آسیای میانه و جنوبی؛ عدم امنیت تامین انرژی چالش جدید منطقه
کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی به تجدید نظر در چارچوب همکاریهای شان و ایجاد یک جبهه واحد در جستجوی بودجه و تخصص فنی برای حل چالشهای انرژی خود نیاز دارند
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
به تاریخ ۲۵ جنوری ۲۰۲۲، خاموشی بیسابقهای در بخشهایی از جنوب قزاقستان، ازبیکستان و قرقیزستان گسترش یافت. این اولین باری نیست که آسیای میانه با قطع برق مواجه میشود؛ چیزی که در تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان به طرز نگرانکنندهای افزایش یافته است. در آسیای جنوبی، افغانستان و پاکستان نیز با ناامنی انرژی مواجه بودهاند.
این قطعی برق به رغم پروژههای متعدد انرژی میان منطقهای، مانند اتصال بین ترکمنستان-ازبیکستان-تاجیکستان-افغانستان-پاکستان (TUTAP) اتفاق میافتد. علاقه فزایندهای به درک و غلبه بر موانع اصلی اجرای شبکه انرژی قوی و انعطافپذیر در منطقه وجود دارد.
خط لوله ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند (TAPI) با انتقال ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز از هرات به قندهار، کویته و مولتان وعده افزایش امنیت انرژی منطقه را میدهد. جنوری ۲۰۲۲ خبرهای خوبی برای این خط لوله به همراه داشت، زیرا وفا خاجیف معاون وزیر امور خارجه ترکمنستان اعلام کرد که بخشی از پروژه کشورش در سال جاری نهایی خواهد شد. اما این کشور قبلاً ادعا کرده بود که بخش خود را در سال ۲۰۱۹ تکمیل کرده است. پاکستان نیز پیشرفت را به تعویق انداخته است و ظاهراً منتظر ثبات در جبهه افغانستان است.
از سویی هم، پروژه برق آسیای مرکزی-آسیای جنوبی (CASA-1000) در همان دسته پروژههای ناتمام قرار دارد. وجه مشترک همه این تلاشها، راهبرد سختگیرانه اکثر کشورهای شرکتکننده و نیز بیثباتی در افغانستان است.
با این حال، دلیل اصلی تامین مالی است. هزینه نهاییسازی تاپی حدود ۱۰ میلیارد دالر تخمین زده میشود، اما تاکنون بودجه جمعآوری شده از بانک توسعه اسلامی و بانک توسعه آسیایی به سختی از یک میلیارد دالر فراتر رفته است.
موضوع مهم دیگر زیرساختهای انرژی منطقه است. خط لوله ترانس آدریاتیک و CASA-1000 هر دو خطوط جریان مستقیم ولتاژ بالا را انتقال میدهند که به ترانسفورماتورهای بهروز و تجهیزات مدیریت انرژی نیاز دارند. هر دو در حال حاضر در کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی غیرقابل استفاده هستند. این ترس نیز وجود دارد که حتی اگر این پروژهها تکمیل شود، تاثیر قابل پیشبینی بر جوامع محلی نداشته باشد.
از طرفی هم، تخریب محیط زیستی در برنامهریزی اتصال منطقه در نظر گرفته نشده و انتظار میرود عواقب آن وخیم باشد. اگر «توتاپ» به گونهای سازماندهی شود که برق از جنوب به شمال جریان یابد، کشورهایی با مازاد انرژی فزاینده میتوانند برق مورد نیاز کشورهای بالادست را در طول زمستان تامین کنند.
با این همه، بزرگترین مانع، تأمین بودجه برای نهایی کردن پروژهها است. اطمینانهای پکن مبنی بر افزایش سرمایهگذاری در منطقه و مسکو مبنی بر اینکه آماده مشارکت فعال در نهاییسازی تاپی است، دلگرمکننده بود، اما باید به حمایت ملموس تبدیل شود.
توتاپ باید تجدید نظر شود. یک رویکرد کارآمد میتواند انرژیهای تجدیدپذیر، تولید هایدروجن سبز بالقوه را ادغام کند و آب را از طریق پروژههای نمکزدا تامین کند. این امر فصلی بودن نیروگاههای آبی را از بین میبرد و هند و پاکستان را به ضامنهای فعال امنیت انرژی میان منطقهای تبدیل میکند.
این طرحهای بلندپروازانه، همراه با اصلاحات در اپراتورهای شبکه، نیازمند بودجه قابل توجه و اصلاحات نهادی و بازار است. باید توجه داشت که توسعه اشکال جایگزین انرژی با تمرکززدایی از تولید، تصویر موجود از عرضه انرژی را تغییر خواهد داد. کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی به تجدید نظر در چارچوب همکاریهای شان و ایجاد یک جبهه واحد در جستجوی بودجه و تخصص فنی برای حل چالشهای انرژی خود نیاز دارند.