خبرگزاری دید: تجربه گذشته نشان میدهد که مذاکرات چندجانبه میان طالبان و پاکستان در کشورهای ثالث مانند قطر، ترکیه و عربستان سعودی، تاکنون نتایج ملموسی نداشته است. عدم تحقق تعهدات امنیتی و ادامه فعالیت گروههای مسلح باعث شده پیامهای مثبت دیپلماتیک، بیشتر جنبه نمادین داشته باشند و از شکلگیری اعتماد پایدار جلوگیری کنند.

روابط میان طالبان در افغانستان و پاکستان، پس از سالها تنش و اختلافات مرزی، وارد مرحلهای از آشتی محتاطانه شده است. در روزهای اخیر پیامهای مثبت دیپلماتیک و میانجیگری علمای دینی پاکستانی، زمینهای برای کاهش خشونتها و ایجاد گفتوگو فراهم کرده، اما اختلافات بنیادین امنیتی و اتهامات متقابل، اعتماد واقعی را همچنان محدود نگه داشته است.
سراجالدین حقانی وزیر داخله طالبان در سخنرانی اخیر خود در کابل، از اظهارات مثبت محمد اسحاق دار وزیر خارجه پاکستان و برخی روحانیون پاکستانی استقبال کرد و از آنها خواست تا در مسیر بازسازی افغانستان همکاری کنند. این سخنان همزمان با تلاشهای امیرخان متقی وزیر خارجه طالبان برای استقبال از تصمیمات روحانیون پاکستانی در کراچی انجام شد. انتشار ویدیوهای این سخنرانیها و بازنشر آنها توسط مقامات پاکستانی نشاندهنده تمایل هر دو طرف به کاهش خصومتها و ایجاد فضای گفتوگو است.
با این حال، اعتماد میان دو طرف هنوز شکننده است. پاکستان طالبان را به حمایت یا چشمپوشی از فعالیتهای تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی) متهم میکند؛ گروهی که از خاک افغانستان علیه نیروهای پاکستانی عملیات انجام میدهد و تلفات سنگینی بر جای میگذارد. در مقابل نیز طالبان، پاکستان را به حمایت یا تساهل نسبت به فعالیتهای داعش در افغانستان متهم میکند، تهدیدی که امنیت داخلی افغانستان و مشروعیت حکومت طالبان را تحت تأثیر قرار میدهد. این اتهامات متقابل، نقطهضعف اصلی گفتوگوهاست و باعث شده پیامهای مثبت دیپلماتیک بیشتر جنبه تاکتیکی و نمادین داشته باشند تا اعتماد واقعی ایجاد کنند.
با این حال به نظر می رسد میانجیگری اخیر روحانیون پاکستانی نقش مهمی در کاهش تنشها ایفا کرده است. مولانا فضلالرحمن و دیگر علما در گردهمایی «مجلس اتحاد امت» در کراچی تأکید کردند که خاک افغانستان نباید به پناهگاهی برای گروههای مسلح تبدیل شود و از طالبان خواستند اجازه ندهند گروههای مسلح از افغانستان علیه پاکستان اقدام کنند. طالبان نیز با استقبال از این پیامها، همکاری برای بازسازی افغانستان و پرهیز از تشدید تنشها را پذیرفتند. این تعامل، اگرچه محدود است، نشاندهنده اراده هر دو طرف برای حفظ حداقل فضای گفتوگو و کاهش تنشهای نظامی است.
با این حال، تجربه گذشته نشان میدهد که مذاکرات چندجانبه میان طالبان و پاکستان در کشورهای ثالث مانند قطر، ترکیه و عربستان سعودی، تاکنون نتایج ملموسی نداشته است. عدم تحقق تعهدات امنیتی و ادامه فعالیت گروههای مسلح باعث شده پیامهای مثبت دیپلماتیک، بیشتر جنبه نمادین داشته باشند و از شکلگیری اعتماد پایدار جلوگیری کنند.
از منظر تحلیلی، این وضعیت نمادی از تغییرات ساختاری در روابط تاریخی میان دو کشور است. پاکستان که زمانی یکی از اصلیترین حامیان طالبان بود، اکنون با تمرکز بر حفاظت از امنیت ملی خود، رویکردی محتاطانه و کنترلشده اتخاذ کرده است. طالبان نیز که از حمایت رسمی پاکستان برخوردار بود، اکنون با اتهامات متقابل و فشار امنیتی مواجه است و ناچار به رعایت تدابیر دیپلماتیک محتاطانه شده است.
پیامهای مثبت و میانجیگری علما فرصتی برای کاهش خشونتها و گفتوگوهای آینده فراهم میکند، اما تا زمانی که مسائل امنیتی اصلی شامل کنترل گروههای مسلح، محدود کردن نفوذ داعش و تضمین عدم استفاده از خاک افغانستان علیه پاکستان حل نشوند، این آشتی محتاطانه و شکننده باقی خواهد ماند. پیامهای دیپلماتیک و مذهبی تنها در صورتی میتوانند به نتایج ملموس تبدیل شوند که هر دو طرف به تعهدات خود پایبند باشند و زمینه اعتماد متقابل فراهم شود.
در نهایت، وضعیت کنونی میان طالبان و پاکستان را میتوان بهعنوان یک آشتی محتاطانه در سایه بیاعتمادی متقابل توصیف کرد؛ مرحلهای که اگرچه از تکرار خشونتهای گسترده جلوگیری میکند، اما بدون تضمین امنیتی و همکاری عملی، امکان تبدیل شدن به یک آشتی پایدار و بلندمدت را ندارد.