سازمان ملل و افغانستان: توازن ناآرام
بهرغم این امر و با لفاظیهای محتاطانه گوترش، انتصاب فریدون سینیرلی اوغلو دیپلمات ارشد ترک به عنوان هماهنگ کننده ویژه سازمان ملل در مورد افغانستان، نشان میدهد که این نهاد بینالمللی ممکن است در آینده نزدیک به رسمیت شناسی طا-لبان را بررسی کند
کنفرانس دو روزه سازمان ملل در دوحه به تاریخ ۲ می بدون هیچ نشانهای مبنی بر اینکه جامعه جهانی برای به رسمیت شناختن طا-لبان نزدیکتر شده است به پایان رسید. آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد در این نشست پشت درهای بسته نمایندگانی از کشورهای مختلف را گرد هم آورد تا مواضع جامعه بینالمللی را در مورد حقوق بشر، حکومتداری، مبارزه با تروریزم و تلاشهای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان یکپارچه سازد. زنان افغان و چهرههای مخالف تبعیدی نگرانند که این گفتوگوها روند «تعامل سازنده» را آغاز کند و شروع نقشهراه بهسمت به رسمیت شناختن رسمی حکومت طا-لبان باشد. با این حال، اگر این کنفرانس راه را برای به رسمیت شناختن هموار نکرد، خود گوترش این احتمال را رد نمیکرد.
گوترش پس از این نشست گفت: «برای دستیابی به اهداف خود، نمیتوانیم از تعامل خارج شویم، و بسیاری خواستار مؤثرتر بودن تعامل و بر اساس درسهایی که از گذشته گرفتهایم، شدند.» دبیرکل سازمان ملل نیز احتمال دیدار مستقیم را با طا-لبان رد نکرد. «وقتی زمان مناسب برای انجام این کار فرا برسد».
در ۲۱ ماه گذشته، طا-لبان تحصیل دختران را ممنوع کرده و محدودیتهای کاری را برای زنان اعمال کرده است، اقداماتی که سازمان ملل آن را ایجاد «آپارتاید جنسیتی» توصیف کرده است. مقامات فعلی همچنین طلاق را باطل کرده و زنان بیشماری را محکوم به بازگشت به سوی همسران آزارگر سابق تشویق کردند. بزرگان طا-لبان به همان اندازه که در برابر تحریمهای اقتصادی غرب مقاومت کردهاند، در برابر محکومیتها و ابراز «نگرانی عمیق» خارجیها نیز ثابت ماندند. طا-لبان با انجام معاملات تجاری سودآور با کشورهای همسایه، بیشترین تأثیرات تنبیهی تحریمها را کاهش دادهاند. مقامات فعلی همچنین درآمدهای داخلی قابل توجهی را از عوارض و عواید گمرکی جمعآوری میکنند.
در مواجهه با طا-لبان در بحبوحه یک بحران انسانی، گوترش با چالش دستیابی به اجماع بینالمللی در مورد افغانستان نیز دستوپنجه نرم میکند، در حالی که اولویتها در میان کشورهای عضو بسیار متفاوت است. کشورهای منطقه – چین، ایران، پاکستان، روسیه و جمهوریهای مختلف آسیای مرکزی – از قبل برای امنیت ملی و نگرانیهای تجاری خود با طا-لبان در تعامل هستند. برخی با یا بدون قید و شرط و تشریفات روابط کاری ایجاد کردهاند – پذیرش و حتی تایید صلاحیت دیپلماتهای منصوب شده از سوی طا-لبان – که برای آنها سودهایی نیز به همراه داشته است. به عنوان مثال، چین در تلاش است طرح کمربند و جاده خود را به افغانستان گسترش دهد که میتواند ساخت راه آهن و پل باشد، حتی در حالی که کابل همچنان به پناه دادن جداییطلبان سین کیانگ ادامه میدهد.
سخنگوی وزارت خارجه چین حتی به تاریخ ۱۰ می اعلام کرد که طا-لبان تعهد کتبی داده است تا جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) و دیگر گروههای شبه نظامی را از انجام فعالیت از افغانستان ممانعت کند. سخنگوی چین در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از پنجمین دور گفتوگوی وزیران خارجه چین، افغانستان و پاکستان در اسلامآباد، از فرصت استفاده کرد و موضع چین را بیان کرد که افغانستان بهعنوان یک همسایه و دوست دیرینه و به خاطر رفاه و بازسازی مسالمتآمیز این کشور نباید از جامعه بینالمللی کنار گذاشته شود.
