آخرین اخبارآسیای میانهاسلایدشوافغانستاناقتصاد و توسعهامنیت و حوادثتحلیلترجمهجهانچینمنطقههند

شطرنج در بستر افغانستان؛ رقابت‌های راهبردی و مسیرهای همکاری

مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: مکانیزم‌های همکاری بیشتر منطقه‌ای که همسایگان و قدرت‌های بزرگ، افغانستان را دخیل می‌سازد، می‌تواند نقش مهمی در ایجاد ثبات در این کشور داشته باشد. مشارکت هند در مجامع مانند سازمان همکاری شانگهای و تعاملش با کشورهای آسیای مرکزی می‌تواند مکمل تلاش‌های دیپلماتیک این کشور با طا-لبان باشد. سرمایه‌گذاری‌های راهبردی و نقش میانجی چین در گفت‌وگوهای صلح می‌تواند ثبات اقتصادی و سیاسی را در افغانستان تسهیل کند. ابتکارات امنیتی روسیه و همکاری با متحدان منطقه‌ای می ‌تواند به مقابله با تهدیدات افراطی کمک و از تشکیل یک دولت فراگیر حمایت کند.

شطرنج در بستر افغانستان؛ رقابت‌های راهبردی و مسیرهای همکاری

نقش هند، چین و روسیه در چارچوب روابط معاصر بین‌الملل، به‌ویژه با توجه به ظهور مجدد طا-لبان، اهمیت قابل توجهی در افغانستان دارد. این قدرت‌های بزرگ هر کدام منافع متمایز و ملاحظات راهبردی، اقتصادی و امنیتی در افغانستان دارند. این منافع با تعاملات تاریخی، تحولات منطقه‌ای و مواضع مربوطه آن‌ها در مورد طا-لبان شکل گرفته است. این مطلب نقش‌ها و دیدگاه‌های چندوجهی هند، چین و روسیه را در افغانستان بررسی، پیامدهای مشارکت آن‌ها را ارزیابی و راه‌های بالقوه برای حل منازعه و ثبات منطقه‌ای را پیشنهاد می‌کند.

هند و افغانستان
مشارکت هند در افغانستان در درجه اول بر کمک‌های انکشافی و سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی متمرکز بوده است. پروژه‌های قابل توجهی مانند بند سلما و ساختمان پارلمان افغانستان به عنوان نمونه‌های برجسته‌ از تعهد هند به بازسازی و توسعه افغانستان است. علاوه بر این، هند نقش مهمی در ارایه کمک‌های آموزشی و پزشکی ایفا کرده است که نشان‌دهنده رویکرد گسترده‌تر آن در به کارگیری مکانیزم‌های قدرت نرم است.
با این حال، ظهور مجدد طا-لبان چالش قابل توجهی برای هند است. در حالی که هند تلاش‌های دیپلماتیک‌اش را برای برقراری ارتباط با طا-لبان تشدید کرده است، اما همچنان از احتیاط کار می‌گیرد. هند بر ضرورت برقراری یک دولت فراگیر که از حقوق بشر پشتیبانی و نمایندگی از جوامع مختلف افغانستان را تضمین کند، تاکید دارد. نگرانی اساسی امنیتی برای هند حول محور جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به بهشت ​​سازمان‌های تروریستی از جمله لشکر طیبه و جیش محمد است که به طور خاص هند را هدف قرار می‌دهند.
بنابراین، تعامل هند با طا-لبان بر اساس الزامات تضمین ثبات و امنیت منطقه‌ای انجام می‌شود. همزمان، هند به طور فعال در مجامع چندجانبه مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO) برای تقویت همکاری‌های منطقه‌ای شرکت می‌کند.

چین و افغانستان
نفوذ چین در افغانستان را می‌توان به بلندپروازی‌های اقتصادی راهبردی این کشور، به‌ویژه در مورد گسترش طرح کمربند و جاده (BRI) نسبت داد. چین قصد دارد از منابع معدنی و موقعیت جغرافیایی افغانستان با سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌ها و قراردادهای استخراج معادن استفاده کند و از این طریق اهداف اقتصادی راهبردی خود را تقویت کند. تعامل چین با طا-لبان با اقدامات عملی آشکار می‌شود زیرا پکن به دنبال حفظ ثبات و جلوگیری از گسترش افراط‌گرایی در منطقه سین کیانگ است. چین با ایجاد روابط عمیق‌تر با طا-لبان، تلاش می‌کند از منافع اقتصادی خود محافظت کند. در عین حال، چین از طا-لبان می‌خواهد که به اقدامات ضد تروریزم و ​​حفظ امنیت منطقه متعهد باشد. مشارکت فعال چین در مذاکرات صلح و ترتیبات امنیتی منطقه‌ای، این کشور را به عنوان یک میانجی‌گر مهم در امور افغانستان قرار می‌دهد که با الزامات راهبردی گسترده‌ترش در آسیای مرکزی همسویی دارد.

روسیه و افغانستان

رویکرد روسیه در قبال افغانستان تحت تأثیر نگرانی‌های امنیتی و روابط تاریخی است. کمک‌های نظامی و اطلاعاتی در استراتژی روسیه برای مقابله با دا/عش و سایر گروه‌های افراطی نقش مهمی دارد. روسیه روابطش را با طا-لبان و سایر جناح‌های سیاسی به منظور حفظ نفوذ، به رسمیت‌شناسی طا-لبان به عنوان قدرت مشروع و ترویج اهمیّت برقراری دولت فراگیر بنا کرده است. سرمایه‌گذاری‌ در بخش انرژی و زیربنا، تقویت اقتصاد افغانستان و تقویت حضور روسیه در منطقه از جمله منافع اقتصادی مسکو است. علاوه بر این، روسیه با جمهوری‌های آسیای مرکزی همکاری دارد و برای رسیدگی به نگرانی‌های امنیتی مرتبط با افغانستان و اولویت دادن به ثبات منطقه‌ای در پلت‌فرم‌های چندجانبه مانند سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) مشارکت می‌کند.

راهبرد افغانستان
تلاش برای مهار نفوذ و درگیری در افغانستان به یک رویکردی چندوجهی نیاز دارد. اقدامات اعتمادساز در امتداد مناطق مرزی مورد مناقشه می‌تواند به جلوگیری از تشدید تنش‌های نظامی و تقویت اعتماد میان طرف‌های درگیر کمک کند. کانال‌های ارتباطی قوی در سطوح مختلف حکومت و ارتش برای مدیریت بحران‌ها و به حداقل رساندن سوء‌تفاهم‌ها ضروری است. گفت‌وگوی جامع مستمر در مورد مسایل تجاری می‌تواند به نارضایتی‌های اقتصادی رسیدگی کند و روابط اقتصادی متعادل را ارتقا دهد. ابتکارات مشترک در مجامعی چندجانبه، با تمرکز بر منافع مشترک مانند تغییرات آب و هوا و مبارزه با تروریزم، می‌تواند اعتمادساز باشد و همکاری را تقویت کند.
مکانیزم‌های همکاری بیشتر منطقه‌ای که همسایگان و قدرت‌های بزرگ، افغانستان را دخیل می‌سازد، می‌تواند نقش مهمی در ایجاد ثبات در این کشور داشته باشد. مشارکت هند در مجامع مانند سازمان همکاری شانگهای و تعاملش با کشورهای آسیای مرکزی می‌تواند مکمل تلاش‌های دیپلماتیک این کشور با طا-لبان باشد.

سرمایه‌گذاری‌های راهبردی و نقش میانجی چین در گفت‌وگوهای صلح می‌تواند ثبات اقتصادی و سیاسی را در افغانستان تسهیل کند. ابتکارات امنیتی روسیه و همکاری با متحدان منطقه‌ای می ‌تواند به مقابله با تهدیدات افراطی کمک و از تشکیل یک دولت فراگیر حمایت کند.

نتیجه:
خلاصه این‌که تأثیر هند، چین و روسیه بر افغانستان به اهداف راهبردی، اقتصادی و امنیتی و نیز مواضع آن‌ها در قبال طا-لبان وابسته است. با رسیدگی به نگرانی‌های اساسی و پرورش منافع مشترک، این قدرت‌های بزرگ می‌توانند در جهت ارتباط قوی‌تر و سودمندتر با افغانستان کار کنند. مسیر روابط دوجانبه و چندجانبه آن‌ها با افغانستان به طور قابل توجهی پویایی‌های جیوپولیتیکی در آسیای مرکزی و چارچوب گسترده‌تر جهانی را شکل خواهد داد.

نویسنده: سایمون هوتاگالونگ
منبع: اوراسیا ریویو – Eurasia Review

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا