افغانستانبرگزیدهسیاست

جمعیت بیش از همه به”برنامه” نیازمند است

امروز سخن‌رانی‌های رهبران جمعیت اسلامی را در همایشی به مناسبت یادهانی از قربانیان به دقت دنبال کردم که از چهار منظر توجه‌ام را به خود جلب کرد.
ـ رهبران جمعیت ادبیات کلی‌گویی را برگزیده‌اند. هرچند این روی‌کرد می‌تواند تاکتیکی برای بازگردانی همه به‌دور یک واحد تشکیلاتی باشد، اما نمی‌تواند پاسخ‌گوی سیاست معاصر و نسل جوان و پرسش‌گر باشد.
ـ فرد محوری در میان چهره‌های کلیدی جمعیت به‌شدت حاکم شده‌است. این افراد که صاحب نام و نشانی هستند از خود و گروه حامیان خود در هراس هستند. کسی کم‌تر از نام یک واحد سیاسی حرف می‌زند. این فرد محوری به منطقه‌محوری رهبران جمعیت رخنه کرده است.
ـ هیچ یک از رهبران کلیدی فکر بکر و تازه‌یی ارایه نمی‌دهند. کسی از پای‌گاه و جای‌گاه جمعیت در ورود سیل‌آسای حکمت‌یار به روند سیاسی حرف نمی‌زند و جای‌گزینی ارایه نمی‌دهد. این در حالیست که هردو شباهت‌های نزدیک ایدیالوژیک دارند. اما برنده کسی خواهد بود که دکترین بهتر ارایه دهد. برای حزب اسلامی «قوم‌گرایی» کارت برنده‌تری است. اما جمعیت اگر نتواند دکترین «دگرگونی» اجتماعی پیش‌کش کند، به اقلیت مهدوم محکوم خواهد شد.
– انجمن جمعیت را فقط مناسبت‌های تجلیل از مرده‌گان جمع می‌آورد. به‌جای این مناسبت‌ها بهتر است تا جمعیت به عنوان یک واحد سیاسی، کانگره و یا ارگان حزبی‌اش‌را دایر نماید، رهبرش را برگزیند و مشروعیت بخشد، هیات رهبری‌اش را معرفی کند، اختلافات درون‌حزبی‌اش را مرفوع سازد و فراکسیون‌ها را به فکرها مبدل سازد.

نویسنده: ملک ستیز

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا