آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

پس از یک برد شیرین؛ هدف مذاکرات باید روشن باشد

در نتیجه، می‌توان گفت که هیات مذاکره کننده جمعیت باید توجه داشته باشد که امتیازات در دست داشته موجود شان را که مقام ولایت بلخ، منطق و مشروعیت موقف شخص عطا محمد نور و حمایت روزافزون مردمی است، به سادگی و بدون مشورت شخص نور و در خلای آگاهی هواداران شان از دست ندهند.


قبل از ورود به اصل موضوع، یک نکته را به خا طر داشته باشیم که نوشته‌ها، تحلیل‌ها، جانب‌داری‌ها و عدم جانب‌داری‌ها در باب اختلافات پیش‌آمده فی میان رهبران حکومت (غنی وعبدالله) و رییس اجرایی جمعیت (عطا محمد نور)، موضع‌گیری و ارایه دیدگاه در مورد تقابل دو دشمن نه، بلکه چانه‌زنی نمایندگان دو جریان رقیب و درعین حال شریک قدرت برای تثبیت بهتر جایگاه شان در نظام جمهوری اسلامی افغانستان است.
چون هرچه اختلافات ازین نوع را چاق کنیم، بازهم نتیجه حد اقل در میان مدت این نمی‌شود که کسی بتواند با حذف دیگران و یا جدایی از متباقی زندگی کند.
به هر صورت، مرحله اول تنش که به هدف از منصب ولایت پایین‌کردن آقای نور از جانب اشرف غنی شروع شد با مقاومت آقای نور مواجه گردیده و حریف را زمین گیرکرد. این مقاومت قبل ازین‌که همه موج‌های اعتراضی و سرخورده درون حکومت را بیدار و به نافرمانی وادارد، طرف را متمایل و ناگزیرِ رفتن به سمت میز مذاکره کرد.
مذاکره در حقیقت، شکل نرم چانه‌زنی و به چالش کشیدن حریف تا وادار کردن او به پذیرش خواست‌ها یا حتی بیرون کردن او از روند رقابت است.
مذاکره هم فن است و هم هنر، هرچند زور را پشتوانه موفقیت مذاکره گفته‌اند، اما این فرمول همیشگی و در همه جا صادق نیست .
پس در امر پیش‌برد یک مذاکره موفق، چند اصل عمده را در خور دقت و مطمع نظر باید داشت.
۱- هدف مذاکره (تعیین و شناخت نقاطی برای خود و طرف که در مذاکره، تا رسیدن به آن باقی باید ماند)
۲- زمان مذاکره ( تعیین این‌که تا چه زمانی نیاز به ماندن است؟ شروع و ختم مذاکره، مراحل آن و آیا کش کردن و زمان تلف‌کردن به سود است یا زیان )
۳- رهبری تیم مذاکره کننده ( شخصی که از نظر تشخیص و تجربه قابل اعتماد بوده باشد )
۴- هم‌خوانی و وحدت نظر تیم مذاکره کننده و توجه جدی به خواست‌ها و مطالبات مردمی که از ایشان نمایندگی می‌کند.
بدون در نظر داشت آن‌چه که در بالا آمد و موارد متعدد دیگری که اندرین باب خوانده‌ایم و شنیده‌ایم، نمی‌توان فرآیند مذاکره را با زور محض به موفقیت رساند. مثال‌های متعددی از گذشته و حال وجود دارد که ذکرش به درازا می‌کشد.
و اما در چند و چون تیم‌های مذاکره کننده حکومت وحدت ملی و جمعیت اسلامی، به عرض برسانم که بنده چندان خوشبین نیستم آن چنان‌که شخص عطا محمد نور در برابر تیم ارگ یک‌تنه موفق درخشید، تیم موجود مذاکره کننده جمعیت به نمایندگی او بتواند در برابر تیم طرف موفق بدر آید.
چون:
۱- منظومه فکری تیم ارگ و هدف مذاکره شان خیلی دقیق، مشخص و غیر قابل تفسیر است و آن، کنار رفتن نور و معرفی والی جدید می‌باشد.
اما تیم جمعیت، با شناختی که از ایشان موجود است و با توجه به موقعیتی که جمعیت و هواداران آن قرار دارند، فکر می‌کنم که خواست‌ها و مطالبات شان خیلی مشخص و غیر قابل تفسیر نباشد.

۲- تیم مذاکره کننده ارگ، همزمان حمایت سپیدار و شورای انسجام جمعیت را با خود دارد که بخش قابل توجهی از نیروی جمعیت را تشکیل می‌دهند، اما تیم جمعیت بیشتر به حمایت مردمی و اقشار سیاسی-فرهنگی جامعه استوار است که زبان رسمی در مذاکره تلقی نمی‌شوند.

۳- طولانی کردن زمان مذاکره و به تعلیق‌رفتن بیشتر فرمان برکناری والی بلخ، به نفع جانب جمعیت است ولی خواست جامعه جهانی، مردم عام، جریان‌های سیاسی و تقاضای نظم بروکراتیک دولت افغانستان، هرچه زودتر به نتیجه رسیدن مذاکره و پایان ماجرا می‌باشد.

۴- هر نتیجه که احتمالاً به دست بیاید، غیر از ماندن نور تا پایان کار حکومت وحدت ملی، در صف هواداران جمعیت اسلامی و عطا محمد نور شکاف و چند دستگی ایجاد می‌کند.
در نتیجه، می‌توان گفت که هیات مذاکره کننده جمعیت باید توجه داشته باشد که امتیازات در دست داشته موجود شان را که مقام ولایت بلخ، منطق و مشروعیت موقف شخص عطا محمد نور و حمایت روزافزون مردمی است، به سادگی و بدون مشورت شخص نور و در خلای آگاهی هواداران شان از دست ندهند.
هر قدر بیشتر چانه بزنند و بحث‌های کلانی نظیر تغییر نظام و تطبیق مواد توافق‌نامه سیاسی را مطرح کنند به نفع موقعیت امروز جمعیت و کمپاین جایگاه آقای نور به رقابت‌های انتخاباتی آینده است. هرچند بنده پس ازین، تا یک و نیم سال باقی‌مانده از عمر حکومت موجود، تغییر نظام و تطبیق مواد توافق‌نامه سیاسی را شدنی نمی‌بینم.

بنا به آن‌چه گفته آمدیم، همانگونه که کنار رفتن آقای نور منحیث هدف روشن و مشخص طرف مذاکره ارگ را می‌سازد، ارجح و افضل‌ترین هدف در قدم اول برای تیم جمعیت، باید دوام کار آقای نور به حیث والی بلخ تا پایان کار حکومت توافقی بوده باشد و یا حد اقل با پا فشاری روی این مطالبه می‌توان به دست آوردهای خوب و امتیازات قابل قبولی دست یافت. غیر ازین فکر می‌کنم که: برد شیرین شان به شکست تلخ تبدیل خواهد شد!
برناصالحی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا