بحران غزه و سوال ۱۴ میلیارد دالری؛ بعد چه؟
بایدن در اظهاراتی در جریان سفر هفته گذشته خود به اسراییل اذعان کرد که ایالات متحده در واکنش به ۱۱ سپتمبر «اشتباهاتی» مرتکب شد. دو دهه بعد، آیا ایالات متحده در تلاش برای حمایت از اسراییل همان اشتباهات را تکرار میکند؟
پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ که منجر به کشته شدن ۲ هزار و ۹۷۷ تن شد، میل شدید و قابل توجیهی برای دولت امریکا وجود داشت که علیه مسئولین اقدام کند. در ۷ اکتوبر ۲۰۰۱، ایالات متحده و متحدانش «عملیات آزادی پایدار» را آغاز کردند. تا اواسط نوامبر، از طریق کمپاین بمباران گسترده و تهاجم زمینی، نیروهای تحت رهبری ایالات متحده توانستند حکومت طا-لبان را که تروریستهای القاعده مسئول حملات ۱۱ سپتمبر را در خود جای داده بودند، سرنگون کنند. سازمان ملل متحد برای کمک به ایجاد یک دولت موقت وارد عمل شد.
در ۱۶ اکتوبر ۲۰۰۲، ۱۱ سپتمبر به عنوان توجیهی برای مجوز کانگرس برای اعمال نیروی نظامی علیه عراق ذکر شد. از جمله، در این مجوز آمده است که عراق به «دارا بودن و توسعه قابلیتهای مهم تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی» ادامه میدهد. ایالات متحده عملیات نظامی علیه عراق را در ۲۰ مارچ ۲۰۰۳ آغاز کرد. در عرض چند هفته، رژیم صدام حسین دیکتاتور عراق فروپاشید. در ۱ می ۲۰۰۳، رییس جمهور جورج دبلیو بوش پشت پرچم «ماموریت انجام شد» ایستاد و اعلام کرد که «عملیات رزمی بزرگ در عراق پایان یافته است».
در هر دو مورد، اهداف اولیه نظامی به سرعت انجام شد. اما رهبران این سوال را به طور کامل در نظر نگرفتند: بعد چه میشود؟
نبرد ایالات متحده علیه طا-لبان در افغانستان نزدیک به دو دهه ادامه داشت. درگیری طولانیمدت جان ۶ هزار و ۲۹۴ سرباز و پیمانکار امریکایی، ۶۶ هزار نفر از نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان و ۴۷ هزار و ۲۴۵ غیرنظامی افغان را گرفت. هنگامی که ایالات متحده سرانجام آخرین نیروهای خود را در اگست ۲۰۲۱ خارج کرد، طا-لبان بلافاصله کنترول را دوباره به دست گرفتند.
در عراق، نیروهای ایالات متحده تا سال ۲۰۱۱ حضور داشتند. این عملیات منجر به کشته شدن ۸ هزار و ۱۶۰ سرباز و پیمانکار امریکایی، ۵۰ هزار نیروی عراقی متحد و ۲۰۰ هزار یا بیشتر غیرنظامیان عراقی شد. هیچ سلاح کشتار جمعی پیدا نشد و رژیم صدام حسین هیچ دخالتی در ۱۱ سپتمبر نداشت.
هر دو عملیات، که منافع ملموس اندکی به همراه داشت، هزینههای مالی هنگفتی نیز روی دست گذاشت. بر اساس گزارش موسسه واتسون دانشگاه براون، هزینه مستقیم جنگ در عراق و افغانستان ۲٫۲ تریلیون دالر بوده است. از آنجایی که جنگها با بدهی تامین میشود، مجموع هزینهها تا سال ۲۰۳۰ از ۴ تریلیون دالر و تا سال ۲۰۵۰ از ۶٫۵ تریلیون دالر فراتر خواهد رفت.