با این حال، استفانو پونتکورو سفیر سابق ناتو در افغانستان به رسمیت شناسی در کوتاهمدت را رد کرد و استدلال میکند که نقطه عطف تنها در صورتی میتواند رخ دهد که طا-لبان رفتار خود را تغییر دهند. به نظر او، سازمان ملل میتواند نقش اساسی در فشار برای این تغییر ایفا کند. سازمان ملل متحد باید کشورهای اسلامی را برای تغییر سیاست طا-لبان در قبال زنان با جدیت بیشتری دنبال کند. پونتکوروو گفت: سازمان ملل و جامعه بینالمللی باید به تعامل با این کشور و حکومت در سطح حد اقلی ادامه دهد و در عین حال اطمینان حاصل کند که کمکهای بشردوستانه همچنان جریان مییابد. طا-لبان باید بدانند که هیچ انعطافی در این مورد وجود نخواهد داشت.
بهرغم این امر و با لفاظیهای محتاطانه گوترش، انتصاب فریدون سینیرلی اوغلو دیپلمات ارشد ترک به عنوان هماهنگ کننده ویژه سازمان ملل در مورد افغانستان، نشان میدهد که این نهاد بینالمللی ممکن است در آینده نزدیک به رسمیت شناسی طا-لبان را بررسی کند. سینیرلی اوغلو همین اواخر از عادیسازی مشروط دفاع کرده است و در یک سخنرانی در شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۲۱ بلافاصله پس از سقوط کابل، گفت: «ما معتقدیم که تعامل تدریجی با طا-لبان رویکرد درستی است. ما باید با آنها ارتباط برقرار کنیم تا ببینیم آیا آنها به وعدههای خود عمل میکنند یا خیر.
با این حال، پونتکوروو خاطرنشان میکند که پس از جنگ ۲۰ ساله به رهبری ایالات متحده در افغانستان (۲۰۰۱-۲۰۲۱)، «من فکر میکنم طا-لبان میدانند که غرب به جز کمکهای بشردوستانه وارد عمل نخواهد شد.» من حتی مطمئن نیستم که همه آنها به ما علاقمند باشند. غرب میداند که اهرم فشار محدودی دارد و طا-لبان نگرانیهای امنیتی ما را میدانند. او اذعان کرد که تعادل ناآرامی وجود دارد.
با این حال، چه مبنای تعامل – یا در نهایت به رسمیت شناختن – توافقی باشد که تعهد به حقوق زنان، همکاری با جامعه بینالمللی در مبارزه با تروریزم یا ایجاد یک دولت گسترده و فراگیر را الزامی میکند، تمام چالشها به ارزیابی و اجرای کامل آن ختم میشود. البته اگر مذاکره کنندگان میخواهند که از توافق ناقص دوحه ۲۰۲۰ درس بگیرند. هر توافقی باید مبتنی بر شرایط باشد و میکانیزمی برای اجرا باید ایجاد شود. توافق دوحه که به طور گسترده به عنوان یک توافق خروج برای امریکاییها بهجای توافق صلح برای افغانها مطرح شد، شامل تعهد واشنگتن (از طرف دولت افغانستان) برای آزادی ۵۰۰۰ زندانی طا-لبان در ازای تنها ۱۰۰۰ سرباز افغان بود. علاوه بر این، گفتوگوها به دستور طا-لبان، دولت افغانستان را به طور قاطع کنار گذاشت، آتشبس را مشروط نساخت و تعهدات ضد تروریزم طا-لبان را به وضوح تعریف نکرد.
با گذشت نزدیک به دو سال از تسلط طا-لبان، وضعیت بشری در افغانستان همچنان رو به وخامت است. حدود ۴۰ میلیون افغان با سیاستهای سرکوبگرانه فزاینده و مشکلات اقتصادی غیرقابل حل دست و پنجه نرم میکنند. دو سوم کشور – حدود ۲۸ میلیون نفر – به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. زمین لرزه ویرانگر که در جون ۲۰۲۲ جنوب شرق افغانستان را لرزاند، بحران انسانی را تشدید کرد و به ۷۰ درصد خانههای این منطقه آسیب رساند و هزاران کشته و زخمی برجای گذاشت. این امر بخش مراقبتهای بهداشتی را که قبلاً در گذار سیاسی تحت تأثیر قرار گرفته بود، با کمبود تجهیزات و کارگران در شفاخانهها روبرو کرد.
دبیر کل سازمان ملل متأسفانه با یک دوراهی مواجه است: یا کنترول طا-لبان را تصدیق کند، سعی کند بهترین معاملات ممکن را انجام دهد و اقداماتی را برای بهبود و تأثیرگذاری بر زندگی میلیونها نفر حفظ کند، یا اجازه دهد این کشور و مردمش بیشتر در پرتگاه این جنگ سقوط کنند. او دیگر گزینههای خوبی ندارد، بلکه فقط میتواند از بین بدترین گزینهها یکی را انتخاب کند.
گوترش گفته است که نشست دیگری در آینده برگزار خواهد شد، اما بعید است که پیشرفت قابل توجهی حاصل شود. واقعیت تلخ در افغانستان ایجاب میکند که جامعه بینالمللی این چالش را بپذیرد، تواضع نشان دهد و حتی به تدریج به سمت یافتن راهحلهای جزیی بحران انسانی گام بردارد.