آخرین اخباراسلایدشوایرانتحلیلترجمهجهانمنطقه

تداوم سیاست خارجی ایران پس از رئیسی

مترجم: سید طاهر مجاب

خبرگزاری دید: طی سال‌های اخیر، جهت‌گیری سیاست خارجی ایران به سمت شرق با تجارب و عوامل مختلفی که رهبری ایران را به این رویکرد مجاب و متقاعد کرده است، تثبیت شده است. اعتماد مشروط به غرب زمانی از بین رفت که دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در ۲۰۱۸ یک‌جانبه از برجام یا «توافق هسته‌ای» خارج شد. از طرفی هم، استفاده غرب از تحریم‌ها، همکاری تهران را با شرکای آسیایی و جهانی تثبیت کرد. علاوه بر این، تغییرات اخیر در عرصه بین‌الملل، جمهوری اسلامی را وادار کرده است تا به یک بازیگر فعال تبدیل شود و موقعیت استراتژیک خود را در نظم چندقطبی جدید جهانی حفظ کند.

جان کربی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در کنفرانس مطبوعاتی به تاریخ ۲۰ می اظهار داشت در حالی که دولت امریکا جان باختن ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران و حسین امیر عبدالهیان وزیر امور خارجه را در سانحه سقوط چرخبال رسما تسلیت گفت، اما “هیچ تغییری را در رفتار ایران پیش‌بینی نمی‌کند. بنابراین، ایرانی‌ها نباید تغییر در رفتار امریکایی‌ها را انتظار داشته باشند.”
طی سال‌های اخیر، جهت‌گیری سیاست خارجی ایران به سمت شرق با تجارب و عوامل مختلفی که رهبری ایران را به این رویکرد مجاب و متقاعد کرده است، تثبیت شده است. اعتماد مشروط به غرب زمانی از بین رفت که دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در ۲۰۱۸ یک‌جانبه از برجام یا «توافق هسته‌ای» خارج شد. از طرفی هم، استفاده غرب از تحریم‌ها، همکاری تهران را با شرکای آسیایی و جهانی تثبیت کرد. علاوه بر این، تغییرات اخیر در عرصه بین‌الملل، جمهوری اسلامی را وادار کرده است تا به یک بازیگر فعال تبدیل شود و موقعیت استراتژیک خود را در نظم چندقطبی جدید جهانی حفظ کند.

امیدهای دیپلماتیک و بدبینی
از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ به اینسو، اولین تماس مستقیم بین حسن روحانی، رییس جمهور وقت ایران و باراک اوباما، همتای امریکایی‌اش در سپتمبر ۲۰۱۳ رخ داد.
روحانی که در ۲۰۱۳ روی کار آمد، به‌عنوان فرد «میانه‌رو»، نماینده جناحی بود که به امکان حل و فصل اختلافات با امریکا از طریق دیپلماسی و گفت‌وگو معتقد بود. او در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتمبر ۲۰۱۴، بر عزم ایران برای ادامه مذاکرات تاکید کرد:
“ما مصمم هستیم که مذاکرات را با جدیت و با حسن نیت، بر اساس احترام و اعتماد متقابل، رفع نگرانی‌های هر دو طرف و همچنین شرایط برابر و هنجارها و اصول شناخته‌شده بین‌المللی، ادامه دهیم.”
حامیان رویکرد غربی‌محور روحانی، توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ بین تهران و واشنگتن را اعتباری برای استراتژی خود می‌دانستند. در آن زمان، رئیس جمهور ایران از این توافق به عنوان “پیروزی سیاسی” برای ایران استقبال و تاکید کرد که این بدان معناست که تهران دیگر به طور فعال توسط واشنگتن و متحدانش منزوی نخواهد شد.
با این حال، آیت الله سید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در اولین سخنرانی‌اش پس از توافق، تردید داشت:
“من به مسئولان گفته‌ام که به طرف مقابل اعتماد نکنید، گول لبخند آن‌ها را نخورید، به وعده‌های‌شان اعتماد نکنید، زیرا وقتی به اهداف خود رسیدند به شما خواهند خندید…. بعد از هر دور گفت‌وگو نظرات عمومی می‌دهند. سپس به طور خصوصی به ما می‌گویند که این دیدگاه‌ها برای حفظ وجهه در کشورشان و مقابله با مخالفان‌شان بوده است، اما این مشکل خودشان است و به ما ربطی ندارد.”
حدود سه سال بعد، ترامپ دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران را ثابت و با اعلام خروج واشنگتن از توافق هسته‌ای، رویکرد روحانی را تضعیف کرد. زمانی که ابراهیم رئیسی، اصول‌گرای ایرانی در ۲۰۲۱ ریاست جمهوری ایران را برعهده گرفت، این اعتقاد مبنی بر این‌که نمی‌توان به ایالات متحده اعتماد کرد، بیشتر تقویت شد.
از آن زمان به بعد، جمهوری اسلامی با این فرض عمل کرد که غرب، به‌رغم اظهارات امریکا در مورد بازگشت به توافق هسته‌ای، هیچ گام متقابل سودمندی که به نفع تهران باشد، برنخواهد داشت.

