شرمآور و ظالمانه؛ خیانت به سبک بریتانیا با متحدان!
این اپیزود هولناک از آشفتگی اخلاقی ما در مورد پرسشهای پناهندگی صحبت میکند. در اینجا افرادی است که به کمک ما نیاز دارند و سزاوار آن هستند، اما به نظر میرسد دولت ما در ارایه آن ناتوان است. ناتوانی دولت در غلبه بر سیستم ناکارآمد پناهندگی ما، مانع از ارایه پناهندگی به کسانی شده است که ما به آنها مدیون هستیم
بر اساس گزارشها، ۲۰۰ نفر از نیروهای ویژه افغانستان – که در طول جنگ ۲۰ ساله در افغانستان توسط بریتانیا آموزش دیده بودند، اکنون از پاکستان به کشور تحت کنترول طا-لبان اخراج میشوند.
این کماندوهای نخبه پس از تسلط دوباره طا-لبان در اگست ۲۰۲۱ به همراه خانوادههایشان به پاکستان گریختند. دولت پاکستان اکنون آنها را تهدید میکند که با بسیاری از پناهجویان افغانستانی دیگر اخراج خواهد کرد. برخی از افغانستانیها قبلاً این کشور را ترک کردهاند، در حالی که برخی دیگر درخواستهای قانونی علیه اخراجها به دادگاه عالی پاکستان ارایه کردهاند. سرنوشت این سربازان مبهم است. اگر آنها به افغانستان اخراج شوند، با آزار و اذیت یا بدتر از آن مواجه خواهند شد.
بریتانیا باید درهای خود را به روی این سربازان و خانوادههای آنها باز کند. اما در حالی که دولت از بازگرداندن مهاجرانی که به طور غیرقانونی با قایقهای کوچک وارد بریتانیا شدهاند خوشحال است، به نظر میرسد که تمایلی به کمک به افغانستانیهایی که دوشادوش ارتش بریتانیا جنگیدند، ندارد. جنرال سر ریچارد بارونز که ۱۲ سال در افغانستان خدمت کرده است، ناکامی دولت در ارایه سرپناه به این سربازان را «خیانت» و «ننگ» نامید. مخالفت با این امر سخت است.
این سربازان زبده که در واحدهایی مانند نیروی کماندو ۳۳۳ و نیروی ارضی ۴۴۴ افغانستان خدمت میکردند، در خط مقدم عملیات ضد تروریزم در افغانستان جنگیدند. به گفته بارونز، آنها در «خطرناکترین، سختترین، مهمترین ماموریتها» شرکت کردند.
علاوه بر این، آنها همواره در کنار بریتانیا ایستاده بودند. هنگامی که کابل در اگسست ۲۰۲۱ به دست طا-لبان افتاد، همین سربازان افغان بودند که به شهروندان بریتانیایی کمک کردند با سفر امن فرار کنند. این که دولت بریتانیا اکنون دست زیر الاشه بنشیند در حالی که دوستان و متحدان در چنین خطری در ترس از جان خود و عزیزانشان هستند – به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
باید برای این سربازان و خانوادههایشان در بریتانیا پناهگاه داده شود. خوب یا بد، این افراد از مداخله بریتانیا در افغانستان حمایت کردند. آنها شانه به شانه با بریتانیا علیه شبه نظامیان در تلاش برای ساختن یک افغانستان جدید جنگیدند. مهم نیست که این پروژه «ملتسازی» چقدر سادهلوحانه و ناقص بود، بریتانیا به این سربازان بسیار مدیون است و با این حال، ما به جای کمک به آنها آنها را در برابر انتقام رها کردیم.
همچنین تامین پناهگاه برای این سربازان به نفع منافع ملی بریتانیا است. آنها توسط ارتش بریتانیا آموزش دیده اند و در کنار پرسونل بریتانیایی در عملیاتهای پرخطر جنگیده اند. مهارت و شجاعت آنها باید برای ارتش ارزشمند باشد.
رها کردن این سربازان افغانستانی در حال حاضر یک خیانت عمیق است. علاوه بر این، متحدان در آینده از آن غافل نخواهند شد. چگونه بریتانیا میتواند انتظار داشته باشد که در هر درگیری آینده به حمایت دیگران تکیه کند؟ حتی آنهایی که با اهداف و مقاصد بریتانیا همدل هستند، حاضر نیستند به دولت بریتانیا اعتماد کنند، زیرا میترسند که خدمات و وفاداری آنها در صورت آشکار شدن وقایع و تحولات، بیاهمیت و به فراموشی سپرده شود – همانطور که در افغانستان شد.
این اپیزود هولناک از آشفتگی اخلاقی ما در مورد پرسشهای پناهندگی صحبت میکند. در اینجا افرادی است که به کمک ما نیاز دارند و سزاوار آن هستند، اما به نظر میرسد دولت ما در ارایه آن ناتوان است. ناتوانی دولت در غلبه بر سیستم ناکارآمد پناهندگی ما، مانع از ارایه پناهندگی به کسانی شده است که ما به آنها مدیون هستیم. متحدان افغانستانی ما سزاوار بیشتر از اینها هستند.