خبرگزاری دید: دو نمونه عراق و افغانستان از جمله بدترین مداخلات امریکا هستند، که دالرهای مالیاتدهندگان امریکایی را برای تعقیب اهداف غیر واقعی یا غیرصادق در خارج هدر دادند. برنامههای کمکهای خارجی به دلیل ناکارآمدی خود بدنام هستند. در درازمدت، کشورهایی که به شدت به کمکهای خارجی امریکا متکی هستند، تمایلی به کنار گذاشتن آن ندارند، چیزی که میتواند مانع آنها برای تنوع بخشیدن به اقتصاد، ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری و احترام به حقوق مالکیت شود.
رییس جمهور سابق امریکا جورج واشنگتن در سخنرانی تودیعیاش در کانگرس نسبت به اتحادهای درهمتنیده هشدار داد. اکنون بیش از هر زمان دیگری، به نظر میرسد تشدید تنشها در سراسر جهان، ایالات متحده را وسوسه میکند تا درگیر معضلات سایر کشورها شود. شهروندان و قانونگذاران امریکایی باید آنچه سابقه امریکا را منحصر به فرد ساخت، به خاطر بسپارند و در مقابل آن وسوسهها مقاومت کنند.
بودجه دفاعی امریکا غیرقابل توجیه است. در ۲۰۲۱، هزینههای دفاعی امریکا به ۸۰۱ میلیارد دالر رسید که از مجموع ۹ کشور دیگر بیشتر بود. وزارت دفاع (DOD) امریکا به تازگی بودجه را به ۸۵۸ میلیارد دالر افزایش داد، و بدتر از آن، این پول بیهوده و روی مقاصد پوچ هزینه میشود. وزارت دفاع ایالات متحده در پنجمین دور تفتیش ناکام ماند و حدود نیمی از داراییهای آن ثبت نشده است. در زمینه تولید ناخالص داخلی، ایالات متحده بالاترین نسبت بدهی در جهان و مرتب کسری بودجه دارد. موقعیت امریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی اکنون خوب معلوم میشود، اما این موقعیت تضمینی نیست زیرا دالر امریکایی در اثر تورم و رکود ضعیف شده است.
علاوه بر این، روایات دروغین آشکاری که سربازان امریکایی را وارد «جنگ بیپایان» در عراق کرد، فراموش نکنیم. سازمان اطلاعاتی ایالات متحده میدانست عراق به اصطلاح سلاحهای کشتار جمعی ندارد، اما دولت بوش سعی کرد به نوعی ارتباطی به آن بدهد. چون شر بزرگ برای رشد محبوبیت ریاستجمهوری و کمپینهای انتخاباتی مجدد خوب بود.
با این حال، جنبههای منفی آن جنگ – و به طور کلی مداخلهگرایی – مدتها پس از شمارش آرا ادامه داشته است. جنگ به اصطلاح علیه تروریزم بیست سال گذشته نیز بیش از ۳ تریلیون دالر از مالیاتدهندگان امریکایی را هدر داد. برای درک بهتر، این رقم تولید ناخالص داخلی سالانه فرانسه است.
فاجعه در افغانستان نیز داستان مشابهی بود؛ فقط این بار برگشت سریعتر و مستقیمتر بود. ماموران ایالات متحده در تلاش برای تضعیف اتحاد جماهیر شوروی، جنگجویان مجاهد را در افغانستان تامین مالی کرد. بسیاری از این جنگجوها دقیقاً با بودجه امریکا توانستند سازماندهی و آموزش موثری ببینند. زمانی که شوروی در افغانستان تسلیم شد، گروههای مجاهدین جنبش جدیدی به نام طا-لبان را تشکیل دادند. این امر به یکی از بزرگترین برایند برعکس تاریخ تبدیل شد.
البته، ایالات متحده چندین دهه در جنگ علیه طالبان گیر افتاده بود تا اینکه رییس جمهور امریکا جو بایدن سرانجام نیروهای امریکایی را بیرون کشید. خروج عجولانه امریکا (هر چند ضروری) میلیاردها دالر از تجهیزات مالیهدهندگان را پشت سر گذاشت که یا عمداً با فرار سربازان امریکایی آسیب دیدند یا به دست طا-لبان افتادند.
دو نمونه عراق و افغانستان از جمله بدترین مداخلات امریکا هستند، که دالرهای مالیاتدهندگان امریکایی را برای تعقیب اهداف غیر واقعی یا غیرصادق در خارج هدر دادند. برنامههای کمکهای خارجی به دلیل ناکارآمدی خود بدنام هستند. در درازمدت، کشورهایی که به شدت به کمکهای خارجی امریکا متکی هستند، تمایلی به کنار گذاشتن آن ندارند، چیزی که میتواند مانع آنها برای تنوع بخشیدن به اقتصاد، ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری و احترام به حقوق مالکیت شود.
در نهایت، این کشورها برای نوسازی و حفظ رشد با مشکل روبرو اند. رژیمهای فاسد بدون اقدامات برای پاسخگویی مرتباً کمکهای خارجی را نادرست تخصیص میدهند، که منجر به فساد بیشتر میشود.
اکثر رویدادهای جهانی که بر ایالات متحده تأثیر میگذارد، همین کار را انجام میدهند زیرا سیاستگذاران امریکایی چنین میخواهند. امریکا در سراسر جهان اتحادهای استراتژیک دارد زیرا آنها را برای خود ساخته است. اما آنها فقط به دامان امریکا نیفتاده اند. با این حال، روایت “امریکا به عنوان پولیس جهان” دیگر رنگ باخته و دروغ ثابت شده است. اروپا اقتصاد کافی برای مراقبت از خود دارد. همین را میتوان در مورد کوریای جنوبی و جاپان نیز گفت. بیشتر درگیریها در آفریقا، آسیا و خاورمیانه متکی به خود هستند و به طور مستقیم ایالات متحده را تحت تأثیر قرار نمیدهند.
در حالی که برخی ممکن آرزوی امپراتوری بزرگ امریکایی را در سر بپرورانند، و فکر کنند که این امپراتوری میتواند نیروهای شیطانی را در سراسر جهان دور نگه دارد، اما هزینههای چنین سیاستی از دیدگاه امریکا یا از دیدگاه سایر نقاط جهان، از لحاظ اخلاقی یا پولی قابل توجیه نیست. اگر ایالات متحده میخواهد از گسترش بیش از حد و دوامدار ضربه زدن به خود اجتناب کند، باید هوشمندانه طرحهایش را در سطح جهانی ارزیابی مجدد کند و دست از مداخلهگری بردارد.
نویسنده: آرون سوبچاک
منبع: Mises.org