اسلامگراهای غربی و رویای ایجاد خلافت در افغانستان
مفهوم خلافت جهانی، همانطور که توسط بنیاد واحه اسلامی و قمر حمایت میشود، نشاندهنده یک چالش ایدئولوژیک و سیاسی مهم است که بسیار فراتر از مرزهای افغانستان گسترش مییابد. موفقیت نهایی مأموریت آنها و واکنشی که از سوی کشورهای مسلمان و غیرمسلمان به دنبال دارد، بدون شک مسیر سیاست جهانی اسلام را در سالهای آینده شکل خواهد داد
اسلامگراهای مدرسه فقه اسلامی «دیوبند» در طرح بلندپروازانه ایجاد یک خلافت جهانی در افغانستان تحت کنترول طا-لبان نقش اساسی دارند که هدف آنها ایجاد جهان مسلمان متحد تحت قوانین شریعت است. در بحبوحه مناقشات و نگرانیهای قابل توجه جامعه جهانی، «واحه اسلامی Islamic Oasis» مستقر در شیکاگو و بنیاد قمر در کابل در خط مقدم هستند و تلاش میکنند تا جامعه مسلمانان را برای رسیدن به این هدف بسیج کنند.
خاستگاهها و مبانی ایدئولوژیک
تأثیر مکتب دیوبند بر مطالعات اسلامی مدرن را نمیتوان نادیده گرفت، زیرا آموزههای آن زیربنای چارچوب ایدئولوژیک بسیاری از رهبران اسلامی معاصر در سراسر جهان است. این مکتب فکری در احیای اسلام در دوران پسا-جنگ سرد نقش بسزایی داشته است و از بازگشت به شریعت و ایجاد خلافت جهانی حمایت میکند. بنیاد واحه اسلامی و قمر، با ریشههای عمیق در ایدئولوژی دیوبندی، وظیفه تحقق این چشمانداز را در افغانستان تحت رهبری طا-لبان بر عهده گرفتهاند. بهرغم نمایش عمومی به عنوان سازمانهای بشردوستانه و آموزشی، مأموریت آنها با اهداف ایجاد یک دولت اسلامی جهانی همسو است.
عملیات استراتژیک و نفوذ جهانی
در یک تحول مهم، واحه اسلامی مستقر در شیکاگو با بنیاد قمر در کابل همکاری نمود که نشاندهنده تلاش واحد برای حمایت از طا-لبان در افغانستان است. این مشارکت فراتر از همسویی ایدئولوژیک است؛ بلکه شامل فعالیتهای قابل توجهی در زمین از جمله ساخت مساجد، اجرای برنامههای آموزشی و سازماندهی رویدادهایی با هدف تبلیغ دیدگاه آنها از خلافت جهانی است. تلاشهای آنها نادیده گرفته نشده و حکومت طا-لبان کمکهای آنها را تأیید و تمجید کرده است. تعامل شخصیتهای برجسته در این سازمانها با رهبری طا-لبان بر جدیت تلاش آنها تأکید دارد که هدفشان تثبیت افغانستان به عنوان سنگبنای خلافت پیشنهادی آنهاست.
چالشها و مناقشات
جاهطلبیهای بنیاد واحه اسلامی و قمر بحثهای مناقشهای را در صحنه جهانی به راه انداخته است. حمایت آشکار آنها از طا-لبان و حمایت از یک الگوی حکومتی مبتنی بر شریعت، بهویژه در زمینه عملیات آنها در کشورهای غربی مانند ایالات متحده، بریتانیا و آلمان، زنگ خطر را به صدا در آورده است. استفاده از ابزارهای مالی مدرن مانند ارزهای دیجیتال برای دور زدن سیستمهای مالی غربی، رویکرد پیچیدهای را برای پیشبرد اهداف آنها و در عین حال دوری از تحقیقات برجسته میکند. علاوه بر این، مشارکت آنها در فعالیتهای بحث برانگیز، از جمله حمایت از مقاومت مسلحانه در مناطقی مانند کشمیر و فلسطین، انتقادها را برانگیخته و پرسشهایی را در مورد پیامدهای گستردهتر اقدامات آنها بر امنیت و دیپلماسی جهانی به وجود آورده است.
از آنجایی که این سازمانها به پیشبرد برنامههای خود ادامه میدهند، جامعه بینالملل در مورد چگونگی واکنش به آن اختلاف نظر دارد.
مفهوم خلافت جهانی، همانطور که توسط بنیاد واحه اسلامی و قمر حمایت میشود، نشاندهنده یک چالش ایدئولوژیک و سیاسی مهم است که بسیار فراتر از مرزهای افغانستان گسترش مییابد. موفقیت نهایی مأموریت آنها و واکنشی که از سوی کشورهای مسلمان و غیرمسلمان به دنبال دارد، بدون شک مسیر سیاست جهانی اسلام را در سالهای آینده شکل خواهد داد.