روایت یک زن؛ تحت حاکمیت طا-لبان امیدی به عدالت نیست
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: واضح بودن پیام رهبر طا-لبان جایی برای ابهام باقی نمیگذارد: تحت حاکمیت طا-لبان، زنانی مانند فرخنده امیدی به عدالت یا صلح ندارند. مصیبت و مشقت آنها به نیاز فوری به اقدام جهان برای رسیدگی به این موارد نقض حقوق بشر تاکید دارد.
نزدیک به سه سال پس از ظهور مجدد طا-لبان در افغانستان، اقدامات ظالمانه آنها علیه زنان همچنان ادامه دارد. در برنامه اشاعهدهنده اخیر که یادآور تاکتیکهای دا/عش است، رهبر طالبان پیامی دلخراش مخابره کرد: اعلان جنگ علیه حقوق زنان و کرامت انسانی، که عملاً امیدهای باقیمانده آزادی زنان افغانستان تحت حاکمیت آنها را از بین میبرد.
من به تازگی با زنی به نام “فرخنده” مصاحبه کردم که داستانش نمونهای از بیرحمی زندگی روزمره بسیاری از زنان افغانستان است. در ۲۰ سالگی، پدرش او را مجبور کرد با مرد متاهل مسنتری که چندین فرزند داشت، ازدواج کند. خانواده او به قدری فقیر بودند که احساس میکردند چارهای جز پذیرش این پیشنهاد ندارند و فرخنده هیچ گزینه دیگری نداشت.
بهرغم این چالشها، فرخنده تحصیلات خود را دنبال کرد و مدرک دانشگاهی گرفت و به عنوان یک معلم محلی از حقوق زنان دفاع کرد.
طنز تلخ ماجرا این است که در خانه، او با خشونت مداوم شوهر و سایر اقوام مرد روبرو بود.
در سال منتهی به ظهور طا-لبان، پدر و مادر فرخنده هر دو فوت کردند و شوهرش به قتل رسید. سوءاستفاده کننده اول رفت، اما اکنون او خود را در نقش سرپرست خانواده یافته و برای حمایت از پسر خردسالش تلاش میکرد.
مدت کوتاهی پس از آن، برادر شوهرش از او خواستگاری کرد – این امر طبق سنت قدیمی افغانها است که یک بیوه با برادر همسر متوفی خود ازدواج میکند.
فرخنده که سالها تحت آزار و اذیت این خانواده قرار گرفته بود، بارها در برابر تقاضاهای او مقاومت کرد.
فرخنده به عنوان یک بیوه بدون سرپرست مرد، برای احقاق حقوق خود دست و پا میزد، اما سخت جنگید، بهویژه ترس اینکه پسرش را به خانواده شوهر متوفیاش از دست دهد. فرخنده برای محافظت از خانواده کوچکش به دنبال حمایت یک سازمان حقوق بشری بود.
اما پس از آن، طا-لبان دوباره قدرت را به دست گرفتند و ناگهان حقوق زنان را لغو کرد. تحت رژیم جدید، برادر شوهر او جسورتر شده بود و سازمانی که از او حمایت میکرد، دچار چالش شد.
تهدیدهای برادر شوهرش به شدت تهدیدآمیز شد. او به من گفت: “هر روز زنگ میزد و به من میگفت که به من تجاوز میکند، شکنجه میکند، مرا میکشد – که هر وقت بخواهد میتواند این کار را انجام دهد.”
او سعی کرد فرار کند. زندگی جدیدی را دور از دسترس این خانواده که این همه رنج برای او به ارمغان آورده بود، آغاز کند، اما برادر شوهرش او را پیدا کرد، او را به شدت لت و کوب و پسرش را از او گرفت.
او امیدوار است که حضانت پسرش را دوباره به دست آورد، اما به عنوان یک زن تحت سلطه طا-لبان، بسیاری از حقوق لازم برای انجام این کار را ندارد. با توجه به اینکه او از نظر قانونی نمیتواند شغل معناداری داشته باشد، میداند که اگر پسرش را پس بگیرد، حمایت از او دشوار خواهد بود.
در شرایط کنونی، او برای تامین هزینههای خود تلاش میکند. او میگوید: “من قبلاً خانهها را پاککاری میکردم، اما اکنون این کار هم بسیار کم پیدا میشود. بنابراین، اکنون برقع میپوشم، صورتم را پنهان و تکدیگری میکنم.”
در حال حاضر، او روزهای سختی را میگذراند، نگران پسرش است، و از یک برخورد خشونتآمیز دیگر با برادر شوهرش هراس دارد.
تردید جامعه بینالمللی برای مداخله یا مخالفت آشکار با رژیم طا-لبان، بهرغم چنین نقض آشکار حقوق بشر، پرسشهای مهمی را در مورد تعهد آن به حفاظت از فرخنده و زنان بیشمار آسیبپذیر افغانستانی که با جنایات مشابه روبرو هستند، مطرح میکند.
واضح بودن پیام رهبر طا-لبان جایی برای ابهام باقی نمیگذارد: تحت حاکمیت طا-لبان، زنانی مانند فرخنده امیدی به عدالت یا صلح ندارند. مصیبت و مشقت آنها به نیاز فوری به اقدام جهان برای رسیدگی به این موارد نقض حقوق بشر تاکید دارد.
نویسنده: محقق حقوق است که هویتش را به دلیل تهدیدات امنیتی فاش نکرده است.
منبع: Jurist.org