امارت اسلامی هیچ وقت به رسمیت شناخته نمیشود؟
هدف دوم تلاش برای تغییر ساختار سیاسی افغانستان به گونهای است که متعارفتر و صلحآمیزتر شود. متأسفانه باید اذعان کرد که بحث در باره آزادی یا استفاده از تئوری مدرنیزاسیون در این زمینه هیچ جایگاه ندارد
هیچ پیشنهاد یا احتمالی برای تایید حکومت طا-لبان در افغانستان وجود ندارد. هیچ یک از قدرتهای منطقهای تاکنون قصد ندارند «امارت اسلامی» را به رسمیت بشناسند.
حکومت طا-لبان(امارت اسلامی) از نظر دیپلماسی و نقش سیاسی در منطقه طی سال گذشته ناموفق بوده است. برعکس تمام احتمالات، پاکستان، روسیه و چین مثبتترین نگرش را نسبت به طا-لبان دارند. نخست، بهرغم تمام تلاشها جهت تطبیق ارتباطات کلی، منطقهای و بینالمللی در رسانههای جهانی و شبکههای اجتماعی در شرق و غرب، طا-لبان در بهبود تصویرشان ناکام بودند. همزمان، قدرتهای منطقهای و سازمانهای بینالمللی (iOS) به ارایه کمکهای بشردوستانه به مردم افغانستان ادامه میدهند.
جامعه بینالمللی، سازمانهای بینالمللی با نفوذ و سازمان ملل نگرش خود را نسبت به این تحریک اسلامی تغییر ندادهاند. طا-لبان نتوانستهاند نمایندگان خود را از فهرست تحریمهای سازمان ملل متحد خارج کنند. آنها نتوانستند درهای مالی افغانستان را به روی بانکهای غربی باز کنند. دوم، طا-لبان همچنان به عنوان تهدیدی برای ثبات منطقه و صادرکننده بالقوه ایدیولوژی رادیکال و تروریزم از سوی قدرتهای منطقهای، به ویژه هند، ایران و بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی تلقی میشوند. با وجود تمایل نیروهای منطقهای به درک و پذیرش طا-لبان آنگونه که هستند، اما این روند نتایج مطلوبی به همراه ندارد. طا-لبان به دلیل ناکامی در امر مبارزه با سازمانهای تروریستی، تقویت حکومتداری و نقض حقوق بشر، از سوی قدرتهای منطقهای منفی تلقی میشوند. به نظر میرسد که آنها به این نتیجه رسیدهاند که طا-لبان هرگز تغییر نخواهند کرد.
درگیری میان طا-لبان و ارتش پاکستان در این اواخر تشدید شده است. مانع اصلی راهحل، سیاست مضر و مخرب آشکار پاکستان پنداشته میشود. با این حال، اسلامآباد قادر به اعمال اقتدار کامل بر دوستان خود نیست. علاوه بر این، سیاست عمق استراتژیک که توسط ارتش پاکستان و استراتژیستهای آیاسآی (ISI) برای ایجاد حمایت و مشاورهدهی به طا-لبان ایجاد شده است، در واقع خودکشی است. در ماه جنوری، حمله تروریستی وحشتناک بر مسجدی در پشاور رخ داد که بیش از ۹۰ کشته برجای گذاشت. تحریک طا-لبان پاکستانی مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
بدون اعمال فشار بر اسلامآباد، تثبیت و بازسازی طا-لبان به یک حکومت مسئول و مدرن دشوار خواهد بود. حتی پس از مرگبارترین حملات تروریستی در تاریخ پاکستان، متقاعد کردن دولت پاکستان برای همکاری در امر مبارزه با تروریزم برای سیاستمداران ایالات متحده چالشبرانگیز است. پرویز مشرف دیکتاتور نظامی پاکستان از رویارویی با گروههای اسلامگرای پاکستانی میترسید و تمایلی به این کار نداشت. در نتیجه، در طول جنگ افغانستان و بهرغم فشارهای زیاد ایالات متحده و غرب، ارتش پاکستان همواره از طا-لبان حمایت میکرد و به طور مخفیانه به آنها مشوره میداد. پناهگاههای پاکستان بود که طا-لبان ۲۰ سال جنگیدند و دوباره به قدرت رسیدند.
با این وجود، به صحبت در مورد به رسمیت شناختن حکومت طا-لبان در آینده قابل پیشبینی نیازی نیست. جامعه جهانی و نیروهای بانفوذ به خواست شان از رژیم سیاسی طا-لبان به اصلاحات و «آزادی» ادامه خواهند داد. از بین بردن تهدید صدور تروریزم هدف اصلی در وضعیت افغانستان باقی میماند. هدف دوم تلاش برای تغییر ساختار سیاسی افغانستان به گونهای است که متعارفتر و صلحآمیزتر شود. متأسفانه باید اذعان کرد که بحث در باره آزادی یا استفاده از تئوری مدرنیزاسیون در این زمینه هیچ جایگاه ندارد.