تلفات سنگین طالبان؛ قوای مسلح از حالت دفاعی بیرون شود
این موضوع از آن جهت دارای اهمیت مضاعف است که برخی طرفها به تواناییها و پوتانسیل قوای مسلح در برابر هجمه طالبان و همکاران نسبی و سببی شان به دیده شک و تردید مینگرند و حامیان ساختارهای تروریستی نیز مترصد فرصتی هستند تا بار دیگر نیروهای ملی افغانستان را همانند دهه هفتاد متلاشی سازند.
در دو روز اخیر از نقاط مختلف کشور خبر میرسد که تلفات گروه طالبان سنگین بوده است. به نظر میرسد شیب حملات و تهاجمات گروه طالبان معکوس شده و اینک نوبت افول ستاره بخت آنان در هر گوشه رسیده است.
از قندهار گزارش رسیده که در شبانه روز گذشته ۱۰۳ عضو طالبان در دو ولسوالی این ولایت کشته شده است. همچنان پولی بدخشان گزارش داده که ۶۷ عضور طالبان در ولسوالی ارغنجخواه بدخشان به در اثر عملیات پاکسازی حذف شده است.
از بغلان و ارزگان و فاریاب و فراه و هلمند نیز گزارشهای مشابه به رسانهها مخابره شده است. در چند هفته اخیر حملات طالبان بر نقاط مختلف کشور افزایش یافته و تلفاتی نیز از مردم ملکی و نظامیان کشور گرفته بود، اما اکنون گویی ورق برگشته و قوای مسلح شدیداً این گروه را سرکوب میکند.
اما تلفات سنگین طالبان و عملیات زمینی و هوایی ارتش و پولیس و امنیت ملی کشور علیه مواضع این گروه و دیگر سازمانهای تروریستی مؤید و گویای این واقعیت میدانی است که نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان توان مقابله، سرکوب و درهم شکستن صفوف مخالفان مسلح و سازمانهای تروریستی را در جنگهای متعارف و نامتعارف دارد. این موضوع از آن جهت دارای اهمیت مضاعف است که برخی طرفها به تواناییها و پوتانسیل قوای مسلح در برابر هجمه طالبان و همکاران نسبی و سببی شان به دیده شک و تردید مینگرند و حامیان ساختارهای تروریستی نیز مترصد فرصتی هستند تا بار دیگر نیروهای ملی افغانستان را همانند دهه هفتاد متلاشی سازند.
اما اکنون قوای دفاعی و امنیتی کشور در حدی رسیده که بتواند از نظام، تمامیت ارضی و دستاوردهای ۲ دهه اخیر دفاع نموده و حملات عینی و ذهنی دشمن را ناکام بگذارد. حملاتی که در میدانهای داغ نبرد جریان دارد و دشمن تلاش میکند که تاثیر روانی آن را با توسل به ابزارهای جنگ روانی در کنه وجود افراد عادی جامعه تزریق نماید؛ چیزی که یکی از شاخصههای جنگهای نا متعارف بوده و در برخی مواقع به خوبی جواب پس داده است.
در این سو ولی دو عامل عمده باید مد نظر گرفته شود. اعتماد و حمایت مردم از قوای مسلح و اراده این قوا برای سرکوب دشمن با هزار زخم.
بر عکس دهه هفتاد، اکنون تمام مردم افغانستان حامی و پشتیبان قوای مسلح بوده و با تمام جان آن را حفظ خواهند کرد. قوای مسلح نیز در میدانهای جنگ نشان داده که به حمایت و اعتماد مردم ارج نهاده و با کمترین تجهیزات در برابر بزرگترین تهاجمات دشمن ایستادگی میکند. این مسئله کمر استراتژیستهایی را که دست و آستین برای فروپاشی قوای مسلح ملی ما بالا زدهاند میشکند و این فرزندان صدیق مهین سرخ روی بدر میشوند از آزمون عظیم دفاع از مام وطن.
لازم است اما که قوای مسلح کشور در مسایل سیاسی به بازی گرفته نشده و از حالت دفاعی به حالت تهاجمی بدر آیند. اگر دشمن پابند به هیچ اصل و اخلاق و انسانیت و شرافت نیست، پرا بیسبب قوای مسلح ملی افغانستان در حالتی نگهداشته شوند که هم توش و توان آنان بیهوده در سنگرها مصرف شود و هم در برابر تهاجمات سنگین مخالفان بیدفاع باشند. نباید به گروه طالبان اجازه داده شود که نخست حمله نمایند بعد سرکوب شوند، باید قوای مسلح کشور خواب و خیال و راحت و خورد و خوراک را در هر نقطه این آب و خاک بر آنان حرام کند، تا در پشت میز به عجز و لابه بیفتند و شرایط جانب افغانستان را بیچون و چرا بپذیرند.