آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلترجمهجهانمنطقه

آیا افغانستان باردیگر میدان جنگ قدرت‌ها خواهد شد؟

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: اگرچه طا-لبان علی الظاهر صلح را در افغانستان به ارمغان آورده است، اما این کشور با هرج و مرج و بلاتکلیفی اجتماعی-اقتصادی، نظامی-سیاسی و دیپلماتیک مواجه است. در جبهه داخلی، عدم اعتماد بین رهبران طالبان مستقر در کابل و رهبری طالبان مستقر در قندهار وجود دارد. جناح‌های تندرو خواهان حکومت‌داری محافظه‌کارانه است، در حالی که میانه‌روها مشتاق رویکرد فراگیر مطابق با انتظارات بقیه جهان هستند. تسلط بر مناطق غنی از منابع، دلیل دیگر برای اختلافات داخلی طالبان است! چیزی که فرصت مداخله سایر بازی‌گران را در امور داخلی این کشور فراهم کرده است.

آیا افغانستان بار دیگر به میدان جنگ قدرت‌ها خواهد شد؟

چرا همیشه افغانستان دچار مشکل است؟
مصائب افغانستان در گذشته‌های دور و دشواری‌های کنونی تا حد زیادی محصول موقعیت جغرافیایی، معادن، منابع آبی و درگیری‌های مداوم داخلی‌اش است. این عوامل از ابتدا منجر به تاریخ پر دردسر و مداخله طیفی از قدرت‌های خارجی شده است.
نویل تلر، فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد، افغانستان را به درستی خلاصه می‌کند. به گفته وی، مناطق خاصی از جهان فقط به خاطر موقعیت جغرافیایی‌اش نقاط دردسر دایمی است. یکی از این کشورها افغانستان است.
در تاریخ ثبت شده که مردم افغانستان پنج هزار سال گذشته را برای محافظت از خود و سرزمین‌شان با دشمنان خارجی درگیر بوده‌اند.

موقعیت جیواستراتژیک و اهمیت افغانستان
افغانستان در قلب شبکه‌ها بوده است: چهارراه اجتماعات، تمدن‌ها، ادیان، فرهنگ‌ها و تاجران ارتش و زائران. پس از قرن‌ها، افغانستان همچنان از موقعیت مشابه یعنی رابط اصلی شمال و جنوب و شرق و غرب برخوردار است. این کشور در قلب آسیای مرکزی، در نقطه تلاقی مسیرهای تجاری باستانی – که به عنوان “جاده ابریشم” شناخته می‌شود – قرار دارد که به تمام نقاط آسیا راه دارد.
افغانستان به دلیل اهمیت جیواستراتژیک‌اش با خشم امپریالیزم بریتانیا مواجه شد و با درگیری اتحاد جماهیر شوروی سابق و امریکا به اوج رسید.

اهمیت استراتژیک منابع آبی
پتانسیل استراتژیک دارایی‌های آبی افغانستان شامل پنج حوضه رودخانه‌های مهم است. رودخانه‌های کابل، هیرمند، هریرود و مرغاب و آمودریا، دارایی‌های آب‌های سطحی افغانستان را تشکیل می‌دهند که به کشورهای همسایه سرازیر می‌شوند.
این حوضه‌های آبی مجموعاً ۵۷ میلیارد متر مکعب آب را تأمین می‌کند. امری که افغانستان را به کانون توجه قدرت‌های خارجی برای تأثیرگذاری بر وضعیت داخلی و خارجی آن‌ تبدیل می‌کند.

