دوحه-۳؛ چگونه مسیر ثبات افغانستان ترسیم میشود
مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: چون سنجش و ارزیابی پیچیدگیهای افغانستان به درک عمیق از تاریخ، فرهنگ و چشمانداز سیاسی این کشور نیاز دارد، تعامل جامعه جهانی با افغانستان در دو دهه گذشته با پیشرفتها و چالشهایی همراه بوده است. همانطور که به جلو میرویم، اتخاذ یک رویکرد اصولی و چندوجهی که توانمندسازی نسل آینده افغانستان را در اولویت قرار دهد،
دور سوم نشست نمایندگان ویژه به منظور افزایش تعامل بینالمللی با افغانستان به شیوهای منسجمتر، هماهنگتر و ساختاریافتهتر از ۳۰ جون تا ۱ جولای برگزار خواهد شد. توجه به تفاوتهای حساس تعامل با طا-لبان و همه ذینفعان در رابطه به افغانستان مهم است. خروج نیروهای امریکایی بیانگر تغییر قابل توجه چشمانداز سیاسی است؛ امری که به استراتژیهای نوآورانه و فراگیر جهت هدایت پیچیدگی سناریوهای پسا-جنگ تاکید دارد.
افغانستان با چالشهای عظیمی مانند بحرانهای حقوق بشر (بهویژه در مورد حقوق زنان و دختران و نیز اقلیتهای مذهبی و قومی)، امنیت و تروریزم، مواد مخدر، توسعه و انسجام اقتصادی و اجتماعی روبروست. مخالفان مسلح طا-لبان، از جمله جبهه مقاومت ملی و سایر گروهها و نیروهای مقاومت غیرمسلح، بهویژه جنبش زنان افغانستان، با سرپیچی از سیاستهای طا-لبان، نقش مهمی در رسمیت نیافتن طا-لبان بازی کردهاند. اما برای ترسیم مسیر پیش رو، گفتوگوی پایدار، همکاری و تعهد تزلزلناپذیر همه ذینفعان و طرفها برای پایان دادن به بحرانهای کنونی و حرکت به سمت حل و فصل مناقشه گستردهتر ضروری است.
این هدف فقط از طریق تشکیل دولت فراگیر به دست میآید. دولتی که در آن حق شهروندان، از جمله تضمین مشارکت کامل و برابر زنان در زندگی عمومی رعایت و تضمین شود. برای موفقیت روند دوحه که از قطعنامه ۲۱۲۷ شورای امنیت و ارزیابی مستقل سازمان ملل متحد در مورد افغانستان، اجماع کشورهای منطقهای و جهانی سرچشمه میگیرد، مشارکت کامل همه طرفهای ذینفع حیاتی است.
طا-لبان از شرکت در دور دوم مذاکرات دوحه خودداری و اشتراک نمایندگان جامعه مدنی افغانستان را محکوم کردند. روایت طا-لبان مبنی بر اینکه تنها حزب آنها نماینده افغانستان است، بی بنیاد است. بهرغم قوانین سختگیرانه طا-لبان، مردم افغانستان اغلب علیه آنها اعتراض و نارضایتی شان را ابراز میکنند، بهویژه زنان این کشور که با آپارتاید جنسیتی روبرو هستند.
بنابراین، این استدلال که طا-لبان تنها «واقعیت» قابل توجه افغانستان است، در واقع، جمعیت ۳۰ میلیونی این کشور را نادیده میگیرد. روایت خطرناکی است که میتواند به خشم، بیثباتی و درگیری بیشتر دامن بزند.
چنانچه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل میگوید، جلسات دوحه تلاشی برای اطمینان از این است که افغانستان به «بستر» فعالیتهای تروریستی تبدیل نمیشود و از نهادهای فراگیری برخوردار است که در آن همه گروههای مختلف خود را در آیینه دولت میبینند و در آینده این کشور سهمی دارند.
بنابراین، برای جلوگیری از سقوط افغانستان به هرج و مرج بیشتر، استفاده از این فرصت برای یافتن راهحل جامع با استناد به گفتوگوهای میانافغانی، مهمتر از همیشه احساس میشود. با آنکه افغانستان هنوز هم در دستور کار سازمان ملل است، اما سایر بحرانهای نوظهور در سراسر جهان به شدت توجه جهان را منحرف میکند. این امر میتواند برای افغانستان خطرناک باشد.
فرصت روند دوحه نباید به تلاش بیهوده دیگر تبدیل شود. این گفتوگوها باید شامل همه باشد، از جمله گروههای مخالف طا-لبان و همچنین نیروهای جدید، جوان و دموکراتیک.
این نیروها با جدیت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، بهویژه حمایت از حقوق زنان و تقویت صدای مردم افغانستان را دنبال میکنند. این نسل نشاندهنده امید به آینده افغانستان است.
فروپاشی حکومت جمهوری ممکن آنها را ناامید کرده باشد، اما آنها چالشهای چندلایه داخلی، منطقهای و بینالمللی را که افغانستان با آن مواجه است، درک میکنند. آنها میتوانند ایدههای نوآورانه، انرژی و دیدگاههای جدید را روی میز بیاورند و پتانسیل برگزاری گفتوگوهای سازنده با همه طرفهای درگیر را دارند تا آینده مشترکی را با هم بسازند و بر وضعیت فعلی غلبه کنند.
این نسل را میتوان از طریق گفتوگوی میانافغانی بر اساس توصیههای ارزیابی سازمان ملل، فرآیند ویانا یا سایر فرآیندها راهاندازی کرد.
در نهایت، چون سنجش و ارزیابی پیچیدگیهای افغانستان به درک عمیق از تاریخ، فرهنگ و چشمانداز سیاسی این کشور نیاز دارد، تعامل جامعه جهانی با افغانستان در دو دهه گذشته با پیشرفتها و چالشهایی همراه بوده است. همانطور که به جلو میرویم، اتخاذ یک رویکرد اصولی و چندوجهی که توانمندسازی نسل آینده افغانستان را در اولویت قرار دهد، حقوق بشر را ارتقا دهد و به علل ریشهای درگیری، بیثباتی و افراطگرایی رسیدگی کند، ضرورت مبرم است. با انجام این کار، ما میتوانیم به ایجاد یک افغانستان باثباتتر و مرفهتر کمک کنیم، جایی که شهروندان آن بتوانند رشد کنند و به پیشرفت منطقهای و جهانی یاری رسانند. با وجود ناکامیها و چالشها در این مسیر، مردم افغانستان در تلاش برای آیندهای بهتر، پایداری و عزم راسخ نشان دادهاند.
این مسئولیت جمعی ما است که از مردم افغانستان در ماموریتشان یا آیندهای روشنتر پشتیبانی کنیم و از گذشته برای ساختن آیندهای بهتر برای همه درس بگیریم.
نویسنده: نظیفه حقپال
منبع: دیپلمات – Diplomat