آخرین اخبارآسیای میانهاسلایدشوافغانستاناقتصاد و توسعهتحلیلترجمهچینهند

جدال چین وهند برای توسعه ؛ لیتیوم افغانستان نصیب کدامیک؟

مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: هجوم چین به افغانستان در سال‌های اخیر، به‌ویژه اقدامات پکن برای ایجاد یک پایگاه اقتصادی و استراتژیک در این کشور از طریق ابتکار کمربند و جاده، هند را نگران کرده است. سرمایه‌گذاری در استخراج لیتیوم افغانستان یکی از راه‌های دهلی نو برای جلوگیری از اتکای بیش از حد کابل به پکن و کاهش نفوذ چین در این کشور خواهد بود. این اقدام همچنین نفوذ جیوپولیتیکی هند را در منطقه وسیع‌تر آسیای مرکزی تقویت می‌کند.

جدال چین وهند برای توسعه ؛ لیتیوم افغانستان نصیب کدامیک؟

از آنجایی که هند به دنبال سرمایه‌گذاری بیشتر روی بخش‌های تولیدی با پیامدهای امنیت ملی است که تولید خودروهای الکتریکی و سایر راه‌حل‌های پایدار، این کشور را به اهداف اقلیمی‌اش می‌رساند، دسترسی به مواد معدنی به موضوع حیاتی سیاست خارجی دهلی‌نو تبدیل شده است. این بلندپروازی‌ها به تامین منابع متنوع و قابل اعتماد لیتیوم، منبعی ضروری برای تولید باتری و نیمه‌هادی‌ها، وابسته است. افغانستان با داشتن ذخایر قابل توجه لیتیوم، می‌تواند کلید آرزوهای هند در زمینه تولید خودروهای الکتریکی و بخشی از این تلاش باشد. گسترش تهاجمی چین در به دست آوردن منابع جهانی لیتیوم، این فوریت را شدت بخشیده که هند نیز برای دسترسی به ذخایر ۱ تریلیون دالری لیتیوم افغانستان آستین برزند.
تحت حکومت طا-لبان افغانستان، بی‌ثباتی سیاسی و چالش‌های زیرساختی دسترسی هند به این ذخایر را پیچیده می‌کند. با این حال، مشارکت هند سرمایه‌گذاری استراتژیکی خواهد بود که می‌تواند عامل کاربردی برای تشویق طا-لبان باشد تا فضای سیاسی و تجاری افغانستان را بهبود بخشد.

تقاضای هند برای لیتیوم؛ کاهش اتکا به زنجیره تامین چین
چین در حال حاضر حدود ۶۰ درصد از ظرفیت پردازش لیتیوم جهان را کنترول می‌کند و سرمایه‌گذاری قابل توجهی در پروژه‌های استخراج لیتیوم در کشورهایی مانند شیلی و آسترالیا انجام داده است. زنجیره تامین لیتیوم هند نیز به شدت به واردات از چین وابسته است. با توجه به روابط خصمانه بین هند و چین، اتکا به زنجیره‌های تامین تحت کنترول چین می‌تواند منجر به محدودیت‌های عرضه و افزایش هزینه‌ها برای هند، به‌ویژه در شرایط بحران شود. تصمیمات سیاست هند پس از درگیری سال ۲۰۲۰ با چین در دره گالوان نشان می‌دهد که دهلی به‌شدت تنش‌های جیوپولیتیکی را با پیامدهای اقتصادی مرتبط می‌سازد، مانند ممنوعیت هند بر اپلیکیشن‌های چین و محدودیت‌ها بر سرمایه‌گذاری آن کشور.
اگر هند بتواند دسترسی به لیتیوم افغانستان را تضمین کند، دهلی‌نو می‌تواند وابستگی به چین را کاهش و از عرضه جایگزین لیتیوم برای صنعت نوظهور خودروهای برقی و سایر نیازهای استراتژیکش اطمینان حاصل کند. هند پیش‌بینی می‌کند که تقاضایش برای کربنات لیتیوم تا ۲۰۳۰ به ۵۶ هزار تن در سال برسد تا بتواند از آرزوهایش در زمینه خودروهای الکتریکی پشتیبانی کند. باتری‌های لیتیوم یون که برای خودروهای الکتریکی ضروری است، همچنین در سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی نیز حیاتی هستند. فراتر از خودروهای الکتریکی، لیتیوم در الکترونیک، مخابرات و کاربردهای صنعتی مختلف که برای رشد اقتصاد یا بلندپروازی‌های استراتژیک هند مهم هستند، نقش دارد.
بنابراین، دسترسی به لیتیوم برای هند حیاتی است، اما در برابر اختلالات ناشی از تنش‌های جیوپولیتیک، درگیری‌های منطقه‌ای یا محدودیت‌های تجاری آسیب‌پذیر است. این عوامل بر اهمیت تنوع بخشیدن به منابع تامین و سرمایه‌گذاری در استخراج داخلی لیتیوم و قابلیت‌های پردازش لیتیوم جهت تضمین امنیت بلندمدت انرژی و پیشرفت این فناوری تاکید دارد.

چرا افغانستان؟ انگیزه‌های هند
در حالی که تامین منبع جایگزین لیتیوم از اهداف بلندپروازانه انرژی تجدیدپذیر هند حمایت می‌کند، منافع اصلی هند در  استخراج لیتیوم از افغانستان استراتژیک خواهد بود. دهلی نو در دو دهه گذشته میلیاردها دالر در افغانستان خرج کرده است تا اطمینان حاصل کند که اهرم فشاری برای تامین منافع سیاسی و امنیتی‌اش در این کشور دارد. با این حال، هجوم چین به افغانستان در سال‌های اخیر، به‌ویژه اقدامات پکن برای ایجاد یک پایگاه اقتصادی و استراتژیک در این کشور از طریق ابتکار کمربند و جاده، هند را نگران کرده است. سرمایه‌گذاری در استخراج لیتیوم افغانستان یکی از راه‌های دهلی نو برای جلوگیری از اتکای بیش از حد کابل به پکن و کاهش نفوذ چین در این کشور خواهد بود. این اقدام همچنین نفوذ جیوپولیتیکی هند را در منطقه وسیع‌تر آسیای مرکزی تقویت می‌کند.
از دیدگاه طالبان، تعامل با هند در زمینه استخراج لیتیوم مزایای متعددی دارد. از نظر اقتصادی، منبع مورد نیاز درآمد و سرمایه‌گذاری را فراهم می‌کند که برای کشوری که با انزوای اقتصادی و چالش‌های زیرساختی دست و پنجه نرم می‌کند، حیاتی است. طالبان با تنوع بخشیدن به مشارکت‌های اقتصادیش فراتر از متحدان سنتی مانند چین، می‌تواند سرمایه‌گذاری و تخصص بین‌المللی بیشتری جذب کند که به طور بالقوه منجر به توسعه اقتصادی گسترده‌تر خواهد شد. از نظر سیاسی، برقراری روابط با هند، یکی از بازیگران بزرگ جهان، می‌تواند تلاش طالبان برای مشروعیت بین‌المللی را تقویت کند.

همکاری با کشوری دموکراتیک مانند هند ممکن به طالبان کمک کند تا تصویر معتدل‌تر از خود به نمایش بگذارد و روایتی از تعامل سازنده با جامعه بین‌المللی را تقویت کند. بنابراین، منافع متقابل سود اقتصادی و نفوذ استراتژیک، انگیزه‌های هند و طالبان را برای در نظر گرفتن مشارکت در استخراج لیتیوم تقویت می‌کند.
این‌که جامعه بین‌المللی به دلیل نقض حقوق بشر و نگرانی‌های امنیتی تمایلی به تعامل با طالبان ندارد، کاملا به‌جا است. با این حال، عدم تعامل با حکومت در افغانستان ففط باعث تشدید بحران انسانی و در عین حال تسریع فروپاشی اقتصادیش می‌شود. در بحبوحه این بی‌میلی، توسعه اقتصادی به رهبری هند در بخش معدن افغانستان می‌تواند یک فرصت قانع کننده باشد. برای افغانستان، تغییر در سیاست هند به طور بالقوه می‌تواند وضعیت اقتصادی افغانستان را بهبود و دامنه تعامل بین‌المللی را گسترش دهد. برای هند، در حالی که این تصمیم احتمالاً به قیمت محکومیت شرکای غربی خواهد بود، اما تأمین منافع اقتصادی و منطقه‌ایش در افغانستان مهم‌تر است. علاوه بر این، این امر مسیر دیپلماتیک مستقلی را ترسیم می‌کند که رهبری هند را در جنوب جهان نشان خواهد داد. با دنبال کردن چنین استراتژی، هند به سیاست چندجانبه‌ای‌اش ادامه می‌دهد و نقش خود را از غرب متمایز و تعهدش را به مسیر سیاست خارجی متوازن و منحصربه‌فرد با تأکید بر مشارکت‌های متنوع جهانی و ثبات منطقه‌ای تقویت می‌کند.