اهمیت استراتژیک معادن
به گفته کریستوفر ونوک، زمین‌شناس امریکایی، “من هرگز چیزی شبیه افغانستان ندیده‌ام. ممکن معدنی‌ترین مکان روی زمین باشد”.
علاوه بر این، گروه ویژه عملیات تجاری و ثبات پنتاگون این کشور را « لیتیوم عربستان سعودی» نامید. یک سال بعد، سروی زمین‌شناسی ایالات متحده در مطالعه‌ای گفت که افغانستان “می‌تواند منبع اصلی لیتیوم آینده جهان باشد”.
تا ۲۰۲۴، با افزایش استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی در جهان، تقاضا برای لیتیوم ممکن ۴۰ برابر شود.
ثروت معدنی عظیم و دست‌نخورده افغانستان نیز جاذبه بزرگ برای بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای است.
حضور رو به رشد چین در بخش معدن افغانستان نگرانی‌های جیوپولیتیکی را برای ایالات متحده و سایر کشورهای اروپایی ایجاد کرده است. ایالات متحده، یکی دیگر از بازیگران اصلی بازار خودروهای الکتریکی، دخالت چین را تهدید استراتژیک می‌بیند که به طور بالقوه منجر به افزایش رقابت روی منابع افغانستان می‌شود.
دهلیز واخان دارای اهمیت جیواستراتژیک و جیواکونومیک برای افغانستان، چین و پاکستان است. گشایش این دهلیز پیامدهای جدی برای بازیگران منطقه‌ای و جهانی دخیل در افغانستان به‌ویژه هند و امریکا از یک سو، چین پاکستان ایران و روسیه از سوی دیگر داشته است.
پس از خروج آشفته امریکا از افغانستان، ایالات متحده، چین، روسیه، پاکستان، ایران و سایر ذینفعان کلیدی متعهد شدند که حکومت طالبان تنها پس از تحقق برخی شرایط، تشکیل دولت فراگیر، احترام به حقوق بشر و زنان و عدم استفاده از خاک افغانستان توسط گروه‌های تروریستی، به رسمیت شناخته خواهد شد.
برای این منظور، فعالیت‌های دیپلماتیک زیادی در مورد افغانستان – در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای – در جریان بوده است. پس از روی کار آمدن مجدد طالبان به افغانستان، همه این تلاش‌ها ثمربخش نبوده تا طالبان را مجبور به رفع نگرانی‌های جهان کند.

وضعیت کنونی افغانستان
اگرچه طا-لبان علی الظاهر صلح را در افغانستان به ارمغان آورده است، اما این کشور با هرج و مرج و بلاتکلیفی اجتماعی-اقتصادی، نظامی-سیاسی و دیپلماتیک مواجه است. در جبهه داخلی، عدم اعتماد بین رهبران طالبان مستقر در کابل و رهبری طالبان مستقر در قندهار وجود دارد. جناح‌های تندرو خواهان حکومت‌داری محافظه‌کارانه است، در حالی که میانه‌روها مشتاق رویکرد فراگیر مطابق با انتظارات بقیه جهان هستند. تسلط بر مناطق غنی از منابع، دلیل دیگر برای اختلافات داخلی طالبان است! چیزی که فرصت مداخله سایر بازی‌گران را در امور داخلی این کشور فراهم کرده است.

چگونه می‌توان به وضعیت ناخوشایند منطقه رسیدگی کرد تا از تبدیل شدن دوباره افغانستان به میدان جنگ جلوگیری شود؟

یک چیز باید برای همه به ویژه برای پاکستان روشن باشد که مانیفست “اوکلند” هرگز در گذشته‌ها کارساز نبوده و در آینده نیز کارساز نخواهد بود. افغانستان، یک کشور مستقل است که نمی‌تواند حیاط خلوت کسی باشد. مردم این کشور می‌توانند تصمیم بگیرند با هر کسی که می‌خواهند دوست شوند. پاکستان نباید به افغانستان در روابط داخلی و خارجی‌، به‌ویژه در مورد هند دیکته کند.
بازیگران اصلی باید در افغانستان رقیب یکدیگر باشند، نه دشمن. آن‌ها می‌توانند با اتخاذ رویکرد اصولی از منابع جیواستراتژیک و جیواکونومیک افغانستان بهره ببرند.
از سویی دیگر، توپ در زمین طا-لبان است. آن‌ها باید با بهبود اعتبارشان، از طریق حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان، آموزش و صحت و احترام به توافق‌نامه دوحه و اجرای کامل آن، نگرانی‌های جهان را برطرف کنند.
اقدامات عملی و صادقانه برای مشارکت رهبران و جامعه مدنی افغانستان در گفت‌وگوهای میان‌افغانی می‌تواند برداشته شود تا اصلاحات اقتصادی، سیاسی، قانون اساسی، سازماندهی مجدد نهادها و ایجاد زمینه بازی برابر برای افغانستانی‌ها در ساختار حکومتداری انجام شود.  در غیر این صورت، طا-لبان به تنهایی پاسخگوی چالش‌های داخلی و خارجی نخواهد بود و نتیجه نهایی قطعاً فرو بردن افغانستان در میدان جنگ دیگری خواهد بود که منجر به عدم اطمینان و ویرانی این کشور می‌شود.

نویسنده: شیرخان بازایی، وزیر سابق معارف در بلوچستان پاکستان
منبع: اوراسیا ریویو – Eurasia Review

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا