انسان، زن و مرد، کودک و سالمند، به خانه بازگشتهاند.
این بازگشتها بیش از ۲.۴ میلیون نفر را شامل میشود، اما هیچ عددی نمیتواند سنگینی بازگشت به خانهای که دیگر آن خانهٔ سابق نیست را بیان کند؛ جایی که سقفها فرسوده، مدرسهها بسته و بازارها توان پاسخ به نیازهای روزمره را ندارند.
در این میان، مسئولیت اصلی نیز بر دوش حکومت طالبان است؛ حکومتی که باید امنیت، سرپناه و خدمات اولیه بازگشتکنندگان را فراهم کند، درحالی که محدودیتها و سیاستهای این حکومت، به ویژه در حوزه آموزش و حقوق زنان، نه تنها توان جامعه برای پذیرش بازگشتکنندگان را کاهش داده بلکه بار بحران انسانی را سنگینتر کرده است.
بازگشتکنندگان در زمستان سرد، بدون وسایل گرمایشی و سرپناه کافی، هر روز با خطر بیماری، سوء تغذیه و بیخانمانی روبهرو هستند و این واقعیت تلخ، مسئولیت طالبان را بیش از پیش نمایان میکند.
همزمان، کشورهای میزبان نیز نقش مهمی در این معادله دارند. با سیاستهای سختگیرانه و اخراجهای گسترده، موج بازگشتها را به ویژه در مقطعی از زمان، تشدید کردند و جامعه جهانی نیز با وعدههای کمک و حمایت، تا حد زیادی ناکام مانده است؛ بودجهها محدود و برنامههای بشردوستانه ناکافیاند. در این وضعیت، بازگشتکنندگان نه تنها با چالشهای طبیعی زمستان و سرمای استخوانسوز دست و پنجه نرم میکنند، بلکه با سردی بیتوجهی سیاسمداران و کمکاری نهادهای بینالمللی نیز مواجهاند.
چالشهای انسانی در سرمای زمستان
افغانستان در زمستان ۲۰۲۵ بیش از پیش درگیر بحرانهای همزمان است. بیش از ۱۷ میلیون نفر در آستانه بحران شدید غذایی هستند و نزدیک به ۴ میلیون کودک با سوء تغذیه حاد دست و پنجه نرم میکنند. بسیاری از خانوادههای بازگشته، سرپناه مناسب ندارند و کودکان و سالمندانشان در سرمای زیر صفر و بیرحمی زمستان بهسختی زنده میمانند. این تصویر دردناک نشان میدهد که بازگشت بدون حمایت واقعی، نه تنها انسانی، بلکه اجتماعی و اقتصادی نیز به فاجعهای بزرگ تبدیل میشود.
حقوق انسانی بازگشتکنندگان از امنیت و سرپناه گرفته تا آموزش و فرصتهای اقتصادی، اغلب رعایت نمیشود. بدون تعهد واقعی طالبان، همکاری کشورهای همسایه و پاسخگویی جامعه جهانی، بازگشتکنندگان در چرخهای از فقر، محرومیت و آسیب گرفتار خواهند شد. این سردی، چه از سرما باشد و چه از بیتوجهی سیاستگذاران، هر دو جان بازگشتکنندگان را تهدید میکند.
با این حال، اگر چارچوبهای حمایتی و توسعهای ایجاد شود، بازگشتکنندگان میتوانند نقش مهمی در بازسازی و احیای جامعه ایفا کنند. توان اقتصادی و تجربهٔ آنان در خارج از کشور میتواند به تقویت معیشت محلی و کاهش فقر کمک کند. مهارتهای بازگشتکنندگان، در صورتی که محیطی امن و حمایتی فراهم شود، میتواند نویدی برای آیندهای بهتر باشد.
هجدهم دسمبر برای افغانستان بیش از یک مناسبت نمادین است. این روز باید لحظهای برای بازاندیشی در مسئولیت طالبان، عملکرد کشورهای میزبان و تعهد جامعه جهانی باشد. اگر شعارهای حقوق بشری به عمل واقعی تبدیل شوند، میتوانند نقطهٔ عطفی در حمایت انسانی، توسعه زیرساختها و ایجاد فرصتهای واقعی برای بازگشتکنندگان باشند. در غیر این صورت، این روز تنها یادآور تلخی گستردهای خواهد بود که میلیونها افغانستانی با سرمای زمستان و چالشهای بیشمار بازگشت روزانه به خانهٔ خود تجربه میکنند.
نویسنده: احسانالله غوری – خبرگزاری دید