به سوی نظم جهانی چندقطبی
اجماع جهانی وجود دارد که نظم جهانی در حال دگرگونی است. امریکایی‌ها ادعا می‌کنند که ما در یک «نقطه عطف» هستیم و سیاست‌هایی که دولت‌ها امروز اتخاذ می‌کنند، مواضع آن‌ها را در نظم جدید تعیین می‌کند.
در دوره رئیسی، ایران مانند سایر قدرت‌های منطقه، نفوذ و موقعیت خود را در صحنه جهانی گسترش داده بود. درک این نکته ضروری است که تصمیمات ایران صرفاً به رئیسی مربوط نمی‌شود، بلکه ریشه در متغیرهای گسترده‌تر نظام بین‌الملل دارد که همه آن‌ را اذعان کرده‌اند.
با شتاب گرفتن تغییرات از شرق اروپا به غرب آسیا و آفریقا، تهران برای به دست آوردن موقعیت پیشرفته در نظم پسا تک‌قطبی رقابت می‌کند. اتفاقاً، ایران اولین کشور در غرب آسیا بود که در ۲۰۲۳ به سازمان همکاری شانگهای (SCO) پیوست و با کشورهایی مانند روسیه، چین و شش کشور دیگر آسیایی با موقعیت استراتژیک همکاری‌های گسترده‌ای را ارایه کرد. علاوه بر این، ایران سال گذشته در بریکس کرسی به دست آورد و مصمم بود نقش مهمی در شکل‌دهی ساختارها و سازوکارهای چندجانبه ایفا کند.
با گنجاندن چهار عضو جدید دیگر: مصر، اتیوپیا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، بریکس+۵ اکنون ۴۶ درصد از جمعیت جهان و ۳۰ درصد از تولید اقتصادی آن را تشکیل می‌دهد.

سهم این گروه از تولید جهانی نفت از ۱۸ درصد قبل از توسعه به ۴۰ درصد افزایش یافت، در حالی که سهم آن از مصرف نفت از ۲۷ درصد به ۳۶ درصد افزایش خواهد یافت. به این ترتیب، سهم آن در تجارت جهانی کالا از ۲۰ به ۲۵ درصد و سهم آن از تجارت خدمات جهانی از ۱۲ به ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت.
به طور قابل توجهی، گروه جدید همچنین حدود ۴۵ درصد از ذخایر ارزی جهانی را به خود اختصاص خواهد داد. این امر بر اهمیت بلندمدت حضور ایران در چنین ساختاری پافشاری می‌کند. یکی از اهداف اصلی تهران برای پیوستن به این گروه‌ها، مقابله با سیاست‌های یکجانبه آتلانتیکیست است، زیرا عضویت در بریکس توانایی ایران را برای دور زدن اقدامات اجباری غرب افزایش می‌دهد.

تقویت اتحادهای شرقی
تهران علاوه بر حضور قوی‌اش در بلوک‌های شرق، برای تقویت روابط خود با قدرت‌های بزرگ اوراسیا، یعنی چین و روسیه، تلاش کرده است. زیر بار سنگین تحریم‌های غرب، جمهوری اسلامی تلاش‌ها را برای امضای توافق‌نامه‌های بزرگ با پکن و مسکو تشدید کرد.
این تلاش‌ها با امضای توافق‌نامه همکاری راهبردی ۲۵ ساله با چین در ۲۰۲۱ به ثمر نشست که همکاری‌های اقتصادی، نظامی و امنیتی را در بر می‌گرفت و در اوایل ۲۰۲۲ در دولت رئیسی اجرا و تطبیق شد.
تأثیر این توافق به سرعت آشکار شد زیرا تجارت بین ایران و چین بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ به طور قابل توجهی توسعه یافت. تا ۲۰۲۲، حجم کل تجارت بین دو کشور به نزدیک به ۱۶ میلیارد دالر رسید که نشان‌دهنده افزایش ۷ درصدی نسبت به سال قبل است. به‌رغم تحریم‌های مستمر ایالات متحده که بر توانایی ایران برای تجارت با سایر کشورها تأثیر گذاشته است، این رشد تا حد زیادی به دلیل واردات نفت ایران توسط چین بوده است.
در مورد روسیه، جنگ اوکراین اعتقاد کرملین به گسترش همکاری با کشورهای «ضدغربی» به‌ویژه ایران را تقویت کرده است. به طور مثال، دو طرف به مرحله نهایی مذاکره برای توافق همکاری استراتژیک دست یافتند.
فعال‌سازی دهلیز حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC)، که از روسیه به هند و از طریق ایران انجام می‌شود، به دلیل اهمیت اقتصادی بین‌المللی، موفقیت بیشتری را برای کشورهای ترانزیتی رقم می‌زند. روسیه اولین محموله خود را از طریق این دهلیز در جولای ۲۰۲۲ انجام داد.
کارزار تحریم‌های غرب علیه مسکو نیز عامل اصلی توسعه همکاری اقتصادی کرملین با تهران بود. در نتیجه، با تمایل شدید مسکو به همکاری، جمهوری اسلامی برای تقویت روابط در راستای دیدگاهش برای نقش‌آفرینی در نظم نوین به سرعت در حال تحول جهانی، فرصت دارد.
همکاری‌های دفاعی بین پکن، مسکو و تهران نیز در چند سال گذشته تسریع شده است. این سه کشور از ۲۰۱۹ به اینسو، پنج رزمایش مشترک انجام داده‌اند که بالاترین میزان فعالیت‌های نظامی مشترک آن‌ها بوده است.

تداوم سیاست خارجی ایران
مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده، در کتاب «خانم وزیر: خاطرات» بر اهمیت نهادها و قوانین داخل یک کشور برای حفظ ثبات داخلی و اثربخشی در سیاست خارجی تأکید می‌کند.
آلبرایت استدلال می‌کند که این نهادها و قوانین چارچوبی را فراهم می‌کنند که قدرت را محدود می‌کند و تداوم و موفقیت بلندمدت سیاست خارجی یک دولت را بدون توجه به تغییر در رهبری تضمین می‌کند.
این اصل به طور قابل توجهی مربوط به ایران است، جایی که نهادینه شدن سیاست خارجی به آن اجازه می‌دهد تا در برابر شوک‌هایی مانند درگذشت اخیر رئیس دولت و وزیر امور خارجه آن مقاومت کند.
دولتی که سیاست خارجی آن به جای افراد به ثبات نهادها بستگی دارد، انعطاف‌پذیرتر است، زیرا خطوط کلی سیاست خارجی از منافع این نهادها نشات می‌گیرد – که اساساً منافع دولت است.
با درک این واقعیت، چندین تحلیلگر غربی به این نتیجه رسیده‌اند که پس از درگذشت رئیسی و امیرعبداللهیان، تغییر قابل توجهی در سیاست خارجی ایران ایجاد نخواهد شد. همان‌طور که ژان کیننمونت در مقاله خود اشاره می‌کند:
“وضعیت فوق‌العاده‌ای است؛ رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه ناگهان در یکی از مهم‌ترین کشورها از نظر جیوپولیتیکی در منطقه‌ای دخیل در درگیری جان خود را از دست داده‌اند. با این حال، دیدگاه غالب این است که تأثیر جیوپولیتیکی آن ناچیز است.”
این امر نشان می‌دهد که جهت‌گیری سیاست خارجی کنونی ایران نه تنها بر اساس پیشینه ایدیولوژیک جمهوری اسلامی، بلکه بر اساس منافع عملی دولت شکل می‌گیرد، که مستلزم ادامه رویکرد تعیین‌شده رئیسی است.

نوت: نظام سیاسی ایران برخواسته از آرای مردم و بر اساس ساختار منافع ملی تبیین شده است . در این راستا نظام حکومتی دارای زیر ساخت های مشخص و معینی ست که تمام قوای سیاسی و اجرایی دولت ایران بر آن استوار است. در این میان نظارت مستقیم رهبری ایران بر اداره امور و حمایت از کانون های مدیریتی نیز ار اهمیت بسزایی برخودار است در چنین حالتی برنامه های راهبردی مشخص و سیاست گذاری ها دوامدار و عبور از ان اجتناب ناپذیر است پس در چنین رویکردی نظام است که اداره اصلی امور مملکتی را چه در سیاست گذاری داخلی و چه خارجی پیش میبرد.

نویسنده: محمد حسن سویدن
منبع: کردل –   The Cradle

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا