بازنشستگی افسران در ۵۵ سالگی؛ پاکسازی ارتش از کادرها
حکومت افغانستان به تازهگی تصمیم گرفته است که افسران ارتش را در ۵۵ سالگی بازنشسته ساخته و افسران جوان را جایگزین آنها بسازد.
رییسجمهور غنی در فرمانی به وزارت دفاع دستور داده که سن بازنشستگی افسران از ۶۵ سالگی به ۵۵ سالگی کاهش یابد که این تصمیم با واکنشهای مثبت و منفی فراوانی روبهرو شده و در سطح رسانهها گمانهزنیهای زیادی را برانگیخت.
پرسش اصلی این است که چرا این تصمیم گرفته شده و آیا تعداد افسران جوان در حدی است که بتوانند خلاء بازنشستگی افسران متقاعد را پر کنند.
بیشترین افسران ارتش افغانستان متشکل از افسرانی است که یا از زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق بازماندهاند یا از تنظیمهای مجاهدین در چارچوب ارتش جدید ادغام شدند.
عملکرد حکومت افغانستان در چند سال پسین نشان داده که حضور افسران و کادرهای با اندیشههای متفاوت و دارای انگیزه را کمتر برتابیده و کوشیده است که آنها را با افسران بدون انگیزه و «مزد بگیر» جایگزین کند.
کادرهای بازمانده از ارتش زمان حکومتهای کمونیستی و مجاهدین که هر دو گروه ایدئولوژی مختص به خود را دارند و میتوانند به صورت بالقوه برای مدل غربی حکومت خطرآفرین باشند و آنگونه که ارگنشینان میخواهند، بازی نخواهند کرد.
در چند سال گذشته شاهد بودیم که بالای چهرههای سرشناس مجاهدین ترورهای زنجیرهای انجام شده و شمار زیادی از آنها حذف شدند و همچنان کادرهای چپ از پُستهای بلند حکومتی کنار زده شدند.
بدون شک ایالات متحده امریکا و دیگر شرکای غربیاش که سالانه تا بیشتر از ۶ میلیارد دالر برای نیروهای مسلح هزینه میکنند، حضور کادرهایی را که در مخالفت ایدئولوژیک با آنها قرار دارند، نمیپذیرند. حکومت افغانستان بیآنکه به عواقب این پروژه بیاندیشد و بحران بیانگیزهگی در نیروهای مسلح را مد نظر داشته باشد، دست به اجرا و تطبیق طرحهایی میزند که در تقابل آشکار با اراده نظام مبنی بر مبارزه با گروههای هراسافکن و تروریزم جهانی قرار دارد.
اگر ارتش از کادرهای سابقه پاکسازی شود که به نظر میرسد پروژه نیز همین است، نیروی مسلحی خواهیم داشت که فاقد هرگونه انگیزه در برابر مخالفان مسلح و تروریزم خواهد بود.
اگر سری به ۱۵ سال پیش بزنیم و جریان مقاومت علیه گروه طالبان را با ارتش منظم امروز مقایسه کنیم، به این نتیجه قطعی خواهیم رسید که داشتن انگیزه و راه مشخص برای مقاومت و ایستادهگی چقدر پراهمیت و تاثیرگذار است.
در آن زمان که نزدیک به ۹۰ درصد خاک افغانستان در تصرف طالبان بود و ماشین جنگی آنها هم از سوی پاکستان و عربستان سعودی به گونه آشکار تجهیز میشد، تنها گروه کوچکی از مجاهدین میتوانستند در برابر آنها مقاومت کنند، ولی اکنون که ارتش منظم وجود دارد و بنا به تبلیغات رسانهای با معیارهای ناتو هم ساخته شده، نبود انگیزه و اراده برای جنگ چگونه آنها را در برابر چند گروه کوچک تروریستی زمینگیر میسازد.
اگر ارتش از کادرهای دارای ایدئولوژی و خط فکری مخالف تروریزم پاکسازی شود، بدون شک به معنای ادامه جنگ و ساختن ارتشی خواهد بود شبیه ملیشههای جیرهخوار. آنگاه تنها شهرهای بزرگ به گونه نمادین در اختیار حکومت خواهد ماند و بیرون از کمربندهای شهری را گروههای مخالف مسلح برای تطبیق برنامههای درازمدت خارجی اداره خواهند کرد.
ظاهر شکوهمند – خبرگزاری دید