توافق ایران-هند؛ چابهار منبع فرصتها!
هدف اصلی علاقمندی هند به چابهار را میتوان در تقویت مسیرهای اتصال به افغانستان و آسیای مرکزی دید. چابهار همچنین میتواند نقش مهمی در تقویت سیاست هند در ارتباط با آسیای مرکزی یا گسترش و تعامل فعال دهلی نو با جمهوریهای آسیای مرکزی (CAR) داشته باشد
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
ایران و هند روز ۱۳ می قرارداد مهمی را در مورد چابهار بندر جئوپلتیکی مهم امضا کردند. بر اساس قراردادی که بین سازمان بنادر و دریانوردی ایران و شرکت پرتز گلوبل هندوستان (IPGL) منعقد شد، این سازمان با بهرهبرداری از پایانه شهید بهشتی چابهار و سرمایهگذاری ۱۲۰ میلیون دالری روی تجهیز این بندر و حتی ارایه اعتباری معادل ۲۵۰ میلیون دالر برای پروژههای شناساییشده متقابل و زیرساختها، به هند اجازه میدهد به مدت ۱۰ سال از این ترمینل بهرهبرداری کند. قرارداد همچنین در ختم آن به صورت خودکار تمدید میگردد؛ این گامی درست در استفاده دیرهنگام از ارزش استراتژیک چابهار برای منافع هند در دریای عرب، ایران، افغانستان و آسیای مرکزی است.
نخست، توافق فوق در مورد چابهار میتواند به عنوان فرصتی برای تقویت بیشتر روابط هند- ایران مورد استفاده قرار گیرد. این امر در پسزمینه همگرایی شدید دهلی نو و تهران روی موضوعاتی مانند تعامل با طا-لبان، ظهور مجدد تروریزم در افغانستان (و منطقه افغانستان-پاکستان) و نیاز به تقویت ارتباط با آسیای مرکزی و موارد دیگر است. اهمیت ایران برای هند را میتوان از سفر اس. جیشنکر وزیر خارجه هند به تهران در جنوری ۲۰۲۴ پی برد که در بحبوحه بحران دریای سرخ و تأثیر آن بر کشتیرانی جهانی و پیامدهای نامطلوب آن برای هند و همچنین امنیت ملوانان هندی انجام شد. علاقمندی هند به چابهار میتواند راهی برای استفاده از پوتانسیل روابط هند-ایران باشد.
هدف اصلی علاقمندی هند به چابهار را میتوان در تقویت مسیرهای اتصال به افغانستان و آسیای مرکزی دید. چابهار همچنین میتواند نقش مهمی در تقویت سیاست هند در ارتباط با آسیای مرکزی یا گسترش و تعامل فعال دهلی نو با جمهوریهای آسیای مرکزی (CAR) داشته باشد.
در عین حال، احیای بندر چابهار انگیزه مورد نیاز را برای پروژههای ارتباطی مانند دهلیز بینالمللی حملونقل شمال جنوب (INSTC) فراهم کرده است. این دهلیز همچنین میتواند بحثها را در مورد دهلیز پیشنهادی ارمنستان- خلیجفارس-دریای سیاه آغاز کند که به بازرگانان هندی مسیر جایگزین به روسیه فراهم میکند. مسیری که شامل ایران، ارمنستان، گرجستان و یونان میشود و آذربایجان را دور میزند.
پاکستان و ترکیه هر دو در دوره کنونی با هند در خصومت هستند. مهمتر از همه، احیای چابهار و دو دهلیز فوق به هند این امکان را میدهد که بر موانع جغرافیایی سنتی ایجاد شده توسط پاکستان در تقویت دسترسی دهلی نو به آسیای مرکزی و اوراسیا غلبه کند.
یکی دیگر از فرصتهای مهم بندر چابهار، نزدیکی آن به بندر «دقم» است که در جنوب شرق ساحل عمان به دریای عرب و اقیانوس هند وصل است. به عنوان بخشی از تفاهمنامه (MoU) دهلی نو و مسقط در سال ۲۰۱۸، کشتیهای نیروی دریایی هند مجاز هستند در این بندر استراتژیک پهلوگیری و به ترمیم و پشتیبانی لوجستیکی دسترسی داشته باشند.
حضور هند در چابهار همراه با سفر دریایی به بندر دقم میتواند به دهلی نو اجازه دهد تا با طرحهای استراتژیک چین از طریق بندر گوادر در دریای عرب مقابله کند.
علاوه بر این، با توجه به علاقهمندی پکن به چابهار و همچنین مشارکت استراتژیک رو به رشد پکن و تهران، چابهار در سالهای اخیر به عنوان محل رقابت چین و هند مطرح شده است. از همین رو، ضرورت افزایش حضور هند در چابهار برای جلوگیری از قرار گرفتن این بندر تحت نفوذ چین، بیشتر احساس شده است.
پیوند استراتژیک بین چابهار و دقم را میتوان با استفاده از روابط پایدار و صمیمانه عمان و ایران تقویت کرد. این موضوع با توجه به موقعیت کشورهای مذکور و همچنین چابهار و دقم در هر دو طرف تنگه هرمز مهمتر میشود؛ تنگهای که برای واردات انرژی و امنیت هند حیاتی است. در این راستا، هند و ایران میتوانند به بیانیه دهلی نو در سال ۲۰۰۳ رجوع کنند که زمینههای همکاری دو طرف را از جمله در حوزه دفاعی مانند رزمایشهای مشترک دریایی و کنترول و امنیت خطوط دریایی برجسته میکند. دهلی نو باید همکاریهای دریایی را با تهران تقویت کند. در کنار این، هند همچنین میتواند در مانورهای امداد و نجات دریایی ایران و عمان شرکت کند تا حضور استراتژیک دهلی نو را در نقطه خفقان حیاتی تقویت کند.
با توجه به علاقمندی عمان به همکاری دفاعی با هند، دهلی نو میتواند موارد فوق را با پیگیری همکاری قوی دفاعی خود با ایران قویتر سازد. چنین تلاشهایی میتواند منجر به ظهور مثلث استراتژیک هند، ایران و عمان با تمرکز بر ثبات تنگه هرمز شود.
با این حال، اگر امریکا به پافشاری خود بر تحریمها ادامه دهد، هند نباید منصرف شود، بلکه باید عزم خود را برای تحقق منافع راهبردی چابهار و منافع خود جزم کند. این امر همچنین وجهه دهلی نو را به عنوان یک شریک قابل اعتماد در نگاه ایران تقویت میکند. در نتیجه، عزم دو طرف بیشتر میشود.
در حالی که وقایعی مانند مرگ غمانگیز ابراهیم رییسی، رییس جمهور ایران و پیامدهای آن در سیاست غرب آسیا ممکن بر چابهار تأثیر بگذارد، اما هند باید محکم بایستد و تصمیم خود را بگیرد تا اطمینان حاصل شود که «فاصله بین کاشی و کاشان» فقط نیمقدم است – دوبیتی منسوب به غالب که از سوی نارندرا مودی در سال ۲۰۱۶ تکرار شد. (کاشی، زیارتگاهی در هند است. و کاشان، شهری در ایران که فرش آن معروف است.)