شورای نظامی بسیج ملی؛ گام بلند عطامحمد نور علیه بحران
طالب نمیتواند در جنگ منظم تاب بیاورد، پس به جنگ گوریلایی روی میآورد و میخواهد که نیروی مقاومت فرسوده شود، اما تدبیر آقای نور چنین چانسی را از طالبان گرفته و در آینده شاهد خواهیم بود که چگونه این گروه زمینگیر خواهد شد
همین اکنون که این سطور را مینویسم از بدخشان و تخار خبرهای بدی میرسد، سقوط هفت ولسوالی در مدت چند ساعت در بدخشان و سقوط ولسوالیهای فرخار و کلفگان تخار. از دیگر گوشه و کنار کشور نیز خبرهای ناخوشایند زیاد است. شهر کندز در محاصره است، همانگونه که حومههای پلخمری در آتش جنگ میسوزد. اما در این میان یک خبر دلگرم کننده نیز وجود دارد؛ خبری که چشم و دل مردم با شنیدن آن قوت گرفته و زندگی عادی دستکم در شهرهای شمال کشور جریان یافته است.
این خبر، ایجاد «شورای نظامی بسیج ملی» است که از سوی نمایندگان احزاب، فرمادهان جهادی، برخی نمایندگان مردم در مجلس و متنفذین شمال به رهبری عطامحمد نور تشکیل شده و قرار است برای انسجام بیشتر و بهتر بسیج مردمی علیه گروه طالبان و تهاجمات اخیر آنان در ولایات شمال و شمال شرق و در گام بعدی تمام کشور کار کند.
در هنگامهای که ولسوالیها یکی پی دیگری سقوط میکند، راههای مواصلاتی با تهدید جدی مواجه است و در جاهایی کاملاً در تصرف گروه طالبان، بنادر تجارتی از سوی این گروه تهدید میشود، زنان و مردان از خانههای شان کوچ اجباری داده میشوند، مزارع مردم به آتش کشیده میشود، بر زنان جوان تجاوز میشود و مردان جوان همانند حیوانی در مسلخ ذبح میشوند، ایجاد چنین شورایی کورسوی امید را برای داشتن فردایی آزاد و روشن فرا روی مردم باز میکند و اقدامیست بس بهجا و نیکو و ضرور.
اقدامات عطامحمد نور رهبر جمعیت اسلامی در این وضعیت دارای ابعاد و پیامدهای کلان ملی است که در جای خود باید نقد و بررسی شود، اما این حرکت که توانسته احزاب و جریانهای مختلف سیاسی را گرد هم بیاورد و کتله عظیمی در دفاع از یک بخش ۵۰ درصدی کشور ایجاد کند، در نوع خود ناشی از تدبیر سیاسی و شهامت جنگی است که هردو جبهه سیاست و جنگ را با تامل و تحمل و موازی با هم نگه دارد.
در سال گذشته خورشیدی چند بار از زبان آقای نور شنیده شد که اگر طالبان به صلح تن ندهند، او در همسویی با همفکران و جریانهای مختلف سیاسی باورمند به ارزشهای دو دهه اخیر، مقاومت دوم را شکل خواهد داد. باری، اکنون دیده میشود که هسته مقاومت دوم علیه گروه طالبان و طالبانیزم از سوی رهبر جمعیت اسلامی گذاشته شده و با توجه به شناختی که از او داریم، دامنه این مقاومت و این شورا گسترده میشود و در اینده نزدیک افغانستان شمول خواهد شد؛ زیرا در گذشته نیز آقای نور نشان داده که توانایی بسیج و مدیریت جریانها و هستههای سیاسی را در چارچوب یک حرکت بزرگ دارد.
آقای نور اکنون نقطه کانونی مقاومت علیه طالبان است و شکی نیست که هستههای پراکنده مقاومت در نقاط مختلف کشور راهی به سوی مرکز گشوده در این محور خواهند چرخید. اکنون گامی بلندی از سوی آقای نور گذاشته شده و نوبت به برادران رنجیده خاطر و مخالفان سیاسی است که قدمی پیش بگذارند و با کنار نهادن اختلافات شکررنجیهای درون حزبی، محوریت عطامحمد نور را تقویت کرده و سبب گرد آمدن دیگر جریانها و گروههای سیاسی در سراسر کشور با شورای بسیج ملی شوند؛ زیرا همواره در کشور چنین بوده که هم پیروزی و هم سقوط از مزارشریف آغاز میشده و اکنون به نظر میرسد که برههای در میان پیروزی و سقوط است و اگر این حرکت تقویت نشود، کسی در کابل نیز «سیاست» و «حکومت» کرده نمیتواند.
از جانب دیگر، موضوع جالبی که در سخنان عطامحمد نور در نخستین نشست شورای بسیج ملی شنیدیم، تقسیم مقاومت به دو بخش جنگ منظم و گوریلایی بود. آقای نور خود چریکی است که از فرمانده قدری چون قهرمان ملی آموخته و اکنون تجاربش در مقاومت دوم تبلور عینی مییابد. نباید فراموش کنیم که طالب نمیتواند در جنگ منظم تاب بیاورد، پس به جنگ گوریلایی روی میآورد و میخواهد که نیروی مقاومت فرسوده شود، اما تدبیر آقای نور چنین چانسی را از طالبان گرفته و در آینده شاهد خواهیم بود که چگونه این گروه زمینگیر خواهد شد.
ذکر این نکته نیز نباید فراموش شود که شورای بسیج ملی تنها به دفاع بسنده نکند؛ زیرا بهترین دفاع حمله است و قانون جنگ ایجاب میکند که اگر حمله نکردی مورد تهاجم قرار خواهی گرفت و دایره مانور برایت با گذشت هر روز تنگتر و باریک تر میشود، بناءً اکنون که آقای نور تدبیر کرده و هسته مقاومت را بنیان گذاشته، بایسته است که از لاک دفاعی بیرون شویم و تا تصفیه کامل شمال در گام نخست و کل کشور در گام بعدی از تک تک طالبان این جنود ظلمت و تباهی و یأس آرام نگیریم. چنین باد!