در ۷ اکتوبر ۲۰۲۳، شبه نظامیان حماس یک حمله غافلگیرکننده به شهرهای اسراییلی در مرز غزه انجام دادند که حداقل هزار و ۴۰۰ نفر را کشتند و بیش از ۲۰۰ نفر را گروگان گرفتند. رییس جمهور بایدن این حمله را به دلیل ابعاد کوچک اسراییل، معادل «۱۵ برابر ۱۱ سپتمبر» توصیف کرد. بایدن خاطرنشان کرد که این مرگها منجر به «نوعی بروز احساس اولیه در اسراییل میشود، درست مانند آنچه در ایالات متحده اتفاق افتاد». پاسخ اسراییل بیامان بوده و غزه را غرق در حملات هوایی کرده است. بر اساس گزارش وزارت بهداشت فلسطین، ۴ هزار و ۳۸۵ نفر در غزه تا ۲۱ اکتوبر کشته شده اند. همچنین پس از قطع اکثر منابع برق و آب توسط اسراییل، بحران انسانی در غزه وخیم شده است. اسراییل همچنین به بیش از یک میلیون فلسطینی در بخش شمالی غزه دستور تخلیه به جنوب را صادر کرد. روز شنبه، اسراییل به اولین محمولههای کمکهای بشردوستانه اجازه ورود به غزه را داد، اما این تدارکات تنها بخش کوچکی از آنچه مورد نیاز است را پوشش میدهد.
بایدن جمعه شب در یک سخنرانی در دفتر بیضی شکل اعلام کرد که در حال ارسال «یک درخواست بودجه فوری برای تأمین نیازهای امنیت ملی امریکا [و] برای حمایت از شرکای مهم ما، از جمله اسراییل» به کانگرس است. این درخواست شامل «کمک ۱۴٫۳ میلیارد دالری به اسراییل» است که علاوه بر کمک نظامی تقریباً ۳ میلیارد دالری سالانه ایالات متحده به اسراییل است. (درخواست بودجه ۱۰۵ میلیارد دالری همچنین شامل دهها میلیارد کمک به اوکراین است.)
پولی که برای اسراییل در نظر گرفته شده است شامل حدود ۱۰ میلیارد دالر کمک نظامی مستقیم است که هم «حمایت بیشتر دفاع هوایی و موشکی» و هم «مهمات» را تأمین میکند. کاخ سفید میگوید در این درخواست مشخص نشده است که وزارت دفاع چه نوع مهماتی را به اسراییل تامین خواهد کرد.
آریل کوهن یکی از اعضای ارشد شورای اتلانتیک میگوید که اسراییل نیاز خاصی به «بمبهایی دارد که بتوانند به بتن مسلح سازههای حماس در غزه نفوذ کنند» و «تانکرهای هوایی، که برای گسترش برد نیروی هوایی اسراییل بسیار مهم هستند». درخواست بایدن همچنین سقف انتقال مستقیم تسلیحات از ایالات متحده به اسراییل را برمیدارد، که میتواند کل کمکهای نظامی را بیشتر کند.
بایدن گفت که این پول «نقشه کیفی نظامی اسراییل را تشدید میکند» و «اطمینان حاصل میشود که دیگر بازیگران متخاصم در منطقه بدانند اسراییل قویتر از همیشه است».
اما یک سوال که بایدن به آن پاسخ نداد این است: بعد چه میشود؟
بر اساس گزارشها، مقامات اسراییلی «به زودی» تهاجم زمینی را آغاز خواهند کرد. یوآو گالانت وزیر دفاع اسراییل به سربازان در خط مقدم گفت: «شما اکنون غزه را از دور میبینید، به زودی آن را از داخل خواهید دید. دستور خواهد آمد». گالانت میگوید که ارتش اسراییل در «مرحله اول» یک عملیات سه مرحلهای است. مرحله اولیه شامل حملات هوایی و تهاجم زمینی «با هدف از بین بردن عوامل و آسیب رساندن به زیرساختها به منظور شکست و نابودی حماس» است. مرحله دوم نبرد ادامه خواهد یافت، اما با شدت کمتر، زیرا نیروها برای «از بین بردن مقاومت» تلاش میکنند. مرحله نهایی شامل «ایجاد یک رژیم امنیتی جدید در نوار غزه و برداشتن مسئولیت اسراییل در قبال زندگی روزمره در نوار غزه است».
گام آخر، که شامل پایان دادن به درگیری است، بسیار سادهتر از انجام آن است. از بسیاری جهات، آنچه اسراییل در تلاش است در غزه انجام دهد، دشوارتر از آنچه است که ایالات متحده در افغانستان و عراق انجام داد. در هر دوی این کشورها، جناحهایی وجود داشتند که عموماً از حضور امریکا حمایت میکردند – شیعیان و کردها در عراق و ایتلاف شمال در افغانستان. اما تعداد قابل توجهی از فلسطینیان در غزه نیست که از یک نیروی اشغالگر اسراییلی استقبال کنند. و هر «رژیم امنیتی» که توسط اسراییلیها ایجاد شود، احتمالاً در بهترین حالت، از سوی مردم غزه با بدبینی شدید نگریسته خواهد شد.
تلاشهای قبلی برای تهاجم زمینی به غزه توسط نیروهای اسراییلی یک داستان هشداردهنده است. در سال ۲۰۱۴، نیروهای اسراییلی در نبردی در شهر غزه شرکت کردند. این درگیری «بیش از ۱ هزار و ۶۰۰ ناظر بیگناه را کشته و بیش از ۱۰ هزار نفر را در کمتر از یک ماه مجروح کرد». اما «اسراییل در نهایت بدون هیچ پیروزی استراتژیک قابل توجهی عقبنشینی میکند». محیط شهری متراکم در اکثر مناطق غزه، میدان نبرد را فوقالعاده چالشبرانگیز میکند.
بوش، رییس جمهور سابق که استراتژی حمله ایالات متحده به افغانستان و عراق را تعیین کرد، از رویکرد تهاجمی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل حمایت کرده است. بوش خود را «یک تندرو» توصیف کرد و اسراییل را تشویق کرد که «هر اقدامی که برای دفاع از خود لازم است» انجام دهد. بوش اذعان کرد که برای مدتی وضعیت دشوار خواهد بود زیرا «رفتن به محلههای غزه سخت است». اما به گفته بوش، هیچ گزینه دیگری برای نتانیاهو وجود ندارد. در ویدیویی که توسط Axios به دست آمده است، بوش توضیح نمیدهد که چگونه پایان این درگیری را تصور میکند.
بایدن در مصاحبهای در ۱۵ اکتوبر ۲۰۲۳ در ۶۰ دقیقه گفت که «اشتباه است که… اسراییل دوباره غزه را اشغال کند». اما اکنون، بایدن بیش از ۱۴ میلیارد دالر برای کمک به عملیات اسراییل در غزه که به نظر میرسد شامل تهاجم زمینی نیز میشود، پیشنهاد کرده است. موضع اسراییل پارادوکس است. گیلاد اردان، سفیر اسراییل در سازمان ملل گفت که اسراییل «هیچ علاقهای» به اشغالگری ندارد. اما مقامات اسراییلی به طور همزمان هشدار داده اند که عملیات در غزه «طولانی خواهد بود».
به گفته نیویارکر، «مقامات ارشد اسراییلی به امریکاییها [که از اسراییل بازدید میکنند] گفتند که انتظار جنگی را داشته باشند که میتواند تا ده سال طول بکشد». اگر این طور باشد – و ایالات متحده همچنان متعهد به کمک مالی به تلاشهای جنگی اسراییل باشد – ۱۴ میلیارد دالر فقط یک پیش پرداخت کوچک خواهد بود. و با توجه به تجربیات عراق و افغانستان، هیچ تضمینی وجود ندارد که وضعیت غزه پس از چندین سال جنگ بهتر شود.
بایدن در اظهاراتی در جریان سفر هفته گذشته خود به اسراییل اذعان کرد که ایالات متحده در واکنش به ۱۱ سپتمبر «اشتباهاتی» مرتکب شد. دو دهه بعد، آیا ایالات متحده در تلاش برای حمایت از اسراییل همان اشتباهات را تکرار میکند؟