آخرین اخبارافغانستانتحلیلترجمهزنانسیاست

زنان افغان و مهاجرت در عصر محدودیت‌ها – بخش دوم/ آخر

داده‌های MMC’s 4Miهمچنین نشان می‌دهد که پاسخ دهندگان زن از مشارکت بیشتر باندهای جنایتکار در اعمال خشونت‌آمیز (افزایش ۹ درصدی) و به دنبال آن قاچاقچیان (افزایش ۹ درصدی) و مرزبانان (افزایش ۶ درصدی) در مسیر ترکیه از سال ۲۰۱۸ خبر داده‌اند

تغییر پویایی مهاجرت مردم افغانستان

در حالی که دلایل ترک افغانستان برای زنان بسیار زیاد و روند صعودی دارد، فرصت‌های صفر مصئون و قانونی تقریباً هیچ وجود ندارد.

مهاجرت مردم افغانستان به طور سنتی شامل مردان جوان و بدون همراه می‌شود که برای جستجوی کار و امنیت به خارج از کشور سفر می‌کردند و در نهایت ترتیبی می‌دهند که اعضای خانواده – از جمله زنان و کودکان – به آن‌ها در کشور میزبان ملحق شوند. در کوتاه‌مدت، این پویایی جنسیتی احتمالاً تشدید خواهد شد؛ زیرا افزایش محدودیت‌ها در تحرک زنان، سفر را برای زنان دشوارتر و خطرناک‌تر می‌کند. با این حال، این امر ممکن است تغییر کند، زیرا شرایط در افغانستان اصلاً قابل پیش‌بینی نیست و زنان بیشتری مجبور به ترک این کشور می‌شوند.

من قطعاً این کشور را ترک خواهم کرد زیرا تازه شروع چالش‌ها است. زندگی برای زنان بدتر خواهد شد و من نمی‌توانم ادامه زندگی در چنین جهنمی را تصور کنم. من قبلاً برادرانم را متقاعد کردم که مرا تا یکی از کشورهای همسایه همراهی کنند. احتمالاً در ماه آینده راهی ایران یا پاکستان خواهیم شد.

موانع مهاجرت زنان از جمله عدم دسترسی به حمل و نقل ایمن قابل توجه است. داده‌های جمع‌آوری‌شده از طریق ابتکار مرکز مهاجرت مختلط MMC’s 4Mi  نشان می‌دهد که زنان افغان نسبت به مردان بیشتر از مسیر هوایی استفاده می‌کنند، زیرا مسیر امن‌تری برای زنان پنداشته می‌شود. با این حال، اکنون دسترسی زنان به سفر هوایی به شدت محدود شده است، زیرا آن‌ها از سفر منع شده‌اند مگر اینکه با یک عضو مرد خانواده همراه باشند. در عین حال، دسترسی به ویزا و گزینه‌های سفر قانونی با بسته شدن بسیاری از سفارت‌خانه‌های خارجی در افغانستان، تشدید شده و زنان را مجبور می‌کند برای رفتن به کنسولگری‌های خارجی به ایران و پاکستان – اغلب بدون مدرک و غیرقانونی – سفر کنند. در مواردی که زنان افغان در رسیدن به این هدف موفق باشند، با موانع دیگری مانند ناتوانی در پرداخت هزینه‌های گران‌قیمت روادید مواجه می‌شوند.

زنان افغان همچنین با موانع مالی روبرو خواهند شد، زیرا هزینه‌ها برای زنان بیشتر از مردان است و دسترسی زنان به درآمد محدود شده است. به گفته MMC’s 4Mi، قاچاقچیان در دسمبر ۲۰۲۲ برای سفر از زرنج افغانستان به تهران ایران، ۳۵۰ دالر از زنان بدون همراه و ۳۱۵ دالر از مردان بدون همراه دریافت کردند. این هزینه‌ها با افزایش تقاضا بیشتر می‌شود.

خطرات حفاظتی برای زنان افغانستان در طول مسیر نیز احتمالاً افزایش خواهد یافت. داده‌های جمع‌آوری‌شده مرکز مهاجرت مختلط MMC’s 4Mi در میان افغان‌ها در مسیر ترکیه قبل و بعد از تسلط طا-لبان نشان می‌دهد که پاسخ‌دهندگان زن در معرض خطرات حفاظتی از جمله مجبور به پرداخت رشوه بیشتر برای عبور از مرزها، مواجهه با اخاذی، آزار و اذیت، سرقت، خشونت جنسی و فیزیکی، بازداشت و مرگ می‌شوند. در مورد تجربیات پاسخ دهندگان بیشترین افزایش در میان زنان بوده است؛ بازداشت (افزایش ۱۲ درصدی)، شاهد بودن مرگ یک پناهنده یا مهاجر دیگر (افزایش ۱۰ درصدی) و خشونت فیزیکی (افزایش ۷ درصدی) مشاهده شد. پاسخ دهندگان زن گزارش دادند که این خشونت اغلب توسط قاچاقچیان، مرزبانان و پولیس انجام شده است.

داده‌های MMC’s 4Miهمچنین نشان می‌دهد که پاسخ دهندگان زن از مشارکت بیشتر باندهای جنایتکار در اعمال خشونت‌آمیز (افزایش ۹ درصدی) و به دنبال آن قاچاقچیان (افزایش ۹ درصدی) و مرزبانان (افزایش ۶ درصدی) در مسیر ترکیه از سال ۲۰۱۸ خبر داده‌اند. خلاصه این‌که تسلط طا-لبان برای زنان احساس نیاز به ترک افغانستان را افزایش داده است. در همین حال، سفرهای نامنظم که بسیاری به دلیل نبود گزینه‌های قانونی مجبور به انجام آن هستند، نیز خطرناک‌تر شده است.

برای کسانی که سفر می‌کنند، چالش‌ها به مرز ختم نمی‌شود. زنان افغانستانی که بلافاصله پس از تسلط طا-لبان توانستند فرار کنند، در ایران و پاکستان بدون مدارک قانونی گیر افتاده اند و منتظر راه‌حل پایدار هستند. زنان افغان در پاکستان که روادید موقت دارند، پس از پایان اعتبار روادیدشان با احتمال اخراج مجدد به افغانستان روبرو هستند. بسیاری از آن‌ها فعالان، روزنامه‌نگاران یا دانشجو هستند. از آنجایی که بازگشت به افغانستان برای این زنان دیگر گزینه نیست، جایگزین دیگر سفر به کشورهای اروپایی با استفاده از وسایل نامنظم از طریق ترکیه و جستجوی حمایت بین‌المللی است؛ سفری با خطرات قابل توجه.

نیاز به مسیرهای امن مهاجرت

زنان افغانستان بسیار در معرض خطر قرار دارند، زیرا با شرایط غیرقابل دفاع در افغانستان مواجه هستند و گزینه‌های مهاجرتی اندک، خطرناک و پرهزینه‌تر در پیش رو دارند. مسیرهای ایمن و مقرون به صرفه برای خروج از این کشور حیاتی است و حفاظت در تبعید باید تضمین شود. دنمارک، سویدن و فنلند تصمیم خود را مبنی بر اعطای حمایت بین‌المللی به تمام زنان و دختران افغانستان که به دنبال پناهندگی هستند، اعلام کرده‌اند. آلمان برنامه‌ای را برای جابجایی زنان افغانستان و سایر گروه‌های در معرض خطر که در افغانستان هستند آغاز کرده است. با این حال، این ابتکارات روی این فرضیه استوار است که زنان افغان می‌توانند افغانستان را ترک کرده و به کشورهایی که پناهندگی ارایه می‌دهند سفر کنند؛ گزینه‌ای که بسیاری از زنان افغانستان مجبور نیستند با آن شروع کنند. این ابتکارات همچنین تضمین نمی‌کند که زنان و دختران افغان که در کشورهای میزبان همسایه یا در حال ترانزیت گیر افتاده‌اند، کمک‌های حفاظتی مورد نیاز دریافت می‌کنند یا خیر.

کانادا، آلمان و فرانسه – میزبانان جمعیت بزرگ افغانستان – می‌توانند صدور ویزاهای الحاق خانواده را تسریع بخشند و ایجاد مسیرهایی را برای خروج زنان افغان از افغانستان به عنوان بخشی از تعهد شان در اولویت قرار دهند. در همین حال، سازمان‌های بین‌المللی بشردوستانه که با زنان افغان در ایران، پاکستان و ترکیه کار می‌کنند، می‌توانند فعالیت‌های نظارت و واکنش حفاظتی ویژه جنسیتی را افزایش دهند. این امر می‌تواند شامل ایجاد مکانیزم‌هایی در نقاط کلیدی ترانزیت جهت ارایه اطلاعات قابل اعتماد به زنان افغان در مورد خطرات احتمالی، کمک‌های جنسیتی خاص مرتبط با سلامت جسمی و روانی و گزینه‌هایی برای درخواست پناهندگی یا حمایت جانب باشد. جامعه بین‌المللی باید بر طالبان فشار بیاورد تا محدودیت‌های تحرک زنان را کاهش دهند و همچنین معافیت‌های بیشتری را برای کاهش محدودیت دسترسی زنان به آموزش، اشتغال، مراقبت‌های صحی و آزادی رفت و آمد لغو یا معرفی کند.

در مواجهه با ممنوعیت‌های تحمیل شده بر تحرک زنان افغانستان، بازیگران بشردوستانه باید از راه‌حل‌های پایدار دفاع کنند تا اطمینان حاصل شود که زنان افغان می‌توانند به پیشرفت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در این کشور ادامه دهند. در عین حال، از کمک‌های حمایتی سازمان‌های کمک‌رسان برخوردار شوند. این امر به مشارکت بازیگران بیشتر، به‌ویژه از طریق رهبری زنان افغان نیاز دارد. سیاستگذاران، مدافعان، سازمان‌های غیردولتی، سازمان‌های دیاسپورا (جوامع مهاجر) و سایرین باید برای رسیدن به اهداف ملموس هماهنگ شوند و کمک‌کنندگان باید تعهد بلندمدت داشته باشند.

Related Articles

Back to top button