اصلاح محیط سیاسی و تجاری افغانستان
در حالی که استخراج معادن در مقیاس بزرگ چالش برانگیز است، اما به سرمایه‌گذاری‌های پولی قابل توجهی نیاز دارد. این امر در نهایت به ثبات بلندمدت کابل بستگی دارد، دهلی نو می‌تواند از مشارکتش استفاده کند تا طالبان را به انجام برخی اصلاحات ضروری وادار سازد.
دهلی همچنین می‌تواند از مشارکتش در بخش معادن افغانستان به عنوان اهرم فشار بر حکومت دفاکتوی طالبان جهت افزایش شفافیت و اجرای معیارهای بین‌المللی در راستای خواسته‌های سرمایه‌گذاران استفاده کند. افغانستان در حال حاضر با یک بحران اقتصادی مواجه است و طالبان می‌توانند آن را حل نکنند، یا محیط تجاری را بهبود و سرمایه‌گذاری را جذب کنند. وضعیت امنیتی، نگرانی‌های حقوق بشری و بی‌ثباتی سیاسی خطرات علیه سرمایه‌گذاری را در افغانستان افزایش داده است. بنابراین، طالبان از حمایت هند بهره‌مند می‌شوند تا به سرمایه‌گذاران دیگر نشان دهند که کابل شریک مالی شایسته‌ای است.
هند می‌تواند وضعیت حقوق بشر را در افغانستان بهبود و همزمان اهداف اقتصادیش را با گنجاندن بندهایی در موافقت‌نامه‌ها که مشوق اقدامات فراگیرتر و حمایت از سازمان‌های غیردولتی محلی باشد، بهبود بخشد. این امر شامل تضمین شفافیت در عملیات حکومت، بودجه‌بندی و فرآیندهای تدارکاتی است. چنین اصلاحاتی منجر به فساد کم‌تر و در کل عملکرد بهتر و افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران به اقتصاد افغانستان می‌شود. این مشارکت می‌تواند اساس و بنیادی برای سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی آینده در زمینه زیرساخت‌ها، آموزش و تجارت‌های محلی ایجاد کند و رشد بلندمدت افغانستان را تقویت کند.
هند برای این‌که بتواند به طور موثر در این محیط چالش برانگیز در جهت دستیابی به منافعش حرکت کند، ممکن نیاز داشته باشد از رویکرد محتاطانه فعلی‌اش به سمت تعامل فعال‌تر با طالبان حرکت کند. دهلی نو باید رویکردی چند‌وجهی اتخاذ کند که مستلزم گفت‌وگوهای دیپلماتیک قوی با همه ذینفعان از جمله طالبان باشد تا اطمینان حاصل شود که منافع اقتصادی بدون به خطر افتادن اهداف استراتژیک یا تعهدات اخلاقی گسترده‌تر دنبال می‌شود.
در سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی، اولویت دادن به شفافیت و مسئولیت‌پذیری جهت اطمینان از همسویی هند با قوانین و ارزش‌های بین‌المللی بسیار مهم است. با مدیریت دقیق این اولویت‌های استراتژیک و تعهدات اخلاقی، هند می‌تواند همزمان با پیشبرد منافعش در افغانستان، سیاست خارجی منسجمی داشته باشد.

نویسنده: طاها علی
منبع: صداهای جنوب آسیا – South Asian Voices

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا