اسلایدشوافغانستانجهانحکومتسیاستگزارش

نگاه تطبیقی به ساختار نیروی انسانی دولت فدرال آمریکا و دولت افغانستان در دوره اشرف غنی

اشاره: هدف این گزارش، مقایسه مدیریت و ساختار نیروی انسانی در دو دولت ـ دولت فدرال ایالات متحده و دولت افغانستان در دوره ریاست‌جمهوری اشرف غنی ـ است. این مقایسه به‌هیچ‌وجه به معنای سنجش قدرت، توانایی نظامی یا جایگاه بین‌المللی دو کشور نیست، بلکه تمرکز اصلی بر تفاوت‌های مدیریتی، سازمانی و ظرفیت حکمرانی در دو ساختار اداری کاملاً متفاوت است.

بررسی ساختار نیروی انسانی دولت‌ها یکی از شاخص‌های مهم در تحلیل ظرفیت حکمرانی، کارآمدی اداری و اولویت‌های امنیتی کشورها است. مقایسه میان دولت فدرال ایالات متحده، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین ساختارهای اداری جهان و دولت افغانستان در دوره ریاست‌جمهوری اشرف غنی (۲۰۱۴ ـ ۲۰۲۱) تصویری روشن از تفاوت‌های بنیادین در اندازه، ترکیب و کارکرد نیروی انسانی ارائه می‌دهد. این گزارش با اتکا به آمارهای موجود، به تحلیل این تفاوت‌ها و پیامدهای آن‌ها می‌پردازد.

۱. ساختار نیروی انسانی دولت فدرال آمریکا

دولت فدرال ایالات متحده با حدود ۲.۱ میلیون کارمند یکی از بزرگ‌ترین کارفرمایان جهان محسوب می‌شود. توزیع کارکنان در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف نشان می‌دهد که بخش دفاعی و امنیتی بیشترین سهم را در اختیار دارد.

۱.۱. تمرکز بر حوزه‌های دفاعی و کهنه‌سربازان

  • وزارت دفاع: ۷۷۰٬۹۰۰ نفر
  • وزارت امور کهنه‌سربازان: ۴۷۴٬۵۰۰ نفر

این دو نهاد به‌تنهایی بیش از نیمی از کل کارکنان دولت فدرال را تشکیل می‌دهند، که نشان‌دهنده نقش محوری ارتش، خدمات نظامی و حمایت از نیروهای سابق در ساختار حکمرانی آمریکا است.

۱.۲. گستره وسیع سازمان‌های غیرنظامی
وزارتخانه‌هایی مانند خزانه‌داری، بهداشت، کشاورزی، داخله، حمل‌ونقل و بازرگانی هرکدام ده‌ها هزار کارمند دارند. همچنین سازمان‌های تخصصی مانند ناسا، اداره حفاظت محیط زیست و اداره خدمات عمومی نیز سهم قابل توجهی در ساختار اداری دارند.

این تنوع و گستردگی، نشان‌دهنده یک دولت باثبات، چندلایه و دارای تقسیم کار دقیق است.

۲. ساختار نیروی انسانی دولت افغانستان در دوره اشرف غنی

در مقابل، دولت افغانستان در دوره اشرف غنی حدود ۴۰۰ هزار کارمند داشت؛ یعنی کمتر از یک‌پنجم نیروی انسانی دولت آمریکا. با این حال، ترکیب این نیروها تفاوت‌های اساسی با ساختار آمریکا دارد.

۲.۱. غلبه نیروهای امنیتی و دفاعی

  • مجموع نیروهای امنیتی و دفاعی: ۲۵۰٬۰۰۰ نفر
  • ارتش ملی: ۱۸۰٬۰۰۰ نفر
  • پولیس ملی: ۷۰٬۰۰۰ نفر
  • اداره امنیت ملی: چند هزار نفر

بیش از ۶۰ درصد کارکنان دولت افغانستان را نیروهای امنیتی تشکیل می‌دادند. این امر بازتاب‌دهنده ماهیت بحران‌زده، جنگ‌محور و وابسته به کمک‌های خارجی در ساختار حکمرانی افغانستان است.

۲.۲. بخش اداری محدود و متمرکز

  • کارکنان وزارتخانه‌ها و ادارات: ۱۰۰٬۰۰۰ نفر
  • کارکنان محلی و ولایتی: ۳۰٬۰۰۰ نفر
  • نهادهای مستقل و نیمه‌دولتی: ۲۰٬۰۰۰ نفر

بخش اداری افغانستان نسبت به نیازهای یک کشور ۳۸ میلیونی، بسیار کوچک و عمدتاً متمرکز در کابل بود. این تمرکز، همراه با ضعف زیرساخت‌ها، کارآمدی دولت را به‌شدت محدود می‌کرد.

۳. چالش‌های ساختاری دولت افغانستان

ساختار نیروی انسانی دولت افغانستان با چالش‌های جدی مواجه بود:

  • فساد اداری گسترده
  • استخدام‌های غیرشفاف و مبتنی بر روابط سیاسی
  • وابستگی مالی شدید به کمک‌های خارجی
  • پرداخت‌های نامنظم و ضعف نظام حقوق و دست‌مزد
  • فقدان نظام ارزیابی عملکرد و آموزش حرفه‌ای

این چالش‌ها موجب شد دولت نتواند ظرفیت اداری لازم برای حکمرانی مؤثر را ایجاد کند. سقوط دولت در آگست ۲۰۲۱ نیز این ضعف ساختاری را آشکارتر کرد.

۴. مقایسه کلیدی میان ساختار نیروی انسانی دولت آمریکا و دولت افغانستان

مقایسه میان ساختار اداری دولت فدرال آمریکا و دولت افغانستان در دوره اشرف غنی نشان می‌دهد که این دو نظام حکمرانی از نظر اندازه، ترکیب و کارکرد نیروی انسانی تفاوت‌های بنیادینی دارند.

دولت آمریکا با حدود ۲.۱ میلیون کارمند، ساختاری بسیار گسترده، تخصصی و چندلایه دارد که در آن، وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف با تقسیم کار دقیق و ثبات مالی بالا فعالیت می‌کنند. در این ساختار، هرچند بخش دفاعی سهم بزرگی از نیروی انسانی را به خود اختصاص می‌دهد، اما این نیروها در چارچوب یک نظام حرفه‌ای، پایدار و مبتنی بر استندردهای پیشرفته اداره می‌شوند.

در مقابل، دولت افغانستان با حدود ۴۰۰ هزار کارمند، ساختاری بسیار کوچک‌تر و شکننده‌تر داشت. بخش عمده نیروی انسانی این دولت را نیروهای امنیتی و دفاعی تشکیل می‌دادند، اما برخلاف ساختار حرفه‌ای آمریکا، این نیروها به‌شدت وابسته به کمک‌های مالی خارجی بودند و از نظر سازمانی و تجهیزاتی با چالش‌های جدی مواجه بودند.

بخش اداری افغانستان نیز محدود، متمرکز در کابل و فاقد ظرفیت‌های لازم برای ارائه خدمات گسترده و کارآمد بود.

از نظر ثبات مالی، دولت آمریکا بر پایه منابع داخلی پایدار اداره می‌شود، در حالی که دولت افغانستان در دوره اشرف غنی تقریباً به‌طور کامل به کمک‌های خارجی وابسته بود. این وابستگی، همراه با فساد اداری و ضعف مدیریتی، موجب شد ساختار اداری افغانستان نتواند کارآمدی لازم را ایجاد کند.

در نتیجه، در حالی که دولت آمریکا با وجود حجم عظیم کارکنان، از انسجام و کارآیی برخوردار است، دولت افغانستان با وجود تمرکز بر نیروهای امنیتی، فاقد بنیان‌های لازم برای حکمرانی پایدار بود.

این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که تعداد کارکنان دولت به‌تنهایی معیار مناسبی برای سنجش ظرفیت حکمرانی نیست، بلکه کیفیت مدیریت، ثبات مالی، حرفه‌ای‌سازی نیروی انسانی و ساختار نهادی نقش تعیین‌کننده‌تری دارند.

جمع‌بندی
مقایسه ساختار نیروی انسانی دولت آمریکا و دولت افغانستان نشان می‌دهد که تعداد کارکنان به‌تنهایی شاخص کارآمدی نیست، بلکه ترکیب، تخصص، ثبات مالی و کیفیت مدیریت نقش تعیین‌کننده‌تری دارند. در حالی که دولت آمریکا با وجود حجم عظیم کارکنان، از ساختاری حرفه‌ای و پایدار برخوردار است، دولت افغانستان در دوره اشرف غنی با وجود تمرکز بر نیروهای امنیتی، به دلیل ضعف اداری، فساد و وابستگی مالی نتوانست ظرفیت حکمرانی لازم را ایجاد کند. این تفاوت‌ها، بخشی از دلایل شکنندگی ساختار دولت افغانستان و فروپاشی سریع آن در سال ۲۰۲۱ را توضیح می‌دهد.

واحد پژوهش خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا