بیثباتی دایمی افغانستان
طا-لبان نیز باید بدانند که بدون رعایت حقوق اساسی بشر، هرگز نمیتوانند با جهان تعامل سازنده داشته باشند. بنابراین، باید به حقوق اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی مردم احترام بگذارند، حقوق زنان، دختران و اقلیتها را به رسمیت بشناسند و به تخلفات آشکار رسیدگی کنند
زندگی با صلح پایدار، رفاه، آزادی و ثبات آرزوی هر جامعه است. با این حال، شهروندان عادی افغانستان هنوز این نعمت را تجربه نکردهاند. برای اکثر آنها، صلح به معنای توقف کوتاه یک جنگ دایمی است. با وجود اینکه یک جامعه قبیلهای و مقاوم است، اما هرج و مرج و ترس قرنهاست که این کشور را فراگرفته است. بیشتر به این دلیل که برخلاف بسیاری نقاط جهان، صدای افغانهای عادی به سختی در تصمیمگیریهای سرنوشتساز جای خود را پیدا میکند یا شنیده میشود.
گفتمان رسانههای غربی رویکرد فرهنگی به بیثباتی افغانستان دارد. سرزمین ناشناخته، سرزمین قبایل، قبرستان امپراتوریها و خانه جنگ سالاران القابی است که به افغانستان نسبت داده میشود. با این حال، نگاه کردن به واقعیتها تنها از دریچه فرهنگی، بسیاری واقعیتهای دیگر را نادیده میگیرد. اگرچه نیروهای فرهنگی ممکن است بر پویاییهای اجتماعی تأثیر بگذارد، اما ویژگیهای تاریخی، سیاسی، استراتژیک، اقتصادی، جغرافیایی و منطقهای گستردهتر، طراحان اصلی دورنمای فرهنگی است. بنابراین، نگاه به جنگ مداوم در افغانستان از دریچههای فرهنگی، تعصبآمیز است.
افغانستان در دو قرن گذشته شاهد حدود ده نوع درگیری بزرگ بوده است. این درگیری شامل جنگ بر سر دولتسازی در طول ۱۸۸۰-۱۹۰۱ میشود. درگیری با بریتانیا در سال ۱۹۱۹، نبرد علیه دولت کمونیستی (۱۹۷۹-۱۹۹۱)؛ جنگ داخلی در میان جناحهای مجاهد رقیب (۱۹۹۲-۱۹۹۶)؛ تهاجم ایالات متحده و مبارزه آن با طا-لبان (۲۰۰۱-۲۰۲۱) و تراژدیهای بشردوستانه در زمان طا-لبان. تسلط طا-لبان بر کابل در اگست ۲۰۲۱ برای زندگی مردم عادی افغانستان سود چندانی نداشت و امروز، افغانستان در تنگنای یکی از بدترین بحرانهای بشردوستانه دوران مدرن قرار دارد.
وخامت اوضاع اقتصادی افغانستان تحت حکومت طا-لبان همراه با تحریمهای اقتصادی جهان، پیامدهای ویرانگری را برای این جامعه به جا گذاشته است. تورم، فقر، گرسنگی و بیکاری مردم را مجبور به فروش داراییهایشان – حتی در برخی موارد فرزندانشان کرده است تا لقمه نانی سر سفره خود داشته باشند. سیستمهای بهداشت و درمان و آموزش در آستانه فروپاشی هستند.
گزارش اخیر یکی از مقامات سازمان ملل نسبت به عمیق شدن بحران حقوق بشر و اقتدارگرایی فزاینده در افغانستان تحت رژیم طا-لبان هشدار داده است. ریچارد بنت گزارشگر ویژه سازمان ملل در اولین گزارش خود به شورای حقوق بشر، نقض حقوق بشر در زمان طا-لبان را به طور جامع مستند کرد. این گزارش بر تعلیق حقوق دختران و زنان، انتقام علیه منتقدان و مخالفان، سرکوب رسانهها و آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی از جمله هزارههای شیعه تاکید میکند.
بنت گفت: «هیچ سازوکار ملی در افغانستان وجود ندارد که بتواند آشکارا به ابعاد نقض حقوق بشر که در حال وقوع است، رسیدگی کند، چه رسد به اینکه عاملان را پاسخگو کند یا به قربانیان غرامت و جبران خسارت بدهد». عبادتگاهها، [و] مراکز آموزشی و صحی آنها به طور سیستماتیک مورد حمله قرار گرفته است. آنها به طور خودسرانه دستگیر، شکنجه، اعدام، اخراج، به حاشیهرانده شده و گاهی مجبور به فرار از کشور شدهاند، و این موضوع جنایات بینالمللی را مطرح می کند که به تحقیقات بیشتر نیاز دارد.
موضع سفت و سخت و بنیادگرایانه طا-لبان در قبال حقوق بشر و بیتوجهی محض به تعهدات بینالمللی، آنها را از کسب مشروعیت در جمع ملتها ناکام ساخته است.
بدتر شدن بحران انسانی به یک راهحل جامع نیاز دارد. کمکهای بشردوستانه، تعامل با طا-لبان و رویکرد عملی به بحران بهداشتی و اقتصادی کمک خواهد کرد. اهرمهای فشار بینالمللی باید طا-لبان را برای پایبندی به تعهدات حقوق بشر تحت فشار قرار دهد. طا-لبان نیز باید بدانند که بدون رعایت حقوق اساسی بشر، هرگز نمیتوانند با جهان تعامل سازنده داشته باشند. بنابراین، باید به حقوق اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی مردم احترام بگذارند، حقوق زنان، دختران و اقلیتها را به رسمیت بشناسند و به تخلفات آشکار رسیدگی کنند. تنها یک تعامل روشنگرانه با جامعه جهانی میتواند نویدبخش رفاه پایدار برای افغانستان باشد.