راهبرد پارانویید؛ چرا پاکستان به افغانستان حمله میکند؟
این پارانویا در پاکستان، راهبردی پارانویید آفریده که نیاز به دشمن تراشی در خارج آن هم با چاشنی هندوییزم یا به گفته مقامات پاکستانی«هندوتوا» دارد که همواره حیات سیاسی و سرزمینی پاکستان را تهدید میکند و ارتش نیاز دارد که علیه آن مبارزه کند
شکوهمند- خبرگزاری دید
حمله هوایی پاکستان بر روستاهایی در خوست و همچنان حملات موشکی این کشور بر ولایت کنر، دست کم ۴۰ قربانی گرفت. شماری به شمول زنان کودکان کشته شدند و برخی هم زخمی، چندین خانه ویران شد و دهها تن بیجا. این چنین حملات از چند سال به این طرف از سوی پاکستان در خاک افغانستان انجام میشود و ظاهراً علت آن هم انجام حملات از این مناطق بر ضد نیروهای پاکستان خوانده میشود.
در گذشته، پاکستان نظام جمهوری را که با هند و جهان رابطه دیپلماتیک داشت، متهم به پناه دادن به هستههای تروریستی وابسته به هند میکرد و بر همین اساس نیز حمله مینمود، اما پس از ۲۴ اسد که نظام جمهوری معدوم شد و طا-لبان بار دیگر قدرت را تصاحب کردند، چنین علتی قابل طرح نیست؛ زیرا نه طا-لبان به هند نزدیک هستند و نه رابطهای میان کابل و دهلی نو وجود دارد. در این صورت پرسش این است که چرا پاکستان همچنان به همان دستاویزی متوسل میشود که زمینه و بنیان وجودی آن از میان رفته و دیگر مطرح نیست.
برای یافتن پاسخی به این پرسش، باید نگاهی بیندازیم به فلسفه خلق پاکستان و تاریخ تولد این کشور. تاریخی که بر اساس و چارچوب ترس و مدافعه بنا یافته و تا امروز برای ادامه حیات خود در پهنه سیاسی، نیاز به عاملی بحران آفرین خارجی دارد.
پاکستان بر اساس انفکاک مذهبی خلق شد. سرزمینی برای مسلمانان شبه قاره که وجه تمایز اصلیاش با بقیه ساکنان فقط تفاوت مذهبی بود. اسلام در برابر هندوییزم. بر پایه چنین نگرشی، چارچوب سیاسی پاکستان شکل گرفته و حتا نام این کشور نیز برخاسته از همین نگرش تفکیک مذهبی در برابر هند است. «یاک+ ستان» یعنی سرزمین مردم پاک یا طاهر، در برابر هند که سرزمین هندوها است و لاجرم بر اساس مبانی مذهبی نجس یا ناپاک.
وجهه مذهبی پاکستان رفته رفته در میان نخبگان این کشور نوعی پارانویای سیاسی- مذهبی خلق کرد که اساساً تا امروز موتور تحرک و انسجام و وحدت سرزمینی این کشور بوده و اسلامآباد عمداً آن را توسعه داده است. این پارانویا در پاکستان، راهبردی پارانویید آفریده که نیاز به دشمن تراشی در خارج آن هم با چاشنی هندوییزم یا به گفته مقامات پاکستانی«هندوتوا» دارد که همواره حیات سیاسی و سرزمینی پاکستان را تهدید میکند و ارتش نیاز دارد که علیه آن مبارزه کند.
در تعریف بیماری پارانویا گفته شده: «اختلال پارانویا نوعی بیماری روانی است که موجب سوء ظن نسبت به دیگران میشود. فرد در این حالت اعتمادی به سایر افراد نداشته و فکر میکند دیگران قصد صدمه زدن به او را دارند. در واقع یک سوء ظن غیر منطقی نسبت به سایر افراد در فرد مبتلا به پارانویا شکل میگیرد که جنبههای زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد».
اگر این تعریف را بر کشوری تعمیم بدهیم، در مییابیم که عرصه لشکری و کشوری در پاکستان چنین وضعیتی را در حیات جمعی مردم پاکستان آفریده و راهبردی کاملاً پارانویید خلق کردهاند که یک دشمن کاملاً خون آشام دارد(هند)، نیاز به مبارزه همیشگی با دشمن دارد(هستههای ادعایی مورد حمایت هند) و زمینی که در آن چنین مبارزه شکل بگیرد(افغانستان)
البته قاعدتاً باید زمین مبارزه نیز هند باشد، اما به دلیل قدرتمند و با ثبات بودند دولت هند، چنین آدرسی از قضا به افغانستان تغییر مسیر داده و چه دیواری کوتاه تر از کشوری که دههها درگیر جنگ بوده و تمام زیرساختهای اداری و سیاسی و خدماتی و امنیتی آن از هم فروپاشیده.
بر این مبنا، اگر در خوشبینانه ترین حالت ممکن در افغانستان ثبات سیاسی شکل بگیرد، مرزها کنترول شود، رابطه کابل و اسلامآباد مثل همین اکنون خیلی دوستانه باشد و پای هند نیز به افغانستان باز نباشد، باز هم پاکستان به خاطر ادامه حیات خود به حملات ادامه خواهد داد.