روابط چین-طا/لبان؛ استراتژی چین در قبال افغانستان چیست؟
خبرگزاری دید: رویکرد عملی چین نسبت به روابطش با طا-لبان نشاندهنده تمایل به تامین منافعش است، اما به رسمیت شناختن رسمی همچنان یک تصمیم حساب شده است. به رسمیت شناختن رسمی میتواند حکومت طا-لبان را مشروعیت بخشد، بر تصمیمات سایر کشورها تأثیر بگذارد و نفوذ چین را در افغانستان تقویت کند. در مقابل، خودداری از به رسمیت شناختن رسمی ممکن یک انتخاب استراتژیک برای اجتناب از ظاهر شدن به عنوان اولین کشوری باشد که به سیاستهای ظالمانه طا-لبان در قبال زنان و سایر گروههای قومی غیرپشتون مشروعیت میبخشد
روابط چین با طا-لبان نسبت به دهه ۱۹۹۰ دستخوش دگرگونی چشمگیری شده است. پس از خروج امریکا در ۲۰۲۱، تعامل چین با طا-لبان در ابتدا با تردید سپس به طور پیوسته افزایش یافته و به عمل و فرصت تبدیل شده است. دیپلماتهای چین با سفر به کابل، خروج آمریکا از افغانستان و تسلط طا-لبان را آغاز “عصر جدید” تحولات مستقل و گذار از «آشوب به نظم» میبینند.
اولویتهای چین در افغانستان تحت کنترول طالبان
بهرغم بازگشت حکومت طا-لبان به قدرت، منافع اصلی چین در افغانستان ثابت است. این منافع را میتوان در سه رکن طبقهبندی کرد: اتصال، امنیت و دسترسی به منابعی مانند مواد معدنی، نفت و گاز.
چین افغانستان را به عنوان یک حلقه مهم ابتکار بلندپروازانه کمربند و جاده (BRI) – استراتژی توسعهای زیربنایی جهانی – میبیند. در سال ۲۰۱۶، چین و افغانستان در مورد ادغام کمربند و جاده توافق کردند. این موضعی است که حکومت طا-لبان آن را تایید کرده است. چین با استفاده از دهلیز اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) و بندر گوادر به دنبال گسترش این پروژه به سمت غرب از طریق آسیای مرکزی است. این تحول نوید توسعه زیرساخت، استخراج منابع، دسترسی به بازار و دروازهای به منطقه پرسود آسیای مرکزی است. در اگست ۲۰۲۳، مولوی عبدالکبیر معاون نخستوزیر حکومت طا-لبان حمایتش را از کمربند و جاده و “همکاری عملی” با چین تأیید کرد. حاجی نورالدین عزیزی سرپرست وزارت تجارت این احساس را در اکتوبر ۲۰۲۳ تکرار کرد و خواستار مشارکت در بحثهای پروژه کمربند و جاده و دهلیز اقتصادی چین و پاکستان شد.
اما یک نگرانی امنیتی مهم برای چین، حضور جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) در افغانستان است. چین این جنبش را تهدید جداییطلبانه به پروژههای کمربند و جاده خود در آسیای جنوبی و مرکزی میداند و بارها از طا-لبان خواسته تا فعالیتهای این گروه را سرکوب کند. بیانیه اپریل ۲۰۲۳ وزارت خارجه چین در مورد افغانستان خواستار اقدام قاطعتر علیه تروریزم، از جمله جنبش ترکستان شرقی شد و بر امنیت شهروندان چینی پافشاری کرد. چین خواستار افزایش همکاری در مبارزه با تروریزم و حمایت جهانی برای جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه تروریستها است. در می ۲۰۲۳، وزیر خارجه چین با امیر خان متقی سرپرست وزارت خارجه طا-لبان دیدار و بر لزوم اجرای تعهدات افغانستان در مبارزه با تروریزم و تضمین امنیت پرسونل و نهادهای چینایی تاکید کرد.
هجوم کارآفرینان چینایی به افغانستان از سوی الجزیره “هجوم طلایی” نامیده شد. این عجله به حدی قابل توجه بود که سفارت چین در افغانستان به شرکتها و شهروندان هشدار داد که به دلیل معیارهای «سختگیرانه» وزارت معادن و پترولیم حکومت سرپرست برای صدور جواز استخراج، از سفر «کوکورانه» به این کشور خودداری کنند.
با این وجود، در جنوری ۲۰۲۳، طا-لبان قراردادی به ارزش ۵۴۰ میلیون دالر برای استخراج نفت از حوزه آمودریا در شمال افغانستان امضا کردند.
تحرکهای در حال تحول: چین، روسیه و غرب
با آنکه چین به طور رسمی حکومت طا-لبان را به رسمیت نشناخته است، اما گامهای مهمی در این راستا برداشته است.
رویکرد عملی چین نسبت به روابطش با طا-لبان نشاندهنده تمایل به تامین منافعش است، اما به رسمیت شناختن رسمی همچنان یک تصمیم حساب شده است. به رسمیت شناختن رسمی میتواند حکومت طا-لبان را مشروعیت بخشد، بر تصمیمات سایر کشورها تأثیر بگذارد و نفوذ چین را در افغانستان تقویت کند. در مقابل، خودداری از به رسمیت شناختن رسمی ممکن یک انتخاب استراتژیک برای اجتناب از ظاهر شدن به عنوان اولین کشوری باشد که به سیاستهای ظالمانه طا-لبان در قبال زنان و سایر گروههای قومی غیرپشتون مشروعیت میبخشد. برای طا-لبان، داشتن حمایت چین دارای مزایای سیاسی، اقتصادی و استراتژیک قابل توجهی است که به طور بالقوه شامل سرمایهگذاری چین و استفاده از حق وتوی چین در شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از تحریمها و قطعنامهها علیه آنها میشود.
روسیه نیز مانند چین به طا-لبان اجازه داد تا سفارت افغانستان را در مسکو مدیریت کنند. با این حال، روابط روسیه و طا-لبان کمتر صمیمانه به نظر میرسد. برای مثال، در اپریل ۲۰۲۳، روسیه رایزنیهای منطقهای را برای صلح در افغانستان انجام داد و از سایر بازیگران منطقهای دعوت کرد. برخلاف چین که خود را متعهد به اصل عدم مداخله و عدم اظهار نظر در مورد سیاستهای داخلی حکومت طا-لبان میداند، مقامات روسی از طا-لبان میخواهد تا حکومت فراگیر قومی و جنسیتی تشکیل دهند. علاوه بر این، حمله تروریستی هولناک به سالن کنسرت کروکوس در مسکو که دا/عش-خراسان مسئولیت آن را برعهده گرفت، روابط را تیره کرد.
برخلاف چین و روسیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به طا-لبان اجازه ندادهاند که کنترول سفارتخانههای افغانستان را در قلمروشان به دست بگیرد. با این وجود، بانک مرکزی افغانستان تحت کنترول طا-لبان به طور غیرمستقیم از طریق سازمان مللمتحد، هر ۱۰ تا ۱۴ روز محمولههای ۸۰ میلیون دالری دریافت میکند. همسویی یا مخالفت حکومت طا-لبان با هنجارهای بینالمللی در مورد حقوقبشر و حقوق زنان همچنان یک نقطه اختلاف قابل توجه است.
انتظار اینکه طا-لبان داوطلبانه آرمانهای لیبرالی، احترام به حقوقبشر، یا سیاستهای فراگیر در قبال زنان و گروههای قومی غیرپشتون را اتخاذ کنند، بهشدت واقعبینانه به نظر نمیرسد.
با این پسزمینه، گروههای مقاومت مسلحانه مانند جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی افغانستان حملات خود را در کابل و سایر شهرها تدارک دیدهاند. در میان نیروهای سیاسی که زمانی به توافق تقسیم قدرت با طا-لبان امیدوار بودند، ناامیدی و سرخوردگی در حال افزایش است، چنانچه تشدید اظهارات و خطابتها و اقدامات گروههای مقاومت مسلح گویای آن است. این گروهها از فرآیندهای دموکراتیک و انتخابات به عنوان راهی برای خروج از افراطگرایی حکومت فعلی دفاع میکنند و ایالات متحده و اتحادیه اروپا را متحدان بالقوه معرفی میکنند. حمایت از این جنبشهای مقاومت دموکراتیک میتواند بهعنوان یک مسیر استراتژیک برای ایالات متحده و اتحادیه اروپا ظاهر شود تا بر آینده افغانستان در جهتی که بیشتر با معیارهای بینالمللی هماهنگ باشد و حقوق بشر را ارتقاء بخشد، تاثیر بگذارد.
نویسنده: رستم علی سیرت
منبع: بنیاد فریدریش نومن برای آزادی – Friedrich Naumann Foundation for freedom