افغانستان و همسایگان؛ نگرانیها و فرصتها
پاکستان نیز در رودخانه کابل با افغانستان شریک است، اما آنها توافقنامه تقسیم آب ندارند. در گذشته، امنیت آب تنشهایی را بین هر دو کشور ایجاد کرده بود و اکنون مقامات محلی طا-لبان شروع به تهدید طرحهای انحراف رودخانهها و ساخت بند کردهاند
پاکستان که در ابتدا مشتاق به دست گرفتن کنترول طا-لبان بر افغانستان بود، اکنون با انتظارات برآورده نشده دست و پنجه نرم میکند. دو سال بعد، مسایلی مانند تروریزم فرامرزی حل نشده باقی مانده و خطرات امنیتی قابل توجهی را به همراه دارد. سایر همسایگان افغانستان نیز از موضع تهاجمی فزاینده رهبری طالبان در مورد امنیت، مدیریت مرزها و انحراف منابع آب ناراضی هستند.
پاکستان باید طرز فکر طا-لبان را که در تعامل با همسایگان نزدیک افغانستان نقش دارد، درک کند و ببیند که چگونه روابط خود را با آنها و رویکرد شان برای حل و فصل اختلافات دوجانبه شکل میدهد. ممکن است وضعیت کاملاً غمانگیز به نظر نرسد، اما برای رسیدگی به چالشهای در حال ظهور به راهبردهای حساس ضرورت است.
اولین گام، تعامل با طا-لبان از طریق کانالهای رسمی است، خواه این مسایل مربوط به تهدیدات تروریزم، امنیت مرزی، تجارت و اقتصاد باشد یا پروژههای بزرگ فراملی. تعهدات شفاهی و اظهارات مبهم رهبری طا-لبان ضروری نیست و پویایی را تغییر نخواهد داد. عذرخواهان طا-لبان در پاکستان از فرمان دینی مربوط به جهاد در سرزمینهای خارجی که توسط رهبر طا-لبان صادر شده بود، خوشحال شدند. با این حال، این چیزی را تغییر نداده است. حملات تروریستی در پاکستان همچنان در حال افزایش است. کشته شدن ۹ سرباز در یک حمله انتحاری در منطقه بنو باید یادآور این باشد که با چالشهای امنیتی نمیتوان از طریق احکام مبهم مذهبی مقابله کرد.
برای پیشبینی چالشهای آینده، پاکستان باید روابط طا-لبان با دیگر همسایگانش را در نظر بگیرد. کارشناسان میگویند که طا-لبان به طور بالقوه میتواند جرقه یک درگیری بر سر آب در منطقه را ایجاد کند. رویکرد این گروه به منابع آبی تنشها را با ایران و ازبیکستان تشدید کرده است. افغانستان و ایران یک مناقشه دیرینه آب دارند که نمونه آن معاهده آب رودخانه هیرمند افغانستان و ایران در سال ۱۹۷۳ است که هرگز به طور کامل تصویب یا اجرا نشد. با وجود این، دو کشور از طریق دیپلماسی تا حدودی روابط متعادلی را حفظ کردند. پروژههای تسریع شده سدهای طا-لبان تنشهای مرزی با ایران را تشدید کرده است. اگر مسایل امنیت آب به دقت مدیریت نشود، میتواند درگیریهای عمیقتری را بین ایران و طا-لبان، مانند اختلافات ایدیولوژیک و احساسات ضد شیعه، آشکار کند.
طا-لبان با پیشبرد پروژههای آبی که مدتها به تأخیر افتاده است، هدفشان جلب حمایت از رژیم شان است.
ازبیکستان روابط عملی خود را با طا-لبان حفظ کرده است و بر همکاریهای اقتصادی و تجاری تمرکز دارد. پس از پاکستان، این کشور خوشبینترین کشور در مورد پتانسیل رژیم طا-لبان برای تسهیل ارتباط با مناطق محصور در خشکی بود. با این حال، زمانی که طا-لبان پروژه کانال قوشتپه را برای منحرف کردن آب از آمودریا آغاز کردند، این خوشبینی کاهش یافت که بر چندین کشور آسیای مرکزی نیز تأثیر گذاشت. این امر منجر به تیرگی روابط و حتی قطع موقت برق از ازبیکستان به افغانستان شد که بعداً احیا شد. با وجود این پیچیدگیها، ازبیکستان با افغانستان و پاکستان بر سر راه آهن سه کشور به توافق رسیده است. هدف این پروژه ۵ میلیارد دالری، اتصال مزار شریف به گذرگاه مرزی خرلاچی پاکستان، از ترمذ در ازبیکستان و ولایت لوگر در افغانستان است. این خط آهن به عنوان گامی مهم در جهت افزایش ارتباطات و تجارت منطقهای تلقی میشود.
طرح اولیه ساخت خط آهن از مزارشریف به کابل و سپس به تورخم در مرز با پاکستان بود. با این حال، مسیر تغییر کرده است تا از کورم عبور کند. دلیل آن این بود که رژیم طا-لبان میخواهد ولایات شرقی و مرکزی افغانستان را که در حال حاضر توسعه نیافتهاند، توسعه دهد و پایگاه حمایتی قوی برای جنبش شان ایجاد کند. چین میخواهد افغانستان را رسماً وارد طرح «کمربند و جاده» و راهآهن سهکشور کند تا آن را بخشی از این طرح BRI سازد. با این حال، این پروژه هنوز در مراحل اولیه برنامهریزی قرار دارد.
وضعیت اقتصادی پاکستان ممکن است باعث تأخیر بیشتر در اجرای آن شود، اما این به نگرش طا-لبان در مورد نحوه برخورد با دیگر مناقشات با ازبیکستان، عمدتاً انحراف آمودریا و کمبود کارشناسان آب و دیپلماتهای با تجربه طا-لبان نیز بستگی دارد.
کشورهای آسیای مرکزی، پاکستان و افغانستان خاطرات تلخ بسیاری از پروژههای انرژی و زیربنایی فراملیتی دارند که هنوز محقق نشدهاند – مانند پروژه برق CASA-100 که آسیای مرکزی را به پاکستان متصل میکند و پروژه خط لوله گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند. این ابتکارات عمدتاً به دلیل نگرانیهای امنیتی و سناریوهای راهبردی منطقهای پیچیده به تعویق افتاد. طا-لبان میتوانند امنیت پروژههای فراملی را تضمین کنند، اما این ممکن برای ایجاد یک محیط راهبردی و سیاسی مساعد برای چنین ابتکاراتی کافی نباشد.
پاکستان نیز در رودخانه کابل با افغانستان شریک است، اما آنها توافقنامه تقسیم آب ندارند. در گذشته، امنیت آب تنشهایی را بین هر دو کشور ایجاد کرده بود و اکنون مقامات محلی طا-لبان شروع به تهدید طرحهای انحراف رودخانهها و ساخت بند کردهاند. رود سند راه نجات پاکستان است و هرگونه انحراف در جریان آن یک کابوس برای این کشور خواهد بود. اگرچه این یک امر پرهزینه است و رژیم طا-لبان نمیتواند به تنهایی آن را اجرا کند یا هیچ کمک بینالمللی دریافت کند، اما آنها نیات خود را آشکار کردهاند.
هدف طا-لبان با پیشبرد پروژههای مرتبط با آب که مدتها به تأخیر افتاده است، جلب حمایت از رژیم شان و گره زدن آن به شکلی به ناسیونالیزم افغانی است. همسایگان افغانستان احتمالاً با ناسیونالیزم ایدیولوژیک طا-لبان مخالفت نخواهند کرد، مشروط بر اینکه به منافع اصلی آنها لطمه نزند.
تا کنون، همسایگان افغانستان با احتیاط اقدامات طا-لبان را زیر نظر دارند. بهرغم چارچوبهای منطقهای متعدد مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO)، آنها تصمیمات دوجانبه را انتخاب میکنند. تلاشهای پاکستان تاکنون موفقیتآمیز نبوده است، عمدتاً به دلیل اتکای این کشور به کانالهای غیررسمی که در گذشته ناکارآمد بوده و امید چندانی به آینده ندارند.
چین در تعامل دیپلماتیک خود با افغانستان ماهرترین بوده است. این کشور نه تنها روابط دوجانبه عملی با طا-لبان برقرار کرده است، بلکه کانالهای سهجانبه و چهارجانبهای را نیز ایجاد کرده است که شامل پاکستان و ازبیکستان میشود. در حالی که سازمان همکاری شانگهای در خدمت منافع چندجانبه چین است، اما این کشور در گسترش روابط اقتصادی خود با افغانستان محتاط است.
پاکستان نیاز به ارزیابی مجدد رویکرد خود در قبال طا-لبان دارد، طا-لبانی که در مراودات دیپلماتیک خود غیرقابل پیشبینی نشان دادهاند. قاطعیت قابل توجهی در بیان دیپلماتیک طا-لبان وجود دارد که باعث نگرانی همسایگان آن میشود. پاکستان باید پاسخهای خود را بر این اساس برنامهریزی